Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
youth hostel
U
خوابگاه جوانان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
youth hostel
U
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
youth hostels
U
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
masters and misses
U
جوانان
youths
U
جوانان
youth
U
جوانان
yoth
U
جوانان
young people
U
جوانان
youth sports
U
بازیهای جوانان
juvenile
U
ویژه نو جوانان
juveniles
U
ویژه نو جوانان
youths
U
جوانمرد جوانان
youth
U
جوانمرد جوانان
the youth of the country
U
جوانان کشور
hell fire club
U
باشگاه جوانان بی پروا
youths of puissance
U
جوانان توانا یا نیرومند
the rising generation
U
دوره جوانان اینده
bed chamber
U
خوابگاه
cabins
U
خوابگاه
dorm
U
خوابگاه
dorms
U
خوابگاه
bedchamber
U
خوابگاه
garde robe
U
خوابگاه
garderobe
U
خوابگاه
bedroom
U
خوابگاه
cabin
U
خوابگاه
chamber
U
خوابگاه
sleeping room
U
خوابگاه
chambers
U
خوابگاه
doss
U
خوابگاه
bedrooms
U
خوابگاه
cubicles
U
خوابگاه
cubicle
U
خوابگاه
YMCAs
U
مخفف باشگاه جوانان مسیحی
YMCA
U
مخفف باشگاه جوانان مسیحی
small fry
<idiom>
U
شخص غیر مهم ،جوانان
jaycee
U
عضو اطاق بازرگانی جوانان
There is no fault in young men having desires.
<proverb>
U
آرزو به جوانان عیب نیست .
boarding houses
U
خوابگاه و خوراک
accommodation for the night
U
خوابگاه برای یک شب
refugee hostel
U
خوابگاه پناهندگان
dormitory-suburb
U
خوابگاه کارگران
excubitorium
U
خوابگاه رومی
boarding house
U
خوابگاه و خوراک
bunkhouse
U
ساختمان خوابگاه
sleeping carriage
U
خوابگاه قطار
driver's dormitory
U
خوابگاه رانندگان
berth
U
خوابگاه کشتی
berthed
U
خوابگاه کشتی
berthing
U
خوابگاه کشتی
berths
U
خوابگاه کشتی
gilded youth
U
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
chambers
U
اتاق خواب خوابگاه
lucarne
U
پنجره عمودی خوابگاه
statem room
U
خوابگاه افسران ناو
chamber
U
اتاق خواب خوابگاه
borstal
U
دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
borstals
U
دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
wagon lit
U
اطاق ترن دارای خوابگاه
accommodation date
U
تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
bunk
U
حرف توخالی وبی معنی خوابگاه
bunks
U
حرف توخالی وبی معنی خوابگاه
board and lodging
U
خوابگاه با پذیرایی غذا
[در مهمانسرا یا هتل]
Gangs of youths went on the rampage through the inner city.
U
دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
In the nature of things, young people often rebel against their parents.
U
طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
grand tour
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tours
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
young saints Šold devils
U
جوانان دین دار گاهی چون پابسن گذارند بی دین می شوند
farm
U
باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farms
U
باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farmed
U
باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
mafrash
U
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com