Perdic | خلبان ازمایش کننده هواپیما | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (17 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	test pilot U	خلبان ازمایش کننده هواپیما
	test pilots U	خلبان ازمایش کننده هواپیما

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pilot's trace U	کالک راهنمای خلبان هواپیما
	pilots U	خلبان هواپیما راننده کشتی
	pilot U	خلبان هواپیما راننده کشتی
	piloted U	خلبان هواپیما راننده کشتی
	test element U	دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
	flight test U	ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
	artificial horizon U	یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
	plane director U	نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
	skippered U	فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
	skipper U	فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
	skippering U	فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
	skippers U	فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
	altitude/height hold U	متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	tube tester U	دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
	bench check U	ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
	trier U	ازمایش کننده
	line tester U	ازمایش کننده خط
	triers U	ازمایش کننده
	tester U	ازمایش کننده
	crucial experiment U	ازمایش تعیین کننده
	fatigue testing machine U	دستگاه ازمایش کننده خستگی
	hardness tester U	ازمایش کننده یا تستر سختی
	grid current tester U	ازمایش کننده جریان شبکه
	flash point tester U	ازمایش کننده نقطه اشتعال
	copilot U	کمک خلبان خلبان دوم
	barrier U	تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
	barriers U	تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
	adjustable stabilizer U	تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
	marker circle U	دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
	use testing U	ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
	tryout U	ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
	pilot method U	عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
	localizer U	انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
	assay U	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
	assays U	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
	flight test U	ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
	continous immersion test U	ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
	anti tear strips U	باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
	insulation test U	ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
	soil examination U	بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
	service test U	ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
	landing gear U	چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
	approach end U	نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
	altitude sickness U	حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
	touchdowns U	تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
	barometric leveling U	تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
	touchdown U	تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
	aircraft scrambling U	دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
	aft U	قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
	aircraft arresting barrier U	وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
	air mileage indicator U	کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
	spoiler U	صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
	space charter U	اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
	screwpropeller U	پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
	confident test U	ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
	creep test U	ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	coordinated turn U	دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
	automatic pilots U	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
	automatic pilot U	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
	moments U	ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
	moment U	ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
	environmental test U	ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
	holding point U	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
	roll in point U	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
	transition altitude U	ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
	azimuth indicator U	شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
	pilotless U	بی خلبان
	aivatrix U	خلبان زن
	aviator U	خلبان
	aeronaut U	خلبان
	piloted U	خلبان
	aviators U	خلبان
	pilot U	خلبان
	pilots U	خلبان
	fly boy U	خلبان
	aircraft cross servicing U	سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
	apron U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	aprons U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	compilot U	کمک خلبان
	droned U	هواپیمای بی خلبان
	drones U	هواپیمای بی خلبان
	co pilot U	کمک خلبان
	cockpits U	کابین خلبان
	droning U	هواپیمای بی خلبان
	drone U	هواپیمای بی خلبان
	soloists U	خلبان تک پرواز
	nautical U	خلبان کتاب
	cockpits U	اطاقک خلبان
	cockpit U	اطاقک خلبان
	cockpit U	کابین خلبان
	automatic pilot U	خلبان اتوماتیک
	soloist U	خلبان تک پرواز
	autopilot U	خلبان اتوماتیک
	beep U	هواپیمای بی خلبان
	beeping U	هواپیمای بی خلبان
	flying officer U	افسر خلبان
	automatic pilots U	خلبان اتوماتیک
	beeps U	هواپیمای بی خلبان
	co-pilot U	کمک خلبان
	co-pilots U	کمک خلبان
	beeped U	هواپیمای بی خلبان
	copilot U	کمک خلبان
	first pilot U	خلبان اول
	cockpit canopy	سایبان خلبان
	troop space U	جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
	goldie U	علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
	cockpits U	اطاقک خلبان درهواپیما
	aces U	خلبان ماهر و متهور
	army aviator U	خلبان هوانیروز نیروزفر
	army aviator U	خلبان نیروی زمینی
	fury U	نوعی جت تک موتوره و تک خلبان
	cockpit U	اطاقک خلبان درهواپیما
	pilot's trace U	کالک دستی خلبان
	ace U	خلبان ماهر و متهور
	sailplaner U	خلبان هواپیمای بی موتور
	unattended U	به طور خودکار بی خلبان
	clear way U	محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
	kamikaze U	خلبان ازجان گذشته ژاپنی
	drone antisubmarine helicopter U	هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
	autopilot [A/P] U	خلبان خودکار [حمل و نقل هوایی]
	automatic pilot [A/P] U	خلبان خودکار [حمل و نقل هوایی]
	autopilot [A/P] U	خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
	automatic pilot [A/P] U	خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
	How can I make such pilot U	چگونه میتوانم با خلبان جمله بسازم
	clamshell U	کاناپه خلبان که از جلو یاعقب لولا شده
	helicopter pilot U	خلبان هلیکوپتر [شغل] [حمل و نقل هوایی]
	helicopter pilot U	خلبان چرخبال [شغل] [حمل و نقل هوایی]
	sky surfer U	هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
	hand glider U	هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
	decision height U	حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
	decision altitude U	ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
	standing wave U	موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
	go around mode U	روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
	command speed U	سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
	altitude height U	سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
	corrector U	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
	apparent altitude U	ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
	flight control U	دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
	aircraft block speed U	سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
	astrodome U	گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
	wingman U	خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
	point of no return U	نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
	cartridge actuated device U	وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
	wobble pump U	پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
	ramps U	سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
	ramp U	سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
	droning U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	cabin pressure altimeter U	ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
	drones U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	drone U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	droned U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	fire bee U	نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
	pressure breathing U	تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
	shies U	ازمایش
	experimented U	ازمایش
	experimenting U	ازمایش
	testing U	ازمایش
	experiment U	ازمایش
	screening U	ازمایش
	shied U	ازمایش
	assay U	ازمایش
	shy U	ازمایش
	assays U	ازمایش
	shyer U	ازمایش
	shyest U	ازمایش
	shying U	ازمایش
	experiments U	ازمایش
	examen U	ازمایش
	g U	ازمایش
	experimentation U	ازمایش
	checking U	ازمایش
	vetting U	ازمایش
	tests U	ازمایش
	trials U	ازمایش
	trial U	ازمایش
	tested U	ازمایش
	altitude azimuth U	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
	tries U	سنجیدن ازمایش
	examined U	ازمایش کردن
	assays U	ازمایش سنجش
	trial and erroe U	ازمایش و خطا
	final test U	ازمایش نهائی
	flattening test U	ازمایش توزیعی
	assay U	ازمایش سنجش
	examines U	ازمایش کردن
	examining U	ازمایش کردن
	fatigue test U	ازمایش خستگی
	approves U	ازمایش کردن
	approving U	ازمایش کردن
	examine U	ازمایش کردن
	furnace U	بوته ازمایش
	furnaces U	بوته ازمایش
	hanging test U	ازمایش کشش
	tension test U	ازمایش کشش
	hardness test U	ازمایش سختی
	quizzes U	ازمایش کردن
	probation U	ازمایش امتحان
	image test U	ازمایش تصویر