Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bend
U
خمش فشاری انحنای لوله زانویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conduit elbow
U
زانویی لوله حفاظ
double knee
U
لوله زانویی دوبل
pression pipe
U
لوله فشاری
compound compression
U
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
downstream radius of crest
U
شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
instep
U
انحنای روی پا
curvature of space
U
انحنای فضا
image field curvature
U
انحنای میدان
barbs
U
انحنای قلاب ماهیگیری
barb
U
انحنای قلاب ماهیگیری
hollows
U
موج با انحنای زیاد
hollow
U
موج با انحنای زیاد
camber
U
انحنای جلوی اسکی
centre of crest circle
U
مرکز انحنای ستیغ
cambers
U
انحنای جلوی اسکی
sagging
U
انحنای کیل ناو از وسط
clubhouse turn
U
انحنای پیست اسبدوانی پس ازخط پایان
banked turn
U
انحنای پیست اتومبیلرانی بطرف داخل
over the falls
U
مستقیما روی انحنای موج شکننده
hooks
U
ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
hook
U
ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
lordosis
U
انحنای زیاد ستون فقرات بطرف جلو
banking track
U
انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
knee swell
U
زانویی
syphons
U
زانویی
joint
U
زانویی
elbows
U
زانویی
elbow joint
U
زانویی
elbowed
U
زانویی
siphon
U
زانویی
goose neck
U
زانویی
gooseneck
U
زانویی
knees
U
زانویی
knee
U
زانویی
genual
U
زانویی
pipe bend or knee
U
زانویی
siphoned
U
زانویی
siphons
U
زانویی
syphoned
U
زانویی
elbow
U
زانویی
lap-top
U
رو زانویی
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cranking
U
بست زانویی
crank
U
بست زانویی
cranks
U
بست زانویی
knuckle joint
U
اتصال زانویی
toggle joint
U
مفصل زانویی
knee joint
U
زانو زانویی
geniculate bodies
U
اجسام زانویی
geniculate
U
دارای زانویی
knee-brace
U
مهار زانویی
label-stop
U
زانویی آبچکان
elbows
U
زانویی دوردار
swivel knee
U
زانویی گردان
cranked
U
بست زانویی
elbow
U
زانویی دوردار
elbowed
U
زانویی دوردار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
hassock
U
بالش زیر زانویی
geniculostriate system
U
دستگاه مخطط زانویی
hassocks
U
بالش زیر زانویی
bend
U
شرایط خمیدگی زانویی
trap
U
زانویی مستراح وغیره
geniculated
U
دارای زانویی خم شده
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
knee and column milling machine
U
دستگاه فرز زانویی و ستونی
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
compressive
U
فشاری
komi
U
فشاری
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
banked track
U
پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
die cast
U
ریختن فشاری
thumbed
U
دگمه فشاری
push button
U
کلید فشاری
thumbs
U
دگمه فشاری
compression strength
U
استحکام فشاری
push button
U
دکمه فشاری
head
U
ارتفاع فشاری
thumbing
U
دگمه فشاری
data compaction
U
داده فشاری
thumb
U
دگمه فشاری
compression wave
U
موج فشاری
compression strength
U
تاب فشاری
compression strength
U
توان فشاری
compressive load application
U
بار فشاری
compression strength
U
مقاومت فشاری
compressive stress
U
خستگی فشاری
compression spring
U
فنر فشاری
compressive stress
U
تنش فشاری
compressive yield point
U
حدجهمندگی فشاری
constrictor knot
U
گره فشاری
compression flange
U
سپر فشاری
compression flange
U
عضو فشاری
compression molding
U
قالبگیری فشاری
compression stress
U
تنش فشاری
achi komi
U
دفاع فشاری
pressure fraction
U
کسر فشاری
thrust bolt
U
پیچ فشاری
snap fastener
U
دکمه فشاری
push button switch
U
تکمه فشاری
push shot
U
ضربه فشاری
pressure welding
U
جوشکاری فشاری
press key
تکمه فشاری
push key
تکمه فشاری
pressboard
U
تخته فشاری
pressure welding
U
جوش فشاری
pressure butt welding
U
جوشکاری لب به لب فشاری
pressure device
U
ماسوره فشاری
pressure sweeping
U
روبیدن فشاری
head pressure
U
ارتفاع فشاری
filter press
U
صافی فشاری
push
U
ضربه فشاری
filterpress
U
پالونه فشاری
force feed oiler
U
روغندان فشاری
pushed
U
ضربه فشاری
force pump
U
تلمبه فشاری
pushes
U
ضربه فشاری
duplex pressure proportioner
U
مخلوط کن دو فشاری
hard board
U
تخته فشاری
catenary
U
شکم دادگی زنجیر یا سیم انحنای زنجیر
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
cold pressed forging
U
اهنگری فشاری سرد
cold pressure welding
U
جوشکاری فشاری سرد
pressure weldable
U
قابل جوشکاری فشاری
centralized oil shot system
U
روغنکاری متمرکز فشاری
compression molding
U
ریخته گری فشاری
firing pressure device
U
ماسوره فشاری مین
pressure device
U
عامل فشاری مین
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج فشاری
compression riveter
U
دستگاه پرچ فشاری
mae west
U
جلیقه نجات فشاری
compressive yield point
U
نقطه لهیدگی فشاری
thrust hardness
U
درجه سختی فشاری
fumikumi
U
لگد فشاری به پایین
brass pressure casting
U
برنج ریختگی فشاری
net push
U
ضربه فشاری از لب تور
pressure lubrication
U
دستگاه روغنکاری فشاری
standard size whole brick
U
اجر فشاری معمولی
compression test specimen
U
نمونه ازمون فشاری
press casting
U
ریخته گری فشاری
resistance pressure welding
U
جوشکاری فشاری مقاومتی
press cutting
برش دهنده فشاری
compression specimen
U
نمونه ازمایش فشاری
pressure weld
U
جوش دادن فشاری
alumino thermit pressure welding
U
جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
thermit pressure welding
U
روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
pressure casting
U
قطعه ریخته گری فشاری
molten metal pressure welding
U
روش جوشکاری ذوبی-فشاری
press cast process
U
فرایند ریخته گری فشاری
pieze
U
واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
pressure die casting
U
ریخته گری حدیدهای فشاری
superincumbent
U
دارای فشار زیاد فشاری
thermit pressure welding
U
روش جوشکاری فشاری حرارتی
tobi komi
U
ضربه فشاری پا در حال پرش
drag in
<idiom>
U
پا فشاری روی موضوع دیگری
pitometer log
U
سرعت سنج فشاری پیتومتری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
pressure die casting machine
U
دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
pressure die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
rolling press
U
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
banging
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
diffraction
U
تجزیه نور در اثر تداخل انحنای نور انکسار نور
drill press
U
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
constant temperature pressure
U
welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
pascal's law
U
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
compressive strength
U
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
valves
U
لوله
chimney
U
لوله
chimneys
U
لوله
nose
U
سر لوله
noses
U
سر لوله
hose
U
لوله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com