Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
charitableness
U
خیرخواهی صدقه بخشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Omnibenevolence
U
خیرخواهی نامحدود
public spiritedness
U
خیرخواهی عموم
religion of humanity
U
دین خیرخواهی نژادانسان
philanthropize
U
خیرخواهی برای نوع بشرکردن
handout
U
صدقه
charitable gift
U
صدقه
dole
U
صدقه
alms
U
صدقه
an act of charity
U
صدقه
alms deed
U
صدقه
charities
U
صدقه
charity
U
صدقه
eleemosynary
U
صدقه
breadline
U
صف صدقه بگیران
almsgiving
U
صدقه دادن
almsman
U
صدقه گیر
eleemosinary
U
صدقه خور
almsman
U
صدقه دهنده
eleemosynary
U
صدقه خوری
eleemosynary
U
وابسته به صدقه
eleemosynary
U
صدقه دهنده
eleemosinary
U
وابسته به صدقه
almoner
U
صدقه پخش کن
almggiver
U
صدقه پخش کن
almonry
U
صدقه خانه کلیسا
To be all over some one . To plead with someone .
U
قربا ؟ صدقه کسی رفتن
charity begins at home.
<proverb>
U
صدقه از خانه شروع می شود .
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
parochial
U
بخشی
sextets
U
شش بخشی
sextet
U
شش بخشی
hexaploid
U
شش بخشی
fractions
U
بخشی از
fraction
U
بخشی از
portions
U
بخشی
sectorial
U
بخشی
sectoral
U
بخشی
tripartite
U
سه بخشی
triarchy
U
سه بخشی
trichotomous
U
سه بخشی
ninefold
U
نه بخشی
Centigrade
U
صد بخشی
portion
U
بخشی
divisor
U
بخشی
dichotomous
U
دو بخشی
regional
<adj.>
U
بخشی
as part of
U
بخشی از
bisection
U
دو بخشی
triplet
U
سه بخشی
local
<adj.>
U
بخشی
partial
U
بخشی
rehabilitation
U
توان بخشی
effectiveness
U
تاثیر بخشی
personification
U
شخصیت بخشی
efficiency
U
اثر بخشی
sectoral integation
U
یکپارچگی بخشی
stanza
U
بخشی از بازی
physical medicine
U
طب توان بخشی
contributed
U
هم بخشی کردن
partial
U
بخشی قسمتی
pleasurability
U
لذت بخشی
polychotomy
U
چند بخشی
satisfactoriness
U
رضایت بخشی
refreshment
U
نیرو بخشی
pleasurableness
U
فرح بخشی
dezincification
U
فرسودگی بخشی
stanzas
U
بخشی از بازی
animation
U
جان بخشی
contributes
U
هم بخشی کردن
animations
U
جان بخشی
equipartition principle
U
اصل هم بخشی
fytte
U
بخشی ازشعر
genbraliztion
U
کلیت بخشی
contribute
U
هم بخشی کردن
effectiveness
U
اثر بخشی
healthfulness
U
صحت بخشی
heptamerous
U
هفت بخشی
refreshments
U
نیرو بخشی
fractions
U
1-بخشی از یک واحد
fraction
U
1-بخشی از یک واحد
contributing
U
هم بخشی کردن
drill tang
بخشی از مته
sectoral integation
U
ادغام بخشی
vivification
U
حیات بخشی
stens
U
مقیاس ده بخشی
slice
U
بخشی از چیزی
slices
U
بخشی از چیزی
stanine score
U
نمره نه بخشی
part
U
بخشی از چیزی
trichotomy
U
سه بخشی بودن
part way
U
بخشی از راه
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
stanine scale
U
مقیاس نه بخشی
two sector economy
U
اقتصاد دو بخشی
two sector model
U
الگوی دو بخشی
vitalization
U
حیات بخشی
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
fetched
U
دستیابی به بخشی از حافظه
fetches
U
دستیابی به بخشی از حافظه
vocational rehabilitation
U
توان بخشی شغلی
coursed
U
بخشی از غذا اموزه
flushing
U
فایل یا بخشی از حافظه
flushes
U
فایل یا بخشی از حافظه
courses
U
بخشی از غذا اموزه
fetch
U
دستیابی به بخشی از حافظه
phased
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
phase
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
stanza
U
بخشی ازبازی هاکی
stanzas
U
بخشی ازبازی هاکی
lobe
U
بخشی از عضله یا مغز
lobes
U
بخشی از عضله یا مغز
tag
U
بخشی از دستور کامپیوتری
tags
U
بخشی از دستور کامپیوتری
partial
U
نیمه کاره بخشی از
staves
U
مقیاس پنج بخشی
barge-course
U
[بخشی از سفال بام]
cost effectiveness
U
تاثیر بخشی هزینه
flush
U
فایل یا بخشی از حافظه
a rosy future
U
آینده امید بخشی
phases
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
course
U
بخشی از غذا اموزه
contributions
U
هم بخشی همکاری وکمک
array
U
بخشی از داده در آرایه
nose band
U
بخشی از کلگی اسب
revivification
U
باز جان بخشی
arrays
U
بخشی از داده در آرایه
subsegment
U
بخشی کوچک یک سگمنت
contribution
U
هم بخشی همکاری وکمک
sectoral planning
U
برنامه ریزی بخشی
building unit
U
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
physical medicine
U
درمان بدنی و توان بخشی
filed
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
file
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
cost effectiveness analysis
U
تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
selectively
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
palm of a glove
U
بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
selective
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
A part of Iranian territory.
U
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
box section leg
U
ساق یا پایه بخشی از جعبه
overlap
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlapped
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
moto
U
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
inter sectoral planning
U
برنامه ریزی بین بخشی
overlaps
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
the pale
U
بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
reviviscence
U
بهوش اوری نیرو بخشی
satellite
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
bunging
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
front line
U
9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
fronting
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
front
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
bung
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
to put in a piece of work
U
بخشی از کار دیگران را انجام دادن
bungs
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
branches
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
beginnings
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
highlight
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
branch
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
rehabilitation
U
تجدید قوا کردن توان بخشی
highlighted
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
storage
U
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
highlights
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
carrier
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
beginning
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
parterre
U
بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
carriers
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
internal
U
دستوری که بخشی از سیستم عامل است
moto scramble
U
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
metaplasm
U
بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
maiden over
U
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
municipality
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
usenet
U
بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
municipalities
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
satellites
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
introsusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
zeros
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeroes
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
titillate
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillated
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillates
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillating
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
intussusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
bunged
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
selective
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selectively
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
zero
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
margin
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
nine
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
attentions
U
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
margins
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
deposit
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
transients
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
attention
U
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
deposits
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
scans
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scan
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
absolute address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
nines
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com