Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
He writes a legible ( beautiful ) hand .
U
خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
She has a lovely (nice) voice.
U
صدای قشنگه دارد
She has a lovely ( nice ) voice.
U
صدای قشنگه دارد
What a lovely tall figure she has .
U
چه قد وبا لای قشنگه دارد
The trees give a pleasant shade .
U
درختان سایه قشنگه می اندازد
legibility
U
خوانایی
readability
U
خوانایی
illegibility
U
نا خوانایی
blinded
U
غیر خوانایی
readability index
U
شاخص خوانایی
blinds
U
غیر خوانایی
blind
U
غیر خوانایی
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
has
U
دارد
hast
U
او دارد
are there any remarks?
U
دارد
chains
U
دارد.
he has worms
U
دارد
he is ill with fever
U
تب دارد
there is a time for everything
U
دارد
he has a rage for money
U
دارد
heavy fighting is in progress
U
دارد
chain
U
دارد.
he is fifty
U
تمام دارد
what hurt is there in that
U
چه زیانی دارد
what matter?
U
چه اهمیت دارد
there is a rumour that
U
شهرت دارد که
it is usual with him
U
عادت دارد
walls have ears
U
گوش دارد
he is 0 years old
U
او ده سال دارد
it has sides
U
سه پهلو دارد
what the odds
U
چه اهمیت دارد
god is
U
خداوجود دارد
it is sufficiently stamped
U
کسرتمبر دارد
There is something wrong with the ...
... عیب دارد.
I owe him a dept of gratitude.
U
حق بگردنم دارد
He has a day off.
U
او مرخصی دارد.
it depends
[on]
U
بستگی دارد
[به]
the reason is two fold
U
دودلیل دارد
the reason is manifold
U
چنددلیل دارد
he has a spite against me
U
بامن لج دارد
he speaks to the purpose
U
قصدی دارد
he tops .0 metres
U
یک مترونیم قد دارد
figure on
<idiom>
U
بستگی دارد به
he has a maggot in his head
U
وسواس دارد
not a patch on
U
چه دخلی دارد
virus
U
وجود دارد
viruses
U
وجود دارد
multungulate
U
که بیش از دو سم دارد
There is a knack in it .
U
یک فنی دارد
Buttonhole
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
leek d;
[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,
U
بزرگ دارد
But one leg to the fowl.
<proverb>
U
مرغ یک پا دارد .
our library is well stocked
U
خوبی دارد
the probability is
U
احتمال دارد
Windows GDI
U
بیتی دارد
he has an axe to grind
U
غرض دارد
he has an a. to grind
U
مقصود دارد
it is wringing
U
خیلی تراست یا اب دارد
he has much merit
U
بسیار شایستگی دارد
bigamist
U
زنی که دوشوهر دارد
it speaks well for him
U
بامن نظرمساعد دارد
he insists on going
U
اصرار دارد برفتن
bigamists
U
زنی که دوشوهر دارد
it stand well with him
U
بامن نظرمساعدی دارد
Does it matter if I dont come ?
U
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
it needs to be done carefully
U
اینکارتوجه لازم دارد
battery
U
که یک باتری پشتیبان دارد
it is worth 0 rials
U
ده ریال ارزش دارد
it is very important
U
بسیار اهمیت دارد
biased
U
آنچه اریب دارد
he has much merit
U
خیلی قابلیت دارد
it is particularly difficult
U
یک دشواری ویژه دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure .
U
فشار خون دارد
he must needs go
U
بیخوداصرار دارد برفتن
She has a delightfully mellow voice .
U
صدای گرمی دارد
(not to be) sneezed at
<idiom>
U
ارزش داشتن را دارد
he keeps my a
U
حساب مراونگه می دارد
There is only one condition attached to it .
U
فقط یک شرط دارد
With his foul temper.
U
با اخلاق سگه که دارد
Every flow must have its ebb.
<proverb>
U
هر فرازى نشیبى دارد.
There are ticks in every trade .
<proverb>
U
هر کار لمى دارد .
There are two sides to every question .
<proverb>
U
هر مساله ای دو جنبه دارد.
Somebody is beating at (upon)the door.
U
یک کسی دارد در می زند
She has got regular teeth .
U
دندانهای منظمی دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
U
شهوت کلام دارد
rubrician
U
کتاب نماز دارد
basses
U
کسی که صدای بم دارد
bass
U
کسی که صدای بم دارد
length
U
خط با طول جر حرف دارد
He writes well . he wields a formidable pen .
U
قلم خوبی دارد
lengths
U
خط با طول جر حرف دارد
She has engaging manners .
U
رفتار گیرایی دارد
She has a soft voice
U
صدای نرمی دارد
She has a subtle charm.
U
جذابیت ظریفی دارد
He is against
[opposed to]
me .
با من ضد است.
[ضدیت دارد]
backs
U
که یک باتری پشتیبان دارد
he is rightly named
U
اسم بامسمائی دارد
The kettel is boiling.
U
قوری دارد می جوشد
he is f. of money
U
پول فراوان دارد
it askes for attention
U
توجه لازم دارد
significance
U
معنای مخصوص دارد
likelihood
U
احتمال کلی دارد
It is much sought after
خیلی طالب دارد.
it is of frequent
U
خیلی مورد دارد
He takes my advice. He listens to me.
U
از من حرف شنوایی دارد
back
U
که یک باتری پشتیبان دارد
in all like
U
احتمال کلی دارد
My hair is falling.
U
موهایم دارد می ریزد
There is always a right way of doing everything.
U
هرکاری راهی دارد
batteries
U
که یک باتری پشتیبان دارد
He is distantly related to us .
U
نسبت دوری با ما دارد
he is in the know
U
اطلاع ویژه دارد
How long is the ticket valid?
U
بلیت تا کی اعتبار دارد؟
He has influential contacts everywhere.
U
همه جا دست دارد
he is in a hurry to go
U
عجله دارد برفتن
it is particularly difficult
U
یک اشکال بخصوصی دارد
the export of ... is granted the premium.
U
صدور ... جایزه دارد.
that bridge has openings
U
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
that word is obsolescent
U
ان واژه کم کم دارد مهجور
there removred revolution
U
شورشی که شهرت دارد
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
the cat has nine lives
U
سگ هفت جان دارد
the switch is on
U
برق جریان دارد
he bears out his name
U
اسم بامسمایی دارد
double decker
U
هرچیزیکه دو لایه دارد
the party is led by him
U
او بر ان حزب ریاست دارد
delectus
U
برای ترجمه دارد
what is wrong with that?
U
مگراین چه عیبی دارد
tea is preferable to water
U
چایی بر اب ترجیح دارد
what is that to you
U
به شما جه دخلی دارد
to bring grist to the mill
U
نان دراب دارد
he has Roman nose
U
او بینی عقابی دارد
what does it meant
U
یعنی چه چه معنی دارد
he has a loose tongue
U
دهان لقی دارد
and there an end.
U
و پایان وجود دارد.
the work is in full swing
U
کاربخوبی جریان دارد
He has a ready pen.
U
قلم شیوا وروانی دارد
chaplain
U
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplains
U
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
crapaudiue door
U
دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
creditor secured by pledge
U
طلبکاری که رهینه در دست دارد
he is rather i. than sick
U
بهم خوردگی یاساکت دارد
request
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requests
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
corvette
U
رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
She is stuffy and conceited.
U
دماغش باد دارد ( پر افاده )
He has a glib(persuasive)tongue.
U
زبان چرب ونرمی دارد
timber toe
U
کسی که پای چوبین دارد
She is beginning to lose her looks .
U
قیافه اش را دارد از دست می دهد
photorealistic
U
که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
consuetude est alterra lex
U
عادت قدرت قانونی دارد
The child is going to go to bed.
U
بچه دارد می رود بخواب
It lookes like rain.
U
هوا خیال باریدن دارد
He must have a hand in it.
U
حتما" دراینکار دست دارد
interne
U
یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
infected computer
U
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
cornet a pistons
U
یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
toggles
U
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
toggle
U
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
Is there a television?
U
آیا تلویزیون وجود دارد؟
lunchroom
U
رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
Is there drinking water?
U
آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Has he gone nust ? Is he out of his mind ?
U
مگر مغزش عیب دارد؟
[the house]
is haunted
U
[این خانه]
روح دارد
He is distantly related to me .
U
بامن نسبت دوری دارد
He takes ( heels) much interest in politics.
U
به سیاست خیلی علاقه دارد
the battle still rages
U
جنگ هنوز شدت دارد
He is a man with a kind heart.
U
قلب مهربان ورئوفی دارد
stentor
U
شخصی که صدای بلندی دارد
A cube has six faces.
U
یک مکعب ۶ تا وجح دارد.
[ریاضی]
administrator
U
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrators
U
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
tea has an adour p to itself
U
چای بوی ویژهای دارد
There is a mountain of difficulties .
U
کوهی از مشکلات وجود دارد
multifunction
U
آنچه تابعهای متعددی دارد
the cow parts the hoofs
U
گاو سمهای شکافته دارد
Is there electricity?
U
آیا برق وجود دارد؟
dare he go?
U
ایا جرات دارد برود
pavonazzo
U
مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
dichord
U
سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
ox frame
U
قابی که گوشههای چلیپایی دارد
A cat has nine lives .
<proverb>
U
گربه هفت جان دارد .
A big head has a big ache.
<proverb>
U
سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed.
U
شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
mission critical
U
که شرکت شما به آن بستگی دارد
mistress of cooking
U
زنی که در اشپزی دست دارد
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
double breasted
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
the odds are that he will doit
U
احتمال دارد که انکار را بکند
NVRAM
U
ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
The price includes flights and accommodation.
U
بها پرواز و مسکن را در بر دارد.
She has a warm heart.
U
قلب گرم ومهربانی دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com