Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
armored vehicle
U
خودروی زرهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
armored reconnaissance vehicle
U
خودروی شناسایی زرهی
scout car
U
خودروی دیده وری خودروی شناسایی زرهی
Other Matches
armor protection
U
حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
armor
U
زرهی
armorial
U
زرهی
armored
U
زرهی
armoring
U
زرهی
rmour
U
زرهی
antitank
U
ضد زرهی
combat vehicle
U
خودروی رزمی
armored vehicle
U
خودروی زرهدار
taxies
U
تاکسی خودروی
amphibious vehicle
U
خودروی اب خاکی
taxies
U
تاکسی یا خودروی
taxiing
U
تاکسی یا خودروی
taxied
U
تاکسی خودروی
taxi
U
تاکسی یا خودروی
taxiing
U
تاکسی خودروی
taxied
U
تاکسی یا خودروی
taxi
U
تاکسی خودروی
armored artillery
U
توپخانه زرهی
cavalry
U
سوار زرهی
armored cavalry
U
سوار زرهی
sheathed cable
U
کابل زرهی
shelling
U
زرهی پوشش
shell
U
زرهی پوشش
armour
U
زرهی کردن
armor protection
U
حفافت زرهی
armor
U
رسته زرهی
armored infantry
U
پیاده زرهی
armor plate
U
ورق زرهی
mechanized
U
پیاده زرهی
armor group
U
گروه زرهی
shells
U
زرهی پوشش
armor
U
زرهی کردن
his own car
[car of his own]
U
خودروی خودش
[مرد]
light armor
U
وسایل زرهی سبک
composite armor
U
نیروی زرهی مرکب
armor sweep
U
عملیات پاکسازی زرهی
armor plate
U
حفاظ یا پوشش زرهی
panzer
U
لشگر زرهی المانی
six by six
U
خودروی شش در شش نوعی خودرو شش چرخ
six by four
U
خودرو شش در چهار خودروی شش چرخ
commercial type vehicle
U
خودروی تجارتی خودروهای شخصی
to hitch a lift
[ride]
from somebody
U
سواری شدن
[در خودروی کسی]
coil up
U
جمع شدن ستون زرهی
achievement of arms
U
مجموعه ای از نشان های زرهی
armor plate rolling mill
U
دستگاه نورد ورق زرهی
armor plate planer
U
ماشین رنده ورق زرهی
tank recovery vehicle
U
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
dome
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
domes
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
Just check out the new sports car model!
U
نگاه بکن به مدل تازه خودروی کورسی !
composite squadron
U
گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
bulk petroleum conversion kit
U
جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
to jump-start someone's car
U
کمک برای روشن کردن
[خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
mat
U
زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
mats
U
زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
combination vehicle
U
خودروی بکسل کننده و بکسل شونده
administrative wheeled vehicle fleet
U
کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...