Perdic | خونسردی و بی اعتنایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 45 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	ice U	خونسردی و بی اعتنایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	indifference U	خونسردی
	composure U	خونسردی
	self-possession U	خونسردی
	coolness U	خونسردی
	phlegm U	خونسردی
	ckoke up U	از کف دادن خونسردی
	meekness U	خونسردی ونرمی
	poikilothermism U	خونسردی جانور
	unconcern U	عدم علاقه خونسردی
	indifferently U	از روی خونسردی یا بی علاقگی
	boil U	[خونسردی خود را از دست دادن]
	keep cold U	خونسردی خود را حفظ کردن
	incaution U	بی اعتنایی
	incuriosity U	بی اعتنایی
	insouciance U	بی اعتنایی
	inattention U	بی اعتنایی
	slighting U	بی اعتنایی
	slight U	بی اعتنایی
	slighted U	بی اعتنایی
	slighter U	بی اعتنایی
	slightest U	بی اعتنایی
	slights U	بی اعتنایی
	to lose one's temper U	متین بودن خونسردی نشان دادن
	belle indifference U	بی اعتنایی مفرط
	scorns U	بی اعتنایی حقارت
	scorning U	بی اعتنایی حقارت
	cold-shoulders U	بی اعتنایی کردن به
	cold-shouldering U	بی اعتنایی کردن به
	scorn U	بی اعتنایی حقارت
	cold-shouldered U	بی اعتنایی کردن به
	to trample on U	بی اعتنایی کردن به
	in d. of U	با بی اعتنایی نسبت به
	to be d. to U	بی اعتنایی کردن
	cold-shoulder U	بی اعتنایی کردن به
	cold shoulder U	بی اعتنایی کردن به
	scorned U	بی اعتنایی حقارت
	To kI'll someone in cold blood. U	درنهایت خونسردی خون کسی را ریختن ( کشتن )
	shrug off U	با بی اعتنایی تلقی کردن
	defiance U	دعوت به جنگ بی اعتنایی
	to turn a d. ear to U	توجه نکردن به بی اعتنایی کردن به
	chokes U	از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
	choked U	از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
	choke U	از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
	it was beneath my notice U	شایسته اینکه اعتنایی بان کنم نبود

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy