English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double foul U خطای هم زمان دو بازیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simultaneous foul U خطای متقابل در یک لحظه واخراج هر دو بازیگر
appeal play U تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
run time error U خطای زمان اجرا
hazard U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarded U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazards U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarding U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
conscious error U خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
TDR U آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
send in U وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
faulted U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging U خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
double footed U بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
horizontal error U خطای بر دو سمت خطای افقی
errors U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
magnetic deviation U میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presents U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
present U زمان حاضر زمان حال
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
seek time U زمان جستجو زمان طلب
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
puppeteers U بازیگر
puppeteer U بازیگر
mummer U بازیگر
stager U بازیگر
actor U بازیگر
performing U بازیگر
actors U بازیگر
booter U بازیگر
player U بازیگر
fielder U بازیگر
wingman U بازیگر گوش
halfback U بازیگر میانی
tragedienne U بازیگر تراژدی
man U بازیگر تیم
mans U بازیگر تیم
veteran U بازیگر با تجربه
veterans U بازیگر با تجربه
walk-on U بازیگر فرعی
protagonists U بازیگر عمده
hatchetman U بازیگر خشن
hattrick U بازیگر سه گله
homeling U بازیگر خودی
player's number U شماره بازیگر
poloist U بازیگر واترپولو
wingers U بازیگر گوش
winger U بازیگر گوش
outside forward U بازیگر گوش
homebrew U بازیگر محلی
homebred U بازیگر محلی
headhunter U بازیگر خشن
protagonist U بازیگر عمده
ride the bench U بازیگر ذخیره
cricketers U بازیگر کریکت
laxman U بازیگر لاکراس
duffer U بازیگر متوسط
duffers U بازیگر متوسط
uncovered U بازیگر مهانشده
come back U بازگشت بازیگر
leading lady or man U بازیگر عمده
third home U بازیگر مهاجم
sand bagger U بازیگر گول زن
extra cover U بازیگر بل گیر
cricketer U بازیگر کریکت
dub U بازیگر ضعیف
second string U بازیگر ذخیره
substituting U تعویض بازیگر
substituting U بازیگر ذخیره
dubs U بازیگر ضعیف
tennist U بازیگر تنیس
substituted U تعویض بازیگر
substituted U بازیگر ذخیره
substitute U تعویض بازیگر
substitute U بازیگر ذخیره
dubbed U بازیگر ضعیف
club player U بازیگر باشگاهی
send off U اخراج بازیگر
sub U بازیگر ذخیره
oddsmaker U بازیگر شاخص
body checker U بازیگر تنه زن
backup U جانشین بازیگر
subs U تعویض بازیگر
subs U بازیگر ذخیره
out- U اخراج بازیگر
send-offs U اخراج بازیگر
outed U اخراج بازیگر
send-off U اخراج بازیگر
out U اخراج بازیگر
ball player U بازیگر با توپ
sub U تعویض بازیگر
frees U بازیگر ازاد
skull U ضربه به سر بازیگر
freed U بازیگر ازاد
numbers U شماره بازیگر
number U شماره بازیگر
freeing U بازیگر ازاد
skulls U ضربه به سر بازیگر
backman U بازیگر مدافع
free U بازیگر ازاد
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
sit out U خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
depths U بازیگر سرنوشت ساز
body check U سد کردن بازیگر توپدار
shamateurism U استفاده از بازیگر اماتورقلابی
off wing U محل بازیگر گوش
center forward U بازیگر نوک حمله
center back U بازیگر میانی خط عقب
flanker U بازیگر مهاجم در جناح
depth U بازیگر سرنوشت ساز
activate U بازگشت بازیگر به زمین
flankerback U بازیگر میانی جناح
caddy U حامل وسایل بازیگر
cuts U حذف بازیگر پس ازازمایش
cut U حذف بازیگر پس ازازمایش
shorthanded U ادامه با بازیگر کمتر
white U بازیگر نخست شطرنج
activated U بازگشت بازیگر به زمین
favorite U بازیگر یا تیم محبوب
international U بازیگر بین المللی
internationals U بازیگر بین المللی
breakaway U حمله یک یا چند بازیگر
theaters U تماشاخانه بازیگر خانه
theatres U تماشاخانه بازیگر خانه
whitest U بازیگر نخست شطرنج
draft U بازیگر جدید تیم
drafted U بازیگر جدید تیم
whiter U بازیگر نخست شطرنج
free agents U بازیگر بدون قرارداد
activating U بازگشت بازیگر به زمین
dutchman U بازیگر بولینگ هلندی
drafts U بازیگر جدید تیم
enforcer U بازیگر انتقامجوی خشن
activates U بازگشت بازیگر به زمین
equipment bag U ساک دستی بازیگر
theatre U تماشاخانه بازیگر خانه
theater U تماشاخانه بازیگر خانه
pull U بیرون کشیدن بازیگر
caddied U حامل وسایل بازیگر
hurler U بازیگر هاکی ایرلندی
import U بازیگر خارجی تیم
back line player U بازیگر خط عقب والیبال
baseballer U بازیگر بیس بال
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
bowling bag U ساک بازیگر بولینگ
specialty teamer U بازیگر تیم ذخیره
caddie U حامل وسایل بازیگر
importing U بازیگر خارجی تیم
caddies U حامل وسایل بازیگر
imported U بازیگر خارجی تیم
pantomimist U بازیگر نمایش صامت
pulls U بیرون کشیدن بازیگر
wood pusher U بازیگر بسیارضعیف شطرنج
baseliner U بازیگر انتهای زمین
black U بازیگر دوم شطرنج
free agent U بازیگر بدون قرارداد
blacks U بازیگر دوم شطرنج
blacked U بازیگر دوم شطرنج
caddying U حامل وسایل بازیگر
blackest U بازیگر دوم شطرنج
blacker U بازیگر دوم شطرنج
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
cheap shotter U بازیگر خشن بصورت عمد
forwards U سه بازیگر جلوی تور والیبال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com