Perdic | خط مبداء | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 39 (6 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	datum line U	خط مبداء

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	source U	مایه مبداء
	source U	مبداء
	zero U	مبداء
	zeroes U	مبداء
	zeros U	مبداء
	origin U	مبداء
	origins U	مبداء
	afterbrain U	مبداء نخاع
	backstretch U	خط سیرجهت مخالف مبداء مسابقه
	base of origin U	مبداء اصلی
	base of origin U	پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
	basic point U	نقطه مبداء
	bench mark U	شاخص مبداء
	certificate of origin U	گواهی مبداء
	certificate of origin U	گواهینامه مبداء
	christian era U	مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
	control surface angle U	زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
	country of origin U	کشور مبداء
	demurrage U	بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
	departure station U	مبداء حرکت
	domicile of origin U	اقامتگاه مبداء
	extrinsic U	دارای مبداء خارجی
	free on rail U	قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
	home address U	نشانی مبداء
	jumping off place U	نقطه یا مبداء
	marshalling yard U	محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
	phase line U	خط مبداء حرکت جنگی
	prime meridian U	نصف النهار مبداء یا گرینویچ
	prime meridian U	نصف النهار مبداء
	principal axis U	محور مبداء
	principle point U	مبداء اصلی
	reference station U	ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
	refrence axis U	محور مبداء
	source code U	کد مبداء
	source disk U	دیسک مبداء
	source program U	برنامه مبداء
	true origin U	نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
	zero deflection U	سمت مبداء
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy