English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
figures of speech U صنایع بدیعی
imagery U صنایع بدیعی
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
industrial U دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
trinomial U دارای سه عبارت
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
rhetorical U بدیعی
ornately U باصنایع بدیعی
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
indigenous industries U صنایع محلی
utility U صنایع همگانی
chemical industries U صنایع شیمیایی
food industries U صنایع غذایی
related industries U صنایع مرتبط
government owned industries U صنایع دولتی
handicrafts U صنایع دستی
figure of speech U صنایع ادبی
handcraft U صنایع یدی
heavy industry U صنایع سنگین
heavy industries U صنایع سنگین
steel industries U صنایع فولادی
primary industries U صنایع اولیه
nationalized industries U صنایع دولتی
nationalized industries U صنایع ملی
woodcraft U صنایع چوبی
fine art U صنایع مستظرفه
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
indigenous industries U صنایع بومی
key industries U صنایع اصلی
metal industries U صنایع فلزی
key industries U صنایع کلیدی
consumer industries U صنایع مصرفی
increasing cost industry U صنایع با هزینههای افزایشی
aesthetes U طرفدار صنایع زیبا
aesthete U طرفدار صنایع زیبا
plastic arts U صنایع پلاستیکی یا قالبی
dilettantes U دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettanti U دوستدارتفننی صنایع زیبا
heavy goods U محصول صنایع سنگین
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
industrially U از نظر حرف و صنایع
antitrust U یااتحادیههای بزرگ صنایع
dilettante U دوستدارتفننی صنایع زیبا
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
protectionists U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
protectionist U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
to protect home industry U صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
euphuism U انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
expressions U عبارت
statements U عبارت
cl U عبارت
phrased U عبارت
worded U عبارت
clause U عبارت
clauses U عبارت
phrase U عبارت
experssion U عبارت
terming U عبارت
termed U عبارت
phrases U عبارت
term U عبارت
word U عبارت
wordage U عبارت
expression U عبارت
statement U عبارت
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
termed U جمله عبارت
terming U جمله عبارت
Namely …viz …it consists of… U عبارت است از ...
wording U عبارت سازی
expression U افهار عبارت
phraseology U عبارت پردازی
the letter of the law U عبارت قانون
phraseologist U عبارت پرداز
expressions U افهار عبارت
term U جمله عبارت
relational expression U عبارت رابطهای
prolixity U عبارت زاید
protext U عبارت پیشین
put into words U به عبارت دراوردن
range expression U عبارت دامنه
To phrase. U به عبارت در آوردن
Verbosity. Rhetoric. U عبارت پردازی
term U عبارت [ریاضی]
namely <adv.> U به عبارت دیگر
to wit <adv.> U به عبارت دیگر
videlicet U به عبارت دیگر
in fact U به عبارت دیگر
colloquialism U عبارت مصطلح
colloquialisms U عبارت مصطلح
paragrapher U عبارت نویس
assignment statement U عبارت گمارشی
affirmative U عبارت مثبت
in other words <adv.> U به عبارت دیگر
quotations U اقتباس عبارت
quotation U اقتباس عبارت
mathematical term U عبارت [ریاضی]
an exclamatory phrase U عبارت تعجبی
doxology U عبارت تسبیحی
an idiomatic experssion U عبارت اصطلاحی
passages U عبارت فقره
context style of a expression U سیاق عبارت
passage U عبارت فقره
involution U پیچدارکردن عبارت
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
facies U عبارت مشخص یک طبقه
to express in worde U به سخن یا عبارت دراوردن)
passage U عبارت منتخبه از یک کتاب
i.e U مخفف به عبارت دیگر
passages U عبارت منتخبه از یک کتاب
qualificative U کلمه یا عبارت توصیفی
locutions U سبک عبارت پردازی
locution U سبک عبارت پردازی
it consists mainly U بیشتر عبارت است از
verbalism U عبارت بی معنی پرحرفی
phrase U فراز عبارت سازی
phrased U فراز عبارت سازی
pull out quote U عبارت استخراج شده
phrases U فراز عبارت سازی
escalation U ماده یا عبارت تعدیل
metaphraze U به عبارت دیگر در آوردن
anastrophe U تعویض کلمات یک عبارت
limitation clause U عبارت تعیین حدود
locus classicus U عبارت نمونه ادبی
landed a U که عبارت از زمین است
mixed mode experssion U عبارت امیخته یاب
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
b. and b U مخفف عبارت 'breakfast and bed'
equation of exchange U به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
restrictive U جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
anastrophe U قلب عبارت کلمات مقلوب
lambs wool U که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
fisher equation U این رابطه عبارت است از :
phraseography U نشان گذاری بجای عبارت
B.Sc U مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
Japonaiserie U [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
invert U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
C.A.B.s U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
inverting U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
word order U ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
C.A.B U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
inverts U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
Afro-American U نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
well turned U خوب ادا شده خوش عبارت
irishism U عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
worid U عبارت پیغام خبر قول عهد
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping U صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
to knock head U چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
parachronism U اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
C.I.A U مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
functional shift U تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
statement U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
multi statement line U خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
branch U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
legal U عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
kotow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
machine address U مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
haplography U اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
vigmette U ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
semicolon U که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
kowtow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] U خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
branches U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
mutatis mutandis U عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
statements U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
hatched moulding U گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
ends U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
end U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
paragram U جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
ended U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
demurrer U عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
gong U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
gongs U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
objected U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
kedgeree U خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com