English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ipsedixit U خود او گفته است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tag U گفته مبتذل
tags U گفته مبتذل
statement U گفته بیانیه
statement U گفته
statements U گفته بیانیه
statements U گفته
saying U گفته
sayings U گفته
sentence U گفته
sentences U گفته
sentencing U گفته
said U گفته شده
nibble U به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbled U به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbles U به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbling U به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
semi detached U درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi-detached U درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
doctrine U گفته
doctrines U گفته
per U طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
byword U گفته اخلاقی
bywords U گفته اخلاقی
counsel U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counseled U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselled U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselling U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsels U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
recant U گفته خود را تکذیب کردن
recanted U گفته خود را تکذیب کردن
recanting U گفته خود را تکذیب کردن
recants U گفته خود را تکذیب کردن
infant U در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
infants U در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
maxim U گفته اخلاقی
maxims U گفته اخلاقی
dictum U گفته افهار نظر قضایی
dictums U گفته افهار نظر قضایی
dicta U گفته
told U گفته شده
spoken U گفته شده
above said U بالا گفته شده
affimable U شایسته انکه بطورقطع گفته شود
aforesid U پیش گفته شده
ana U :مجموعه یا گلچینی از گفته هاو اقوال یک شخص
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
CD quality U اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
d. of a statement U تکذیب گفته ایی
direct oration U گفته یا قول مستقیم
dite U گفته
divers statements U گفته هایی چند
dixit U گفته
foregoning U پیش گفته شده
gymnopaedic U درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
he is said to have fled U گفته اند
in p of my statement U برای اثبات گفته خودم
in proof of his statement U برای اثبات گفته خود
indirect oration U گفته یا قول غیر مستقیم
indirect speech U گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
ipsedixit U گفته محض
ipsissima verba U عین بیانات و گفته شخص
ipso dixit U گفته محض
ipso dixit U گفته بی دلیل گفته استبدادی
ipso dixit U او خود گفته است
it is truly said U راست گفته اند
it is well said U خوب گفته اند
it say in the bible that U درکتاب مقدس گفته شده است
laconism U گفته پر مغز
missatement U گفته نادرست
non collegiate U در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
notobranchiate U در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
oestrual U در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
on cne's own initiative U بی انکه کسی گفته باشد
parol U گفته
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
permanent structures U به تاسیساتی گفته میشود که پس از اتمام قرارداد پیمانکاردر محل می گذارد
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
post classical U در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
praecocial U درباب پرندگانی گفته میشودکه جوجههای انهاهمین ازتخم ...قوت دارند
pregnant use of a verb U بکار بردن فعل متعدی بدانگونه که مفعول ان مقدرباشدیعنی گفته نشود
so saying U اینرا گفته
that was said above که دربالا گفته شد
that was said above U که درفوق گفته شد
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
to leave unsaid U نا گفته گذاردن
to repeat oneself U کاریا گفته خودرا تکرار کردن
undershot U درباب چرخی گفته میشود) که اب اززیرانرابگرداند
unpriced U درباب چیزی گفته میشودکه بهای ان معلوم نشده یابصورت بهادران نباشد
unsay U گفته نشدن
If only you had told me . U کاش به من گفته بودی
I told you , didnt I ? U من که بتو گفتم ( گفته بودم )
It is an old saying that … U از قدیم گفته اند که ...
Actions speak louder than words . U دو صد گفته چونیم کردار نیست
What you say is true in a sense . U گفته شما به معنایی صحیح است
put in <idiom> U اضافه چیزی که قبلا گفته شد
rub something in <idiom> U دست گرفتن (صحبت درموردحرفی که شخص گفته یاکاری کهکرده به مسخره )
set loose <idiom> U رها کردن چیزی که تو گفته بودی ،آزاد کردن
A constant guest is never welcome . <proverb> U به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
It is being said that ... U گفته می شود که ...
to jump on somebody U به کسی پریدن [زود ایراد گرفتن از کاری که کرده شده یا چیزی که گفته شده]
Other Matches
I was told ... U به من گفته شد ...
termed <adj.> <past-p.> U گفته شده
stated <adj.> <past-p.> U گفته شده
mentioned <adj.> <past-p.> U گفته شده
named <adj.> <past-p.> U گفته شده
above-mentioned <adj.> U گفته شده در بالا
above-quoted <adj.> U گفته شده در بالا
abovementioned <adj.> U گفته شده در بالا
afore-mentioned <adj.> U گفته شده در بالا
aforementioned <adj.> U گفته شده در بالا
Enough has been said! U به اندازه کافی گفته شده!
It needs to be said that ... U لازم هست که گفته بشه که ...
action speaks louder than words <proverb> U دو صد گفته چون نیم کردار نیست
Thank God! U خدا را شکر! [گفته می شود وقتی چیزی بد پیش نیاید]
Thank goodness! U خدا را شکر! [گفته می شود وقتی چیزی بد پیش نیاید]
Thanks for calling back. U با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
heddle rod U چوب کوجی [به آن نیره و ورد نیز گفته می شود، در بالای دار در محل تقاطع چله های زیر و رو، بین تارها جهت تفکیک و تنظیم آنها قرار گرفته.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com