Perdic | خوابی دیدم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 37 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	i dreamt a d. U	خوابی دیدم

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	hypnoidal U	خوابی
	hypnoid U	خوابی
	sleeplessness U	بی خوابی
	agrypnia U	بی خوابی
	ahupnosia U	بی خوابی
	ahypnia U	بی خوابی
	i saw her U	دیدم
	i saw them all U	را دیدم
	carnal knowledge U	بغل خوابی
	estivation U	تابستان خوابی
	hibernation U	زمستان خوابی
	supination U	برپشت خوابی
	i saw it U	انرا دیدم
	i treated both alike U	هر دو را به یک چشم دیدم
	i saw him l...ugh U	دیدم که می خندید
	i saw him fall U	دیدم که افتاد
	i hurt my self U	اسیب دیدم
	i saw him twice U	دو بار او را دیدم
	to know carnally U	بغل خوابی کردن با
	my losses were great U	بسیار زیان دیدم
	I had a dream last night. U	دیشب خواب دیدم
	imyself saw it U	من خودم انرا دیدم
	i saw it my self U	من خودم انرا دیدم
	lying in U	در بستر خوابی دوره نفاس
	the instant i saw him U	بمحض اینکه اورا دیدم
	i saw one climbing the tree U	یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
	She was pretty when I saw her at close quarters . U	از نزدیک که اورا دیدم خوشگه بود
	i saw this p in the scripture U	این فقره را در کتاب مقدس دیدم
	four-poster U	تخت خوابی که چهارتیریادیرک درچهارگوشه داردکهبانهاپرده میبندن
	four-posters U	تخت خوابی که چهارتیریادیرک درچهارگوشه داردکهبانهاپرده میبندن
	supination U	قرار دادن کف دست رو به بالا تاق باز خوابی
	there is no royal road to learning <proverb> U	تن به دود چراغ و بی خوابی ننهادی هنر کجا یابی
	nymphomanic U	دچار جنون خوابیدن با مرد دیوانه برای بغل خوابی بامرد
	tally ho U	در رهگیری هوایی یعنی هدف را دیدم یا هدف در معرض دید من است
	i advised him to go there U	به صلاح او دانستم که برود مصلحت دیدم که برود
	anchor in sight U	لنگر بالاست لنگر را دیدم

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy