Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flat racing seat
U
خم شدن روی اسب و دستها وسر در امتداد گردن اسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lei
U
دستبند یا گردن بندی از گل وغیره که بر گردن میاویزند گردن بند گل
nose ribs
U
تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
son
U
دستها
sons
U
دستها
manual dexterity test
U
ازمون چالاکی دستها
walkovers
U
قدم زدن با دستها
walkover
U
قدم زدن با دستها
To rub ones hands.
U
دستها را بهم مالیدن
handspring
U
معلق زدن بر روی دستها
support
U
تکیه بدن ژیمناست روی دستها
planche
U
وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
gymnastic chack
U
پودری از کربنات منیزیوم که ژیمناستها به دستها می مالند
lay back spin
U
چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
neck
U
گردن سر و گردن اسب
necks
U
گردن سر و گردن اسب
straddle seat
U
تعادل روی پارالل روی دستها با پاهای باز
torticollis
U
کجی مادرزادی گردن گردن کجی
tensions
U
امتداد
tension
U
امتداد
runs
U
امتداد
direction
U
امتداد
extensions
U
امتداد
extension
U
امتداد
run
U
امتداد
elongation
U
امتداد
protraction
U
امتداد
building line
U
امتداد
in range with
U
در امتداد
alignments
U
امتداد
alignment
U
امتداد
extensiveness
U
امتداد
extensions
U
امتداد دادن
fine draw
U
امتداد دادن
flushes
U
هم سطح یا در یک امتداد
flushing
U
هم سطح یا در یک امتداد
flush
U
هم سطح یا در یک امتداد
protractile
U
امتداد پذیر
prolonger
U
امتداد دهنده
protend
U
امتداد یافتن
extension
U
ملحقه امتداد
extension
U
امتداد دادن
extensions
U
ملحقه امتداد
prolongs
U
امتداد دادن
good continuation
U
امتداد خوب
prolonging
U
امتداد دادن
trailing
U
خط ی در امتداد چیزی
extend
U
امتداد دادن
extending
U
امتداد دادن
along line
U
در امتداد خطوط
to be prolonged
U
امتداد یافتن
to eke out
U
امتداد دادن
trail
U
خط ی در امتداد چیزی
trailed
U
خط ی در امتداد چیزی
cutting stroke
U
امتداد برش
extends
U
امتداد دادن
prolong
U
امتداد دادن
eke out
U
امتداد دادن
trails
U
خط ی در امتداد چیزی
endarch
U
از مرکزبخارج امتداد یافته
extend the life of the company
U
امتداد مدت شرکت
inextension
U
عدم امتداد یا توسعه
contour bund
U
بند در امتداد خط تراز
endarchy
U
امتداد از مرکز به خارج
prolong
U
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolonging
U
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolongs
U
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
accosting
U
در امتداد چیزی حرکت کردن
rate of sideslip
U
همنه تندی در امتداد محورعرضی
accosts
U
در امتداد چیزی حرکت کردن
accosted
U
در امتداد چیزی حرکت کردن
accost
U
در امتداد چیزی حرکت کردن
fore and aft
U
امتداد سینه تا پاشنه ناو
duplexes
U
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
duplex
U
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
prolongate
U
طولانی کردن امتداد دادن
elongate
U
دراز کردن امتداد دادن
elongates
U
دراز کردن امتداد دادن
abeam
U
امتداد عمود برمحور طولی
elongating
U
دراز کردن امتداد دادن
to spin out
U
امتداد دادن مفصلا درست کردن
cicycle
U
ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
center of thrust
U
امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
go baseline
U
حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
dogtooth
U
ناپیوستگی در ناحیه داخلی لبه حمله در امتداد وتر
feed
U
سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
feeds
U
سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
bi directional
U
انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
notch
U
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notches
U
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
worded
U
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
word
U
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
neck
U
گردن
neck necessity
U
گردن
mooic
U
گردن
paxwax
U
پی گردن
crookneck
U
گردن کج
stiff-necked
U
گردن کش
necks
U
گردن
restiff
U
گردن کش
nape
U
پس گردن
napes
U
پس گردن
insubordinate
U
گردن کش
packet
U
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packets
U
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
necker chief
U
دستمال گردن
stiff neck
U
خشکی گردن
necklet
U
خز یا شال گردن
stiff neck
U
گردن خشک
ascot
U
دستمال گردن
stiff necked
U
گردن کلفت
noddle
U
پشت گردن
stoutness
U
گردن کلفتی
nip up
U
اسکلبکا پس گردن
the neck of a bottle
U
گردن بطری
anadem
U
گردن بند
the neck of a womb
U
گردن زهدان
arrogantly
U
گردن فراز
ascot
U
شال گردن
feeds
U
تغذیه گردن
decollate
U
گردن زدن
arrogant
U
گردن فراز
refractorily
U
گردن کشانه
pervicacious
U
گردن کش سرسخت
to shake off the dust
U
گردگیری گردن
hoodman blind
U
گردن کلفت
long necked
U
گردن دراز
incrassate
U
غلیظ گردن
ties
U
دستمال گردن
tie
U
دستمال گردن
narrow necked
U
گردن باریک
dumpy
U
گردن کلفت
decollation
U
گردن زنی
roughneck
U
گردن کلفت
deer neck
U
گردن کشیده
necklet
U
گردن پوش
feed
U
تغذیه گردن
restiveness
U
گردن کشی
neckcloth
U
دستمال گردن
neck cloth
U
دستمال گردن
restively
U
گردن کشانه
nucha
U
پشت گردن
handkerchief
U
دستمال گردن
He came back downcast ( shamefacekly ) .
U
با گردن کج بر گشت
decapitated
U
گردن زدن
decapitates
U
گردن زدن
decapitating
U
گردن زدن
chasing
U
گردن توپ
deer neck
U
گردن همایی
beheads
U
گردن زدن
beheading
U
گردن زدن
muffler
U
شال گردن
mufflers
U
شال گردن
decapitate
U
گردن زدن
necklines
U
گردن لباس
handkerchiefs
U
دستمال گردن
chokers
U
شال گردن
cervical
U
وابسته به گردن
choker
U
شال گردن
chases
U
گردن توپ
chased
U
گردن توپ
chase
U
گردن توپ
neckline
U
گردن لباس
stodgy
U
گردن کلفت
beheaded
U
گردن زدن
behead
U
گردن زدن
neckerchief
U
دستمال گردن
collars
U
گردن بند
ruffian
U
گردن کلفت
ruffians
U
گردن کلفت
necklace
U
گردن بند
nape
U
پشت گردن
napes
U
پشت گردن
collar
U
گردن بند
cervixes
U
پشت گردن
shawls
U
دستمال گردن
shawl
U
دستمال گردن
neckerchiefs
U
دستمال گردن
noddles
U
پشت گردن
cervices
U
پشت گردن
cervix
U
پشت گردن
tippet
U
گردن پوش
desktop
U
میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود
fishplate
U
صفحه پولادینی که دو خط اهن یا دوتیر را بهم متصل ساخته ودر امتداد هم قرارمیدهد
cam ground piston
U
پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
restiff
U
گردن کشانه بیقرار
pelerine
U
خز پشت گردن بانوان
neck of (the) uterus
[Cervix uteri]
U
گردن رحم
[کالبدشناسی]
uterine neck
[Cervix uteri]
U
گردن رحم
[کالبدشناسی]
obstreperoussness
U
پر هیاهویی گردن کشی
neck of the womb
[Cervix uteri]
U
گردن رحم
[کالبدشناسی]
tepefy
U
نیم گردن کردن
to bear the blame
U
تقصیر را به گردن گرفتن
nuchalgia
U
درد پشت گردن
the dog wasled
U
سگ بند در گردن داشت
short necked flask
U
بالن گردن کوتاه
scrofula
U
سل غدد لنفاوی گردن
uterine cervix
[Cervix uteri]
U
گردن رحم
[کالبدشناسی]
victorine
U
گردن پوش بلند
riviere
U
گردن بند جواهر
tippet
U
خز دور گردن وسردست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com