English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
eclipse of the sun U خورشید گرفتگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heliocentric U دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
sun U خورشید
suns U خورشید
sunning U خورشید
sunned U خورشید
daystar U خورشید
day star U خورشید
the greater lumen U خورشید
sol U خورشید
phoebus U خورشید
stasis U گرفتگی
spasms U گرفتگی
spasm U گرفتگی
crick U گرفتگی
fouling U گرفتگی
unstuck U بی گرفتگی
decongestants U گرفتگی بر
decongestant U گرفتگی بر
blocking up U گرفتگی
sultriness U گرفتگی
addicts U : خو گرفتگی
eclipsing U گرفتگی
eclipses U گرفتگی
eclipsed U گرفتگی
eclipse U گرفتگی
mud filling U گل گرفتگی
mud silting U گل گرفتگی
mugginess U گرفتگی
addict خو گرفتگی
melancholia U گرفتگی
congestion U گرفتگی
haziness U مه گرفتگی
mistiness U مه گرفتگی
inurement U خو گرفتگی
macule U لکه خورشید
sunlight U نور خورشید
sol U الهه خورشید
actinometer U پرتوسنج خورشید
parhelion U خورشید کاذب
mock sun U عکس خورشید
air thread U لعاب خورشید
parhelion U عکس خورشید
perihelion U حضیض خورشید
sun's disk U قرص خورشید
d. of the sun U انحراف خورشید
solar eclipse U گرفت خورشید
declination U میل خورشید
heliometer U خورشید سنج
titan U خدای خورشید
helium U گاز خورشید
samson U اهل خورشید
titans U خدای خورشید
coronas U خرمن خورشید
corona U خرمن خورشید
actinometre U پرتوسنج خورشید
dust laden U خاک گرفتگی
eclipse of sun U افتاب گرفتگی
grubbiness U گرم گرفتگی
silting up U لای گرفتگی
graphospasm U گرفتگی دست
sea sickness U دریا گرفتگی
mountain sickness U کوه گرفتگی
morphiomania U خو گرفتگی به مرفین
mant U زبان گرفتگی
cramp U گرفتگی عضله
roup U گرفتگی صدا
lunar eclipse U ماه گرفتگی
inundation U سیل اب گرفتگی
incurrence U تعلق گرفتگی
sand filling U ماسه گرفتگی
myoclonus U گرفتگی عضلانی
aggradation U شن گرفتگی برنهاد
cramps U گرفتگی عضلانی
cramps U گرفتگی عضله
fouling U جرم گرفتگی
fouling U لای گرفتگی
cramp U گرفتگی عضلانی
coprostasis U شکم گرفتگی
writer's cramp U دست گرفتگی
birth mark U ماه گرفتگی
first light U اولین طلیعه خورشید
anthelion U هاله رو به روی خورشید
opposition jupiter to the sun U تقابل بر جیس با خورشید
parheliacal U مانند عکس خورشید
hour angle U زاویه ساعتی خورشید
helios U دارگونه خورشید خورشیدخدا
sunglow U فلق و شفق خورشید
spectrohelioscope U طیف بین خورشید
chromatosphere U هاله سرخ خورشید
coronal U هاله خورشید وغیره
heliocentric system U دستگاه خورشید مرکزی
coronel U هاله خورشید وغیره
the setting of the sun U غروب کردن خورشید
sunspot U لکه روی خورشید
cramp in the calf U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
vaginism U گرفتگی عضلات مهبل
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
vaginismus U گرفتگی عضلات مهبل
cramp in the leg U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
opiumism U خو گرفتگی بکشیدن افیون
hoarseness U گرفتگی صدا یا سینه
obstruction U جلو گیری گرفتگی
eclipse of the moon U ماه گرفتگی انخساف
aggradation U فراسازی ماسه گرفتگی
obstructions U جلو گیری گرفتگی
archer's paralysis U گرفتگی عضله کمانگیر
contretemps U بدشانسی گرفتگی حالت
heliometer U الت پیمایش قطر خورشید
sunrises U طلوع خورشید تیغ افتاب
solar flare U تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
The earth moves round the sun . U زمین بدور خورشید می گردد
The earth moves round the sun. U زمین دوز خورشید می چرخد
pyrheliometer U گرماسنج ونیرو سنج خورشید
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
perihelion U نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
sunrise U طلوع خورشید تیغ افتاب
gossamery U لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
birthmark U علامت ماه گرفتگی بر بدن
iodism U خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
clogging U گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
birthmarks U علامت ماه گرفتگی بر بدن
actinogram U ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
to screen one's eyes from the sun U از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
aureola U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureole U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
sunlight U تابش افتاب انعکاس نور خورشید
midnight sun U خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
snowblink U انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
solunar U حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
spectroheliogram U تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliograph U تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
foghorn U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
charley horse U کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
cramp in the calf U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
scaliness U پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
adenoid U عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
cramp in the leg U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
foghorns U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
shoots U رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
reversing layer U لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
actinochemistry U مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
parhelic U وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
shoot U رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
cramp U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
charly horse U کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
autumnal equinox U نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
heliometry U پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
actinograph U دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
camera lucida U [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
noise U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noises U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
blocking U گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
helical U ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
In the long run fatty food makes your arteries clog up. U در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
sailings U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
langley U واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
supernovas U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernova U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sailed U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
shoots U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoot U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
heliograph U گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
white out U انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
hill shading U سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
gossamer U لعاب خورشید لعاب عنکبوت
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com