Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
draught line
U
خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gyrostat
U
التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
planimetric
U
نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
z axis
U
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
isotherm
U
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
isallobar
U
خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
isallobaric
U
خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
lubber line
U
خطی که روی صفحه قطب نماامتداد محور طولی هواپیما رانشان میدهد
cable rigging tension chart
U
جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
fingerpost
U
راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
finder
U
عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
sea gauge
U
اب نشین کشتی
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
the ship leaks
U
کشتی اب تو میدهد
chandler
U
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
aerographer
U
شخصی که وضع هوا وامواج را به کشتی گزارش میدهد
The tenant is like a colonist .
<proverb>
U
اجاره نشین خوش نشین است .
riverain
U
کرانه نشین ساحل نشین
to a. the ball
U
توپ رانشان دادن
keep time
<idiom>
U
زمان صحیح رانشان دادن
to show round the premises
U
دورتادورعمارت رانشان کسی دادن
To come into the open.
U
آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
gee whiz
<idiom>
U
بافریاد شادی خود رانشان دادن
kinemacolour
U
سینماتوگرافی که رنگهای اصلی رانشان دهد
What films are they showing at this cinema ( theatra house ) ?
U
این سینما چه فیلم هائی رانشان می دهد ؟
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
lively description
U
شرح روشن یا واقع نما شرحی که حالت واقعی یااصلی رانشان دهد
logical
U
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
palatinate
U
کنت نشین ساکن کنت نشین
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
dma
U
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
graphics
U
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
supervisory
U
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
anuses
U
نشین
alluvium
U
ته نشین
anus
U
نشین
lees
U
ته نشین
companion
U
هم نشین
fecal
U
ته نشین
alluvion
U
ته نشین
marchman
U
سر حد نشین
deposit
U
ته نشین
deposits
U
ته نشین
sediment
U
ته نشین
sediments
U
ته نشین
lake dweller
U
اب نشین
precipitator
U
ته نشین کننده
dalesman
U
دره نشین
cotenant
U
هم اجاره نشین
sedimentate
U
ته نشین شدن
depone
U
ته نشین کردن)
silvicolous
U
جنگل نشین
frontbenchers
U
پیش نشین
paludous
U
مرداب نشین
frontbencher
U
پیش نشین
paludose
U
مرداب نشین
borderer
U
سرحد نشین
paludicole
U
مرداب نشین
assort
U
هم نشین شدن
plainsman
U
جلگه نشین
seater
U
کرسی نشین
chief tomn
U
حاکم نشین
chief tomn
U
امیر نشین
cloisterer
U
گوشه نشین
paces
U
شاه نشین
residues
U
زیادتی ته نشین
renter
U
کرایه نشین
prelature
U
اسقف نشین
paced
U
شاه نشین
cenobite
U
صومعه نشین
pace
U
شاه نشین
woodman
U
جنگل نشین
planeted
U
سیاره نشین
residue
U
زیادتی ته نشین
tenants
U
کرایه نشین
tenant
U
کرایه نشین
forntiersman
U
مرز نشین
forntiersman
U
سرحد نشین
foul ground
U
کفه ته نشین
islaner
U
جزیره نشین
insessorial
U
شاخه نشین
insessorial
U
جوف نشین
governor's seat
U
حکومت نشین
governor's seat
U
حاکم نشین
to take one's s. on the throne
U
بر تخت نشین
grand duchy
U
دوک نشین
illuviate
U
ته نشین شدن
hutholder
U
کلبه نشین
hilariously
U
تپه نشین
hermitess
U
زن گوشه نشین
floaty
U
دارای اب نشین کم
khanate
U
خان نشین
palating
U
کنت نشین
passerine
U
شاخه نشین
slummer
U
زاغه نشین
solitudinarian
U
گوشه نشین
spelaean
U
غار نشین
stay at home
U
خانه نشین
oppidan
U
شهر نشین
nemoral
U
جنگل نشین
marchman
U
مرز نشین
low lander
U
ساحل نشین
dreg
U
ته نشین اشغال
eremite
U
گوشه نشین
exurbanite
U
حومه نشین
lessee
U
اجاره نشین
half pace
U
شاه نشین
arboraceous
U
درخت نشین
khanate
U
خان نشین
freeman
U
شهر نشین
unsociable
U
گوشه نشین
foresters
U
جنگل نشین
forester
U
جنگل نشین
sediment
U
ته نشین شدن
sediments
U
ته نشین شدن
easterner
U
خاور نشین
freemen
U
شهر نشین
dioceses
U
اسقف نشین
cottagers
U
کلبه نشین
cottager
U
کلبه نشین
easterners
U
خاور نشین
nomadic
U
چادر نشین
Bedouin
U
بادیه نشین
consorting
U
هم نشین شدن
consorts
U
هم نشین شدن
precipitates
U
ته نشین کردن
precipitate
U
ته نشین کردن
precipitating
U
ته نشین کردن
consorted
U
هم نشین شدن
consort
U
هم نشین شدن
provincial
U
ایالت نشین
tartars
U
ته نشین رسوب
Bedouins
U
بادیه نشین
tartar
U
ته نشین رسوب
convex
U
شاه نشین
settle
U
ته نشین شدن
settles
U
ته نشین شدن
ancress
U
زن گوشه نشین
alette
U
شاه نشین
ala
U
شاه نشین
bay window
U
شاه نشین
alcove
U
شاه نشین
bay windows
U
شاه نشین
emirate
U
امیر نشین
emirates
U
امیر نشین
duchies
U
دوک نشین
duchy
U
دوک نشین
anchorite
U
خلوت نشین
antiset
U
ماده ضد ته نشین
diocese
U
اسقف نشین
precipitated
U
ته نشین کردن
anchoress
U
زن گوشه نشین
dais
U
شاه نشین
colonist
U
مستعمره نشین
residual
U
پس مانده ته نشین
alcoves
U
شاه نشین
islanders
U
جزیره نشین
islander
U
جزیره نشین
deposits
U
ته نشست ته نشین
alluvion
U
ته نشین سیل
colonists
U
مستعمره نشین
deposit
U
ته نشست ته نشین
bay-window
U
شاه نشین
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
settlor
U
ماندگار خوش نشین
deposits
U
: ته نشین کردن گذاشتن
percher
U
مرغ چوب نشین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com