English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
disastrous U خطرناک فجیع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hot spots U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spot U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
compromising emanation U پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
run a risk <idiom> U ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
calamitous U فجیع
slaughtered U کشتار فجیع
slaughter U کشتار فجیع
slaughters U کشتار فجیع
catastrophic failure U خرابی فجیع
tragic U محزون فجیع
gravest U بم خطرناک
graves U بم خطرناک
grave U بم خطرناک
dicey U خطرناک
jeopardous U خطرناک
malignant U خطرناک
parlous U خطرناک
perilous U خطرناک
hazardous U خطرناک
critical U خطرناک
unsafe U خطرناک
herculean U خطرناک
dangerousness U وضعیت خطرناک
dangerous play U بازی خطرناک
sthenic U قوی خطرناک
hazardous goods U امتعه خطرناک
hazardous goods U کالاهای خطرناک
offensive weapon U سلاح خطرناک
pernicious anemia U کم خونی خطرناک
warm corner U جای خطرناک
death trap U بسیار خطرناک
death traps U بسیار خطرناک
danger space U فضای خطرناک
danger bearing U سمت خطرناک
dangerously U بطور خطرناک
perilously U بطور خطرناک
predicament U وضع خطرناک
predicaments U وضع خطرناک
serious U سخت خطرناک
marginal U حاشیهای خطرناک
venturesome U با تهور خطرناک
between wind and water U در جای خطرناک
danger area U منطقه خطرناک
black propaganda U تبلیغات خطرناک
black body U قسمت خطرناک
critically wounded U مجروح خطرناک
calamitous U مصیبت بار خطرناک
imminent U قریب الوقوع خطرناک
malignantly U بطور خطرناک یاردی
danger space U فضای هوایی خطرناک
dicey <idiom> U خطرناک [اصطلاح روزمره]
hairy <idiom> U خطرناک [اصطلاح روزمره]
breakneck U فوق العاده خطرناک
pixie U ادم بازیگوش و خطرناک
pixy U ادم بازیگوش و خطرناک
pixies U ادم بازیگوش و خطرناک
krait U مار سمی و خطرناک هندی
porbeagle U کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
cockatrice U ادم خیلی مضر و خطرناک
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
wipe out U افتادن خطرناک از روی تخته موج
near collision U فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
small craft warning U پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com