English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
microwave transmission lines U خطوط انتقال ریزموج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
helical wave guide U لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
microwave U ریزموج
nuke U با ریزموج یا میکروویو پختن
nuked U با ریزموج یا میکروویو پختن
nukes U با ریزموج یا میکروویو پختن
nuking U با ریزموج یا میکروویو پختن
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
microwave hop U یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
indeterminate change of station U انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfers U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
signal U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem U یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
cotidal lines U خطوط هم مد
tricking U خطوط
tricked U خطوط
trick U خطوط
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
spectral lines U خطوط طیفی
symmetry lines U خطوط تقارن
isovent U خطوط هم باد
street railway U خطوط تراموا
emission spectrum lines U خطوط نشری
line of communications U خطوط مواصلات
line of flux U خطوط قوا
dedicated lines U خطوط اختصاصی
cotidal lines U خطوط مدیکسان
outside lines U خطوط حمله
lines of force U خطوط نیرو
lines of force U خطوط قوا
dark lines U خطوط تاریک
zigzag U خطوط منکسر
zigzagged U خطوط منکسر
zigzagging U خطوط منکسر
zigzags U خطوط منکسر
line to line fault U تماس خطوط
line spacing U فاصله خطوط
line of induction U خطوط القا
lines of communication U خطوط مواصلاتی
isocline U خطوط هم شیب
isochromatique U خطوط همرنگ
grid lines U خطوط شبکه
front lines U خطوط مقدم
balmer lines U خطوط بالمر
stream lines U خطوط جریان
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
extension lines U خطوط دنباله
closed traverse U خطوط متقاطع
air way station U خطوط هوایی
leading U فاصله خطوط
along line U در امتداد خطوط
flowlines U خطوط جریان
curvature lines U خطوط مدور
absorption lines U خطوط دراشامی
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
absorption spectrum U خطوط جذبی
flow lines U خطوط جریان
curvature lines U خطوط منحنی
cutting line of force U قطع خطوط قوا
front lines U خطوط جلو جبهه
open lines U خطوط باز شطرنج
magnetic line of force U خطوط قوای مغناطیسی
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
curvilinear ornament U زینتکاری با خطوط خمیده
grid interval U فاصله خطوط شبکه
crawl trench U خطوط رابط سنگرها
magnetic path U مسیر خطوط قوا
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
magnetic lines of force U خطوط قوای مغناطیسی
electric line of force U خطوط نیروی برق
dark line spectrum U طیف خطوط تاریک
sheetlines U خطوط کناره نقشه
river U سفیدی بین خطوط
contours U خطوط تراز زمین
rivers U سفیدی بین خطوط
rivulose U دارای خطوط مارپیچی
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
trackage U خطوط راه اهن
contours U خطوط کناره نما
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
domestic air traffic U خطوط هوایی داخلی
collimate U منطبق کردن خطوط
phraseogram U خط یا خطوط نماینده عبارات
meridians U خطوط نصف النهار
meridian U خطوط نصف النهار
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
endline U خطوط موازی با 04 مترفاصله
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
gules U خطوط موازی عمودی
isohyetal map U نقشه خطوط هم باران
voltage between lines U ولتاژ بین خطوط
vermiculate U دارای خطوط موجی
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
zigzagging U خطوط جناغی پیوسته
leased line network U شبکه با خطوط استیجاری
zigzags U خطوط جناغی پیوسته
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
hoseline U خطوط لوله لاستیکی
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
contour lines U خطوط میزان منحنی
zigzagged U خطوط جناغی پیوسته
contour interval U فاصله خطوط واصل
zigzag U خطوط جناغی پیوسته
hypen ladder U خطوط تیره نردبانی
inside lines U خطوط حمله شمشیربازی
equal cost lines U خطوط هزینه برابر
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
ingrain U خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
magnetic path length U طول مسیر خطوط قوا
infiltrating U در خطوط دشمن نفوذ کردن
converged U تقارب خطوط وجود تشابه
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
converges U تقارب خطوط وجود تشابه
converge U تقارب خطوط وجود تشابه
paleography U شناسایی وکشف خطوط قدیمه
infiltrates U در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineolate U خط دار دارای خطوط ریز
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
infiltrated U در خطوط دشمن نفوذ کردن
sidelining U خطوط طرفین میدان بازی
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
lineolated U خط دار دارای خطوط ریز
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
sidelines U خطوط طرفین میدان بازی
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
overhead trolley U خطوط هوایی ترن برقی
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
lpm U تعداد خطوط دردقیقه inutes
sideline U خطوط طرفین میدان بازی
sidelined U خطوط طرفین میدان بازی
infiltrate U در خطوط دشمن نفوذ کردن
convergent U خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
image sharpness U خطوط مورب تحت زاویه معین
ring streaked U دارای خطوط گرد در روی بدن
hierologist U متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
neatline U خطوط باریک حدود کناره نقشه
ring straked U دارای خطوط گرد در روی بدن
graticule U خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
line engraving U گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
stria U نوار باریک هریک از خطوط موازی
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
crawl trench U سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
agonic line U خطوط رسم شده روی نقشه
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
foreshortening U نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
granite paper U کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
raster U خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
stereocomparagraph U دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
laid paper U کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
teleprompter U اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
lattices U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattice U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
hard clip area U حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
ribbing U ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
outdent U خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
dejagging U نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
reversal temperature U دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
graticule ticks U نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
stroke writer U ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
sketching U روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
thread U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
chiromancy U پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
threads U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com