English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recoverable error U خطای ترمیم پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recoverable error U خطای قابل ترمیم
irrecoverable error U خطای غیر قابل ترمیم
faults U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging U خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
horizontal error U خطای بر دو سمت خطای افقی
errors U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
educatable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendable U تفوق پذیر فراز پذیر
reparable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
repairable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
ascendible U تفوق پذیر فراز پذیر
educable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
magnetic deviation U میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
betterment U ترمیم
regeneration U ترمیم
recovery U ترمیم
reconstructions U ترمیم
recoveries U ترمیم
reconstruction U ترمیم
amendment U ترمیم
amendments U ترمیم
restoration U ترمیم
reforms U ترمیم کردن
amend U ترمیم کردن
reform U ترمیم کردن
recovers U ترمیم شدن
amending U ترمیم کردن
restored U ترمیم کردن
cabinet reshuffle U ترمیم کابینه
file recovery U ترمیم فایل
amended U ترمیم کردن
recovering U ترمیم شدن
restores U ترمیم کردن
restoring U ترمیم کردن
recover U ترمیم شدن
reshuffling U ترمیم کردن
reshuffles U ترمیم کردن
restore U ترمیم کردن
error recovery U ترمیم خطا
restoration U اعاده ترمیم
rehabilitate U ترمیم کردن
rehabilitated U ترمیم کردن
rehabilitates U ترمیم کردن
rehabilitating U ترمیم کردن
reshuffle U ترمیم کردن
reshuffled U ترمیم کردن
adaptable organism U موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
e r p U برنامه ترمیم اروپا
cost of reproduction U هزینه نوسازی و ترمیم
hot U تشخیص و ترمیم خطا
error recovery procedures U رویههای ترمیم خطا
relief U ترمیم اسایش خاطر
hottest U تشخیص و ترمیم خطا
hotter U تشخیص و ترمیم خطا
read restore cycle U چرخه خواندن و ترمیم
to recover from something U ترمیم شدن [مثال از بحرانی]
orthopaedics U اصلاح و ترمیم عیوب استخوانی
patching U ترمیم سنگفرش لکه گیری
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
cost of maintenance U هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
orthopedics U اصلاح و ترمیم عیوب استخوانی استخوانپزشکی
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
maintainability U توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
acoustic U حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند
hard U که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
remedial maintenance U باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
harder U که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
lock up U وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست
hardest U که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
The tourist industry is recovering to pre-crisis levels. U صنعت گردشگری آهسته ترمیم می شود و به سطح قبل از بحران می رسد.
logic U ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
halt U دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halted U دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halts U دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
troubleshoot U 1-رفع اشکال نرم افزار کامپیوتری .2-محل دادن ترمیم خطاهای سخت افزاری
self- U سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند
maintenance U 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
self- U سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
plug U [نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
cumulative error U خطای کل
foot fault U خطای پا
apparent error U خطای فاهری
systematic error U خطای منظم
soft error U خطای ملموس
syntax error U خطای نحوی
accumulated error U خطای انباشته
accidental error U خطای اتفاقی
accidental error U خطای تصادفی
anticipatory error U خطای انتظاری
standard error U خطای استاندارد
constant error U خطای ثابت
continuous error U خطای پیوسته
continuous error U خطای متوالی
standard error U خطای معیار
relative error U خطای نسبی
observation error U خطای مشاهده
standard error U خطای معدل
standard error U خطای پایه
miscalculations U خطای محاسباتی
standard error U خطای استانده
residual error U خطای مانده
space error U خطای فضایی
absolute error U خطای مطلق
truncation error U خطای برش
transient error U خطای گذرا
tolerance limit U خطای مجاز
time error U خطای زمانی
ti U خطای فنی
backcourt violation U خطای 01 ثانیه
variable error U خطای متغیر
chance error U خطای تصادفی
backcourt foul U خطای شخصی
mean error U خطای میانگین
average error U خطای میانگین
transit error U خطای عبور
transmission error U خطای مخابره
service over U خطای سرویس
twentyfour second violation U خطای 42 ثانیه
truncation error U خطای برشی
burst error U خطای قطاری
spherical aberration U خطای کروی
hacking U خطای بدنی
breaches U خطای رد یک توافق
breached U خطای رد یک توافق
breach U خطای رد یک توافق
undetected error U خطای نایافته
terminal error U خطای پایانی
side out U خطای سرویس
catastrophes U خطای جدی
catastrophe U خطای جدی
computational mistake U خطای محاسباتی
hallucinations U خطای حس اغفال
hallucination U خطای حس اغفال
optical illusions U خطای باصره
tolerances U خطای مجاز
tolerance U خطای مجاز
traveling U خطای رانینگ
optical illusion U خطای باصره
miscalculation U خطای محاسباتی
pushing U خطای حمله
handling U خطای دست
temporary error U خطای موقتی
technical foul U خطای فنی
team foul U خطای مهم
chromatic aberration U خطای رنگی
civil wrong U خطای مدنی
common foul U خطای عادی
torts U خطای مدنی
tort U خطای مدنی
systematic error U خطای سیستماتیک
illusion U خطای حسی
intentional foal U خطای عمدی
intermittent error U خطای غیردائمی
intermittent error U خطای متناوب
charge U خطای حمله
charges U خطای حمله
uncertainty U خطای تخمینی
frequency error U خطای فرکانس
money illusion U خطای پولی
instrumental error U خطای دستگاه
error of expectation U خطای انتظار
parallax distortion U خطای توازی
parallax distortion U خطای پارالکس
inherent error U خطای ذاتی
fractional error U خطای نسبی
inheritated error U خطای موروثی
foot fault U خطای پا درسرویس
offensive foul U خطای حمله
error of estimate U خطای براورد
experimental error U خطای ازمایشی
memory illusion U خطای یاد
major foul U خطای عمده
fatal error U خطای مهلک
fatal error U خطای جدی
logical error U خطای منطقی
PE U خطای احتمالی
illusions U خطای حسی
uncertainties U خطای تخمینی
handing U خطای دست
machine error U خطای ماشین
measuring error U خطای سنجش
matching error U خطای تطبیقی
line generated error U خطای انتقال
line transmission error U خطای انتقال
logic error U خطای منطقی
malfeasance U خطای اداری
hand U خطای دست
balk U خطای توپزن
probable error U خطای ممکن
random error U خطای تصادفی
cumulative error U خطای جمعی
divide exception U خطای تقسیم
indeterminate error U خطای نامعین
permanent error U خطای دائمی
indeterminate error U خطای تصادفی
permanent error U خطای ماندنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com