English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automatically U خودبخود
spontaneously U خودبخود
autonomic U خودبخود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
autotomous U متقاطع بطور خودبخود وابسته به تقسیم خودبخود
autotomic U متقاطع بطور خودبخود وابسته به تقسیم خودبخود
spontaneous generation U پیدایش خودبخود
automatism U حرکت خودبخود
autotomy U تقسیم خودبخود
secundine naturam U بومی وار خودبخود
autotroph U قابل تغذیه خودبخود
self reacting U خودبخود واکنش کننده
self-starter U خودبخود شروع شونده
self-starters U خودبخود شروع شونده
instinctively U بطور غیرارادی خودبخود
autotomize U انفصال خودبخود پیداکردن
instinctive U خودبخود غیر ارادی
autogenesis U تولید مثل خودبخود
autotomize U تقسیم خودبخود کردن
autogenic U تولید شده بطور خودبخود
autogenous U تولید شده بطور خودبخود
self lubricating U خودبخود روغن کاری شونده
thermotaxis U تنظیم خودبخود حرارت در بدن دماواکنش
unprompted U ناشی از طیب خاطر خودبخود بی اختیار خودرو
covered U گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com