Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
summer draft
U
خط ارتفاع بار تابستانی کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aestival
U
تابستانی ناخوشی تابستانی
drop height
U
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight
U
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
flare dud
U
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
terrain clearance
U
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
sextant altitude
U
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pressure altitude
U
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
pile height
U
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation
U
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude
U
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
summer
U
تابستانی
estival
U
تابستانی
summers
U
تابستانی
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
vacation camp
[American E]
U
پایگاه تابستانی
summer house
U
خانه تابستانی
daylight saving time
U
ساعت تابستانی
summer solstic
U
انقلاب تابستانی
estival
U
ناخوشی تابستانی
zucchini
U
کدوی تابستانی
summer solstice
U
انقلاب تابستانی
gazeboo
U
عمارت تابستانی
summer school
U
مدرسه تابستانی
summer schools
U
مدرسه تابستانی
summer schools
U
کلاس تابستانی
summer school
U
کلاس تابستانی
aestivation
U
رخوت تابستانی
summer pudding
U
پودینگ تابستانی
kiosk
U
خانه تابستانی دکه
cocozelle
U
کدوی قلیانی تابستانی
summery
U
شبیه تابستان تابستانی
kiosks
U
خانه تابستانی دکه
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
dry skiing
U
تمرینات تابستانی اسکی درسالن
summer draft
U
سطح بار امن تابستانی
summer bed of a river
U
بستر تابستانی رودخانه مسیل
ocant altitude
U
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
gazebo
U
عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
low altitude
U
ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height
U
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
exmeridian altitude
U
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
aestivate
U
رخوت تابستانی داشتن تابستان را بحال رخوت گذراندن
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
height datum
U
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prow
U
کشتی عرشه کشتی
prows
U
کشتی عرشه کشتی
contour lines
U
خط هم ارتفاع
heights
U
ارتفاع
altitudes
U
ارتفاع
low-rise
U
کم ارتفاع
x height
U
ارتفاع x
elevations
U
ارتفاع
height
U
ارتفاع
depths
U
ارتفاع
depth
U
ارتفاع
altitude
U
ارتفاع
line height
U
ارتفاع خط
elevation
U
ارتفاع
low level
U
در ارتفاع کم
sawed off
U
کم ارتفاع
low
U
کم ارتفاع کم
apothem
U
ارتفاع
apparent celestiallatitude
U
ارتفاع
attack altitude
U
ارتفاع تک
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
rises
U
ارتفاع پله
altitudes
U
ارتفاع هواپیما
altimeter
U
ارتفاع یاب
effective depth
U
ارتفاع مفید
effective length of strut
U
ارتفاع کمانش
drop altitude
U
ارتفاع بارریزی
astro altitude
U
ارتفاع نجومی
barometers
U
ارتفاع سنج
altimeters
U
ارتفاع سنج
rise
U
ارتفاع پله
drop altitude
U
ارتفاع پرش
altimeters
U
ارتفاع یاب
altitude
U
ارتفاع هواپیما
low altitude
U
ارتفاع پایین
altimeter
U
ارتفاع سنج
elevator gear
U
گردونه در ارتفاع
total suction head
U
ارتفاع کل مکشی
bankful
U
ارتفاع لبریزی
vertical interval
U
اختلاف ارتفاع
cam throw
U
ارتفاع بادامک
cam throw
U
ارتفاع منحنی
pressure head
U
ارتفاع فشار
quadrat
U
ارتفاع سنج
safe altitude
U
ارتفاع امن
barometric
U
ارتفاع سنجی
take a sight
U
ارتفاع گرفتن
discharge head
U
ارتفاع تخلیه
flypasts
U
پرواز در ارتفاع کم
flypast
U
پرواز در ارتفاع کم
height adjustment
میزان ارتفاع
high jump
U
پرش ارتفاع
flybys
U
پرواز در ارتفاع کم
flange depth
U
ارتفاع لبه
low cloud
U
ابرهای کم ارتفاع
flyby
U
پرواز در ارتفاع کم
superelevation
U
ارتفاع زیاد
suction lift
U
ارتفاع مکش
high altitude
U
از ارتفاع زیاد
height of site
U
ارتفاع ایستگاه
height of rise
U
ارتفاع برجستگی
height of rise
U
ارتفاع ابگیر
height of fill
U
ارتفاع خاکریز
height of eye
U
ارتفاع راصد
height of centers
U
ارتفاع مرکز
head
U
ارتفاع فشاری
hight of burst
U
ارتفاع ترکش
ceiling
U
ارتفاع ابر
ceilings
U
ارتفاع ابر
humblest
U
بدون ارتفاع
altitude sickness
U
ناخوشی ارتفاع
height of site
U
ارتفاع پایگاه
height overall
U
ارتفاع ساختمان
high altitude
U
ارتفاع زیاد
critical altitude
U
ارتفاع بحرانی
critical height
U
ارتفاع بحرانی
observed altitude
U
ارتفاع حقیقی
cruising altitude
U
ارتفاع پرواز
net head
U
ارتفاع موثر
optimum height
U
حداکثر ارتفاع
computed altitude
U
ارتفاع محسوب
hypsometer
U
ارتفاع پیما
hypsometer
U
ارتفاع سنج
riser
U
ارتفاع پله
optimum height
U
ارتفاع مطلوب
height of burst
U
ارتفاع ترکش
headroom
U
ارتفاع ساختمان
percolation head
U
ارتفاع نفوذ
bombing height
U
ارتفاع بمباران
humble
U
بدون ارتفاع
depth of abutting gap faces
U
ارتفاع شکاف
depth of tooth
U
ارتفاع دندانه
studding
U
ارتفاع اتاق
barometer
U
ارتفاع سنج
head pressure
U
ارتفاع فشاری
height clearance
U
ارتفاع مجاز
levels
U
سطح ارتفاع
hauteur
U
ارتفاع غرور
levelled
U
سطح ارتفاع
absolute altitude
U
ارتفاع مطلق
level
U
سطح ارتفاع
leveled
U
سطح ارتفاع
levelling
U
ارتفاع یابی
jump altitude
U
ارتفاع پرش
calculated altitude
U
ارتفاع محاسبه شده
zenith distance
U
فاصله ارتفاع نافر
calculated altitude
U
ارتفاع تنظیم شده
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج فشاری
altitude datum
U
ارتفاع از سطح دریا
altimeter setting
U
تنظیم ارتفاع سنج
altitude separation
U
حد سطوح مبنای ارتفاع
mean high water neaps
U
متوسط ارتفاع اب دریا
mean range of the tide
U
میانگین ارتفاع کشند
barometric altitude
U
ارتفاع بارومتری هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com