Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rhumb line
U
خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constant angle arch dam
U
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
autosync
U
خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند
grid
U
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids
U
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
yard marker
U
خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard line
U
خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
point of fall
U
نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frequency
U
فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequencies
U
فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
universal time
U
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
bomb release line
U
خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
collective pitch control
U
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
dead ground
U
زمین واقع در زاویه بیروح
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
baud rate
U
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud
U
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
assumed decimal point
U
ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
assumed grid
U
شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
letter quality printing
U
خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
true track
U
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
variable incidence
U
جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
flat rate
U
نرخ یکسان تعرفه یکسان
MIDI sequencer
U
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
water permeates the ground
U
اب در زمین نفوذ یا سرایت میکند
revenue farmer
U
کسی که در زمین استیجاری کشت میکند
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
virtual gravity
U
شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
land crab n
U
خرچنگی که در زمین زندگی میکند ولی در دریا تخم می ریزد
geochemistry
U
علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
air mass
U
جریان تودهء عظیمی از هواکه مسافت زیادی را در سطح زمین طی میکند
mole hill
U
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
geomorphology
U
علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
coragne line
U
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
graduated circle of an alidade
U
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
slap shot
U
ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
longitudinal dihedral
U
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
Hewlett Packard
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
positive
U
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
Hewlett Packard LaserJet
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
hp laserjet
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
false origin
U
مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
Faraday cage
U
صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
entering angle
U
زاویه ورودی زاویه دخول
angle of convergence
U
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
loss angle
U
زاویه تلف زاویه تلفات
declination
U
زاویه انحراف زاویه میل
angle of rotation
U
زاویه دوران زاویه چرخش
angle of repose
U
زاویه تعادل زاویه ارامش
electrostatic
U
محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
bombing angle
U
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
dump
U
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
hypothetic
U
فرضی
assumptive
U
فرضی
presumptive title
U
حق فرضی
agonic line
U
خط فرضی
hypothetical
U
فرضی
imaginary
U
فرضی
presumptive
U
فرضی
supposed
U
فرضی
assumed
U
فرضی
an imaginary line
U
خط فرضی
suppositional
U
فرضی
suppisitive
U
فرضی
suppositive
U
فرضی
obligatory
U
فرضی
theoretical
U
فرضی
hypothetial
U
فرضی
phantom line
U
خط فرضی
angle offset method
U
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
john done
U
اسم فرضی
fictitious thickness
U
ضخامت فرضی
hypostatic
U
اصلی- فرضی
theoretical competition
U
رقابت فرضی
hypothetical case
U
دعوی فرضی
assumed name
U
نام فرضی
suppositious
U
فرضی خیالی
hypothetical construct
U
سازه فرضی
assumed position
U
موضع فرضی
notional income
U
درامد فرضی
presumed death
U
موت فرضی
supposition
U
فرضی انگاشتی
dead reckoning
U
محل فرضی
dead reckoning
U
نقطه فرضی
line of scrimmage
U
خط فرضی تجمعی
arbitrary control
U
کنترل فرضی
presumptive
U
فرضی احتمالی
supposedly
U
بطور فرضی
implied trust
U
مسئولیت فرضی
assumed orientation
U
توجیه فرضی
assumed mean
U
میانگین فرضی
supposed death
U
موت فرضی
assumed azimuth
U
گرای فرضی
persumptive death
U
موت فرضی
presumptive title
U
سمت فرضی
fictitious thickness
U
ضخامت فرضی
presumption of death
U
موت فرضی
suppositions
U
فرضی انگاشتی
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle
U
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
implied malice
U
سوء نیت فرضی
ideal
U
نمونه کامل فرضی
assumed grid
U
شبکه بندی فرضی
hypotheses
U
قضیه فرضی نهشته
rule of thumb
U
حساب تخمینی و فرضی
fictitious force
U
نیروی فرضی
[فیزیک]
ideals
U
نمونه کامل فرضی
hypothetico deductive method
U
روش فرضی- قیاسی
hypothesis
U
قضیه فرضی نهشته
agonic line
U
خط فرضی روی نقشه
differential ballistic wind
U
باد بالیستیکی فرضی
conceptual nervous system
U
دستگاه عصبی فرضی
presumption of the death decree
U
حکم موت فرضی
home whistle
U
امتیاز واقعی یا فرضی
cone of scape
U
مخروط فرضی در اگزوسفر
intervening variable
U
متغیر فرضی رابط
presumption of death decree
U
حکم موت فرضی
warrant of presumed death
U
حکم موت فرضی
offside line
U
خط فرضی موازی با دروازه
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
lay line
U
خط فرضی مسیر قایق به مقصد
arbitrary control
U
کنترل با استفاده از گرایامختصات فرضی
graviton
U
واحد بنیادی فرضی گرانش
head string
U
خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
hypostasis
U
موجود فرضی حالت تعلیق
uniforms
U
یکسان
identical
U
یکسان
similar
U
یکسان
akin
U
یکسان
invariant
U
یکسان
similiar
U
یکسان
equaling
U
یکسان
equals
U
یکسان
equalling
U
یکسان
equalled
U
یکسان
same
U
یکسان
equaled
U
یکسان
equal
U
یکسان
uniform
U
یکسان
identic
U
یکسان
of kin
U
یکسان
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tabula rasa
U
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
assumed orientation
U
توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
It is quite a hypothetical case .
U
این یک قضیه کاملا" فرضی است
four yard line
U
خط فرضی 4 متر به موازات دوازه واترپولو
standards
U
یکسان معیار
standard
U
یکسان معیار
assimilates
U
یکسان کردن
uniforms
U
یک شکل یکسان
uniform movement
U
جنبش یکسان
assimilate
U
یکسان کردن
assimilating
U
یکسان کردن
equably
U
بطور یکسان
assimilated
U
یکسان کردن
solid
U
یکسان فضائی
solids
U
یکسان فضائی
alike
U
شبیه یکسان
uniformly
U
بطور یکسان
spreading
U
پخش یکسان
uniform
U
یک شکل یکسان
assimilatc
U
یکسان کردن
identically
U
بطور یکسان
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
long string
U
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
nuclear parity
U
قدرت اتمی یکسان
equate
U
یکسان فرض کردن
The city was razed to the ground.
U
شهر با خاک یکسان شد
equated
U
یکسان فرض کردن
equates
U
یکسان فرض کردن
isoelectronic
U
دارای الکترونهای یکسان
to kiss the dust
U
باخاک یکسان شدن
it ius all one to me
U
برای من یکسان است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com