Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
form line
U
خط بین نقاط هم ارتفاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hypsographic map
U
نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
isopleth
U
نقاط هم ارتفاع موج دریا
vertical control
U
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
Other Matches
gridding
U
محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
drop height
U
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight
U
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance
U
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud
U
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
pressure altitude
U
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude
U
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height
U
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation
U
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
polar plot
U
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude
U
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
ocant altitude
U
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude
U
ارتفاع کم ارتفاع پست
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
low airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
bombing height
U
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude
U
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
height datum
U
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
trios
U
نقاط سه قلو
keop soo
U
نقاط مرگ
at all points
U
در همه نقاط
triads
U
نقاط سه قلو
isodose rate
U
خط نقاط متحدالدوز
triad
U
نقاط سه قلو
trio
U
نقاط سه قلو
keop soo
U
نقاط حساس
key points
U
نقاط مهم
lagrangian points
U
نقاط لاگرانژی
key points
U
نقاط حساس
interactional points
U
نقاط تلاقی
interactional points
U
نقاط تماس
plots
U
ثبت مسیریا نقاط
trig point
U
نقاط مثلث بندی
kyusho
U
نقاط حساس بدن
plot
U
ثبت مسیریا نقاط
plotted
U
ثبت مسیریا نقاط
shoal
U
نقاط کم عمق دریا
apparent horizon
U
افق حقیقی نقاط
isothermal
U
نقاط هم حرارت اب دریا
isoheyt
U
خط شاخص نقاط هم باران
vital points
U
نقاط حساس بدن
primary masses
U
نقاط مادی اولیه
dapple
U
چیزی با نقاط رنگارنگ
coordinate code
U
رمز مختصات نقاط
coordinates
U
طول و عرض نقاط
geodetic control
U
نقاط کنترل ژئودزی
pin point
U
تعیین دقیق نقاط
shoals
U
نقاط کم عمق دریا
networks
U
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
plotted
U
بردن نقاط روی طرح
plot
U
بردن نقاط روی طرح
isogrive
U
خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
floating mark
U
نقاط مواج عکس هوایی
floating mark
U
نقاط ایستگاه برجسته بینی
isodose rate
U
خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
isoclinal
U
خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
plots
U
بردن نقاط روی طرح
interactive
U
نقاط توقف را تنظیم کند
infield
U
نقاط توپگیری در زمین کریکت
graphic
U
به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
network
U
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
differential leveling
U
تعیین اختلاف تراز نقاط
whistle-stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
whistle stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
isogonic line
U
خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
jabiru
U
لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
nexus
U
نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
Antipodes
U
ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
exact location
U
تعیین کردن محل دقیق نقاط
isobare
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
matrixes
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
zenith
U
اوج محور قائم بر افق نقاط
isobar
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
infill
U
نقاط کشیده شده روی نقشه
geong gyuk
U
نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
geodetic control
U
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
matrix
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
multipass overlap
U
بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
antipole
U
ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
radial line plot
U
روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
all points addressable graphics
U
نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
bird's eye perspective
U
پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
radiolocation
U
تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
irredentism
U
سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
vital point
U
حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
remaining velocity
U
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
quadrantal points
U
نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
isogrive
U
خط اتصال نقاط متحدالنیروی ثقل روی نقشه
planimetric
U
نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
rise and fall
U
تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
isogonal
U
خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
set
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
dot pitch
U
فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
fits
U
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
sets
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
setting up
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
fittest
U
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fit
U
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
offset method
U
روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
centers
U
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre
U
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered
U
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centred
U
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
altitude
U
ارتفاع
heights
U
ارتفاع
depths
U
ارتفاع
depth
U
ارتفاع
elevations
U
ارتفاع
apothem
U
ارتفاع
apparent celestiallatitude
U
ارتفاع
height
U
ارتفاع
attack altitude
U
ارتفاع تک
low level
U
در ارتفاع کم
sawed off
U
کم ارتفاع
line height
U
ارتفاع خط
elevation
U
ارتفاع
low
U
کم ارتفاع کم
altitudes
U
ارتفاع
contour lines
U
خط هم ارتفاع
low-rise
U
کم ارتفاع
x height
U
ارتفاع x
isotherm
U
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
plotting
U
ثبت یا رسم مسیر حرکت بردن نقاط روی طرح یانقشه
book
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
booked
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
books
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
graph
U
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
graphs
U
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
inks
U
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
ink
U
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
mosaic
U
حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
set
U
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
setting up
U
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
cabling
U
نموداری که محل کابلها را در یک اداره نشان میدهد از جمله نقاط اتصال را
sets
U
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
net head
U
ارتفاع موثر
bankful
U
ارتفاع لبریزی
pressure head
U
ارتفاع فشار
drop altitude
U
ارتفاع پرش
height of site
U
ارتفاع پایگاه
high altitude
U
ارتفاع زیاد
height clearance
U
ارتفاع مجاز
astro altitude
U
ارتفاع نجومی
head pressure
U
ارتفاع فشاری
percolation head
U
ارتفاع نفوذ
height of rise
U
ارتفاع ابگیر
height of fill
U
ارتفاع خاکریز
height of eye
U
ارتفاع راصد
optimum height
U
ارتفاع مطلوب
height of centers
U
ارتفاع مرکز
optimum height
U
حداکثر ارتفاع
hight of burst
U
ارتفاع ترکش
rise
U
ارتفاع پله
altitude sickness
U
ناخوشی ارتفاع
height of burst
U
ارتفاع ترکش
barometric
U
ارتفاع سنجی
low altitude
U
ارتفاع پایین
height overall
U
ارتفاع ساختمان
effective depth
U
ارتفاع مفید
effective length of strut
U
ارتفاع کمانش
height of site
U
ارتفاع ایستگاه
drop altitude
U
ارتفاع بارریزی
critical height
U
ارتفاع بحرانی
critical altitude
U
ارتفاع بحرانی
height of rise
U
ارتفاع برجستگی
elevator gear
U
گردونه در ارتفاع
computed altitude
U
ارتفاع محسوب
flange depth
U
ارتفاع لبه
jump altitude
U
ارتفاع پرش
hypsometer
U
ارتفاع سنج
discharge head
U
ارتفاع تخلیه
high altitude
U
از ارتفاع زیاد
depth of tooth
U
ارتفاع دندانه
low cloud
U
ابرهای کم ارتفاع
depth of abutting gap faces
U
ارتفاع شکاف
cruising altitude
U
ارتفاع پرواز
bombing height
U
ارتفاع بمباران
hypsometer
U
ارتفاع پیما
cam throw
U
ارتفاع منحنی
cam throw
U
ارتفاع بادامک
rises
U
ارتفاع پله
quadrat
U
ارتفاع سنج
hauteur
U
ارتفاع غرور
leveled
U
سطح ارتفاع
levelled
U
سطح ارتفاع
levels
U
سطح ارتفاع
total suction head
U
ارتفاع کل مکشی
take a sight
U
ارتفاع گرفتن
superelevation
U
ارتفاع زیاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com