English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
warm blooded U خونگرمی مهربانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
warmheartedness U مهربانی خونگرمی
Other Matches
warm bloodedness U خونگرمی
warmhearted U خونگرمی
vibes U خونگرمی
affectionateness U مهربانی
affectioned U مهربانی
benignancy U مهربانی
benignancyh U مهربانی
benignity U مهربانی
good f. U مهربانی
loving kindness U مهربانی
affability U مهربانی
complacently U با مهربانی
kindliness U مهربانی
goodness U مهربانی
affection U مهربانی
vibes U مهربانی
obligingness U مهربانی
kindness U مهربانی
kindnesses U مهربانی
warm bloodedness U مهربانی
kind heartedness U مهربانی
tendresse U مهربانی شفقت
warmhearted U مهربان مهربانی
obligingly U از روی مهربانی
kindness to subordinates U مهربانی بزیردستان
amiably U از روی مهربانی
he showed me kindness U با من مهربانی کرد
brotherly U از روی مهربانی
affableness U مهربانی خوشرویی
kinds U مهربانی شفقت امیز
amiability U مهربانی خوش مشربی
kindest U مهربانی شفقت امیز
kind U مهربانی شفقت امیز
cordiality U مودت قلبی مهربانی
amiability or amiableness U مهربانی خوش مشربی
he is blind to kindness U مهربانی نمیفهمد چیست
he was very kind indeed U واقعابسیار مهربانی کرد
more kicks than half pence U بیش از مهربانی نیش
milk of human kindness U مهربانی طبیعی بشر
kindlily U با تمایل به مهربانی مهربانانه
i will return his kindness U مهربانی او را تلافی خواهم کرد
i repaid his kindress in kind U مهربانی او را عینا` تلافی کردم
regular guy <idiom> U شخص مهربانی که همه با دوست هستند
blithe U خوش ادم شوخ ومهربان مهربانی
imeant that he is kind U مقصودم اینست که ادم مهربانی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com