English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (44 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
snuggle U خود را برای گرم شدن یاغنودن جمع کردن
snuggled U خود را برای گرم شدن یاغنودن جمع کردن
snuggles U خود را برای گرم شدن یاغنودن جمع کردن
snuggling U خود را برای گرم شدن یاغنودن جمع کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
to scramble for something U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
to send round the hat U برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
B register U 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
leader U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
veto U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
winterize U اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
flavourings U چیزی که برای خوش مزه کردن ومعطر کردن بکارمی رود
flavoring U چیزی که برای خوش مزه کردن ومعطر کردن بکارمی رود
flavouring U چیزی که برای خوش مزه کردن ومعطر کردن بکارمی رود
flavorings U چیزی که برای خوش مزه کردن ومعطر کردن بکارمی رود
commandeering U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeers U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeered U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeer U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
gas fittings U اسبابی که برای گرم کردن یاروشن کردن جایی باگازبکا
pre engage U ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
overhauls U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
line up <idiom> U سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
to pine for home U دلتنگی برای میهن کردن ارزوی وطن کردن
overhaul U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauled U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauling U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
clearance diving U شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
degausser U وسیلهای برای پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
arm U 1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
put up U برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
put-up U برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
cyphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
compressive strength U قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
for doing it U برای کردن ان
bookings U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
prone to do something آماده کردن برای
in orders to make it easiter U برای اسان تر کردن ان
to prospect [for] U جستجو کردن [برای]
in order to prevent U برای جلوگیری کردن
the proper time to do a thing U برای کردن کاری
so as to quiet him U برای ارام کردن او
enables U تهیه کردن برای
enabling U تهیه کردن برای
to mumble [away] to oneself U برای خودشان من من کردن
enabled U تهیه کردن برای
to grub U جستجو کردن [برای]
to grub about U جستجو کردن [برای]
enable U تهیه کردن برای
to fit with U اماده کردن برای
to grub U زیر و رو کردن [برای]
to grub about U زیر و رو کردن [برای]
to make room for a person U جا برای کسی باز کردن
to butter somebody up U برای کسی تملق کردن
gag U مانع فراهم کردن برای
to provide for old age U برای پیری تهیه کردن
gagged U مانع فراهم کردن برای
gagging U مانع فراهم کردن برای
gags U مانع فراهم کردن برای
forthcomming U اماده برای ارائه کردن
to pander to somebody's ego <idiom> U برای کسی چاپلوسی کردن
higgle U برای سودجویی بحث کردن
to butter somebody up U برای کسی چاپلوسی کردن
warm up <idiom> U گرم کردن (برای بازی)
bucket step U فیکس کردن پا برای استراحت
to save for retirement U برای بازنشستگی پس انداز کردن
carry over <idiom> U برای بعد نگهداری کردن
to go round U برای همه کفایت کردن
mnemonic U برای بار کردن در ثبات A
tenderising U برای ترد ونازک کردن ان
the right way to do a thing U صحیح برای کردن کاری
tenderizing U برای ترد ونازک کردن ان
to take pity on any one U برای کسی دلسوزی کردن
tenderises U برای ترد ونازک کردن ان
prone to do something آماده برای کردن کاری
to underspend [on] U ناکافی خرج کردن [برای]
to schmooze somebody U برای کسی چاپلوسی کردن
to serve the city with water U اب برای شهر تهیه کردن
tenderize U برای ترد ونازک کردن ان
to schmooze somebody U برای کسی تملق کردن
to offer a reward [for] U عرضه کردن پاداشی [برای]
bolster plate U صفحه برای مهار کردن
tenderizes U برای ترد ونازک کردن ان
tenderized U برای ترد ونازک کردن ان
tenderised U برای ترد ونازک کردن ان
to hang on the rear U برای حمله دنبال کردن
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
reworks U برای کاربرد مجدد آماده کردن
paint U رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
reworking U برای کاربرد مجدد آماده کردن
to work for peanuts <idiom> U برای چندرغازی کار کردن [اصطلاح]
lay up <idiom> U ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
prostitute U برای پول خود را پست کردن
pinhole U سوراخ کردن برای گوشی یاز
to affect something [cultivate for effect] U کوشش کردن برای به نتیجه ای رسیدن
zamboni U دستگاه چهارچرخه برای صاف کردن یخ
constitutionalize U برای بهداشت مزاج گردش کردن
to schmooze somebody U برای کسی چرب زبانی کردن
prostitutes U برای پول خود را پست کردن
to make amends for something U جلب رضایت کردن برای چیزی
to frame someone U پاپوش درست کردن برای کسی
to set up somebody [for something] U پاپوش درست کردن برای کسی
paints U رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
crossover U متقاطع کردن برای ازدیادفشار و سرعت
to have a look round [around] the shops [British E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
to empower somebody to do something U کسی را برای کاری مخیر کردن
pre empt U از پیش برای خود تامین کردن
to butter somebody up U برای کسی چرب زبانی کردن
peccability U ژمادگی برای گناه کردن جایزالخطایی
to crawl to somebody U برای کسی خود شیرینی کردن
to have a look round [around] the stores [American E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
to atone for something U جلب رضایت کردن برای چیزی
reworked U برای کاربرد مجدد آماده کردن
rework U برای کاربرد مجدد آماده کردن
to seek somebody out U جستجو برای پیدا کردن کسی
It is written for our benefit U نوشته کردن برای ما فایده دارد
to smarm over somebody U برای کسی خود شیرینی کردن
to curry favour [British E] /favor [American E] with somebody U برای کسی خود شیرینی کردن
spoon-feed <idiom> U ساده کردن چیزی برای کسی
to set measures to anything U برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
tassels U پارچه برای تمیز کردن تیر
tassel U پارچه برای تمیز کردن تیر
to refuse somebody admittance to something U پذیرش کسی را برای چیزی رد کردن
no answer [n/a] [in forms] U بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
to bechon to a person to come U اشاره بکسی کردن برای دعوت وی
henpeck U سعی کردن برای تفوق یافتن
he has a rage for money U برای گرد کردن پول شهوت
to negotiate for something U گفتگو و معامله کردن برای چیزی
potential U توانایی انرژی برای کار کردن
assignment of space U تخصیص جا برای انبار کردن اماد
crammed U خودرا برای امتحان اماده کردن
cramming U خودرا برای امتحان اماده کردن
spaced armor U دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
to get a meat for a bird U برای مرغی جفت پیدا کردن
impetrate U برای چیزی لابه واستغاثه کردن
to build up areputation U شهرت یا ابرویی برای خوددرست کردن
to hire U برگزیدن برای کار [استخدام کردن]
pretty to look at [to watch] U زیبا [خوشگل] برای نگاه کردن
afterthought U چاره اندیشی برای کاری پس از کردن آن
to fit a dress on somebody U جامه ای را برای کسی اندازه کردن
crams U خودرا برای امتحان اماده کردن
within reach of gunshot U کوشش کردن برای رسیدن به چیزی
interact U برای عمل کردن روی یکدیگر
interacted U برای عمل کردن روی یکدیگر
to save up for something U برای چیزی صرفه جویی کردن
interacting U برای عمل کردن روی یکدیگر
interacts U برای عمل کردن روی یکدیگر
to save for something U پس انداز کردن [اندوختن ] برای چیزی
to sign on U برای سربازی اسم نویسی کردن
to fix somebody up with somebody [American E] U دو نفر را جفت کردن برای ازدواج
cram U خودرا برای امتحان اماده کردن
make a run for it <idiom> U برای نجات جان فرار کردن
make room for someone or something <idiom> U برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
winterization U اماده کردن برای کار در زمستان
to raise the wind U پول برای مقصودی فراهم کردن
to get somebody paired off with somebody U دو نفر را جفت کردن برای ازدواج
minimax U روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
martemper U حمام گرم برای سخت کردن
to make a r for something U برای رسیدن به چیزی نقاش کردن
to scramble for a living U برای معاش یازندگی تلاش کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com