English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
outside lines U خطوط حمله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
inside lines U خطوط حمله شمشیربازی
Other Matches
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
hysterics U حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack U حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
counter riposte U حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
ond shot U بیک حمله دریک حمله
hysterogenic U حمله تشنجی شبیه حمله
hysteroid U حمله تشنجی شبیه حمله
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
front line U خط حمله خط حمله یادفاع
target date U زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
trick U خطوط
tricking U خطوط
tricked U خطوط
cotidal lines U خطوط هم مد
isovent U خطوط هم باد
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
line of communications U خطوط مواصلات
closed traverse U خطوط متقاطع
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
line of flux U خطوط قوا
line of induction U خطوط القا
emission spectrum lines U خطوط نشری
extension lines U خطوط دنباله
dedicated lines U خطوط اختصاصی
grid lines U خطوط شبکه
front lines U خطوط مقدم
cotidal lines U خطوط مدیکسان
flow lines U خطوط جریان
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
flowlines U خطوط جریان
isochromatique U خطوط همرنگ
isocline U خطوط هم شیب
dark lines U خطوط تاریک
line spacing U فاصله خطوط
line to line fault U تماس خطوط
curvature lines U خطوط منحنی
absorption lines U خطوط دراشامی
zigzag U خطوط منکسر
zigzags U خطوط منکسر
leading U فاصله خطوط
zigzagging U خطوط منکسر
symmetry lines U خطوط تقارن
zigzagged U خطوط منکسر
absorption spectrum U خطوط جذبی
street railway U خطوط تراموا
air way station U خطوط هوایی
balmer lines U خطوط بالمر
along line U در امتداد خطوط
lines of communication U خطوط مواصلاتی
lines of force U خطوط قوا
curvature lines U خطوط مدور
spectral lines U خطوط طیفی
stream lines U خطوط جریان
lines of force U خطوط نیرو
meridians U خطوط نصف النهار
rivers U سفیدی بین خطوط
grid interval U فاصله خطوط شبکه
river U سفیدی بین خطوط
domestic air traffic U خطوط هوایی داخلی
electric line of force U خطوط نیروی برق
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
zigzag U خطوط جناغی پیوسته
dark line spectrum U طیف خطوط تاریک
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
contour interval U فاصله خطوط واصل
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
contour lines U خطوط میزان منحنی
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
zigzagging U خطوط جناغی پیوسته
meridian U خطوط نصف النهار
zigzags U خطوط جناغی پیوسته
zigzagged U خطوط جناغی پیوسته
crawl trench U خطوط رابط سنگرها
curvilinear ornament U زینتکاری با خطوط خمیده
cutting line of force U قطع خطوط قوا
collimate U منطبق کردن خطوط
endline U خطوط موازی با 04 مترفاصله
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
phraseogram U خط یا خطوط نماینده عبارات
isohyetal map U نقشه خطوط هم باران
leased line network U شبکه با خطوط استیجاری
rivulose U دارای خطوط مارپیچی
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
magnetic line of force U خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force U خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
magnetic path U مسیر خطوط قوا
open lines U خطوط باز شطرنج
contours U خطوط کناره نما
contours U خطوط تراز زمین
hypen ladder U خطوط تیره نردبانی
equal cost lines U خطوط هزینه برابر
front lines U خطوط جلو جبهه
voltage between lines U ولتاژ بین خطوط
vermiculate U دارای خطوط موجی
microwave transmission lines U خطوط انتقال ریزموج
gules U خطوط موازی عمودی
trackage U خطوط راه اهن
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
hoseline U خطوط لوله لاستیکی
sheetlines U خطوط کناره نقشه
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
sidelined U خطوط طرفین میدان بازی
converged U تقارب خطوط وجود تشابه
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
sidelining U خطوط طرفین میدان بازی
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
converges U تقارب خطوط وجود تشابه
overhead trolley U خطوط هوایی ترن برقی
sidelines U خطوط طرفین میدان بازی
paleography U شناسایی وکشف خطوط قدیمه
sideline U خطوط طرفین میدان بازی
magnetic path length U طول مسیر خطوط قوا
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
converge U تقارب خطوط وجود تشابه
ingrain U خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
convergent U خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
lineolate U خط دار دارای خطوط ریز
infiltrate U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrates U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrating U در خطوط دشمن نفوذ کردن
lpm U تعداد خطوط دردقیقه inutes
lineolated U خط دار دارای خطوط ریز
neatline U خطوط باریک حدود کناره نقشه
graticule U خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
hierologist U متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
stria U نوار باریک هریک از خطوط موازی
crawl trench U سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
image sharpness U خطوط مورب تحت زاویه معین
ring streaked U دارای خطوط گرد در روی بدن
ring straked U دارای خطوط گرد در روی بدن
agonic line U خطوط رسم شده روی نقشه
line engraving U گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
granite paper U کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
foreshortening U نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
raster U خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
stereocomparagraph U دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
teleprompter U اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
laid paper U کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
lattices U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
lattice U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
post attack U بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
hard clip area U حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
outdent U خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
ribbing U ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
reversal temperature U دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
graticule ticks U نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
dejagging U نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
stroke writer U ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
sketching U روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
assaults U حمله
assaulted U حمله
inroad U حمله
assailment U حمله
onslaught U حمله
onslaughts U حمله
offensives U حمله
spell U حمله
spelled U حمله
spells U حمله
assault U حمله
epileptic fit U حمله
time cut U ضد حمله
ictys U حمله
impugnation U حمله
thrust U حمله
thrusting U حمله
thrusts U حمله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com