English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
submarine U خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarines U خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
direct free kick U مکث مهاجم برای فریفتن حریف
stop hit U ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
cough up U لو رفتن توپ مهاجم
charging U خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
go behind U به پشت حریف رفتن
win by retirement U پیروزی با کنار رفتن حریف
battery U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
batteries U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
linemate U مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
glided U خزیدن
ramp U خزیدن
glide U خزیدن
ramps U خزیدن
glides U خزیدن
slime U خزیدن
grovels U خزیدن
grovelled U خزیدن
groveled U خزیدن
crawl U خزیدن
creeps U خزیدن
grovel U خزیدن
crawls U خزیدن
creep U خزیدن
crawled U خزیدن
crawl U اهسته خزیدن
slithering U سریدن خزیدن
soil creep U خزیدن خاک
crawled U عمل خزیدن
crawled U اهسته خزیدن
crawls U عمل خزیدن
slithers U سریدن خزیدن
slithered U سریدن خزیدن
slither U سریدن خزیدن
surface creep U خزیدن سطحی
worms U خزنده خزیدن
crawls U اهسته خزیدن
wormed U خزنده خزیدن
worm U خزنده خزیدن
creepage U عمل خزیدن
crawl U عمل خزیدن
creep up on <idiom> U سریعا به یک طرف خزیدن
prog U پرسه زدن خزیدن
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
setter U سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
setters U سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
close attack U سه مهاجم
raiders U مهاجم
aggressors U مهاجم
raider U مهاجم
postmen U مهاجم
frontcourt man U مهاجم
infestant U مهاجم
postman U مهاجم
invaders U مهاجم
invader U مهاجم
offensive <adj.> U مهاجم
aggressor U مهاجم
forward U مهاجم
attackers U مهاجم
forwarded U مهاجم
attacker U مهاجم
strikers U مهاجم
offensives U مهاجم
attacking [style of play, player] <adj.> U مهاجم
striker U مهاجم
dodger U مهاجم گریزنده
dedger U مهاجم گریزنده
aggressive U مهاجم پرپشتکار
third home U بازیگر مهاجم
breaking pass U پاس به مهاجم
trailer U پشتیبان مهاجم
flanker U مهاجم جناح
aggressive U حمله ور مهاجم
dodgers U مهاجم گریزنده
trailers U پشتیبان مهاجم
unmarked U مهاجم مهارنشده
flanker U بازیگر مهاجم در جناح
invaders U مهاجم حمله کننده
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
illegal procedure U خطای تیم مهاجم
invader U مهاجم حمله کننده
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
cross buck U حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
horses U بازیگران قوی تیم مهاجم
weak safety U جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
prop forward U هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
sacking U حمله به مهاجم پشت خط تجمع
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
cutoff block U سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
have an angle U بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
inner U دو بازیگر مهاجم بین وسط وگوشها
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
submarine U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
beat up U شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
beat-up U شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
pass cut U روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
submarines U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
tight end U مهاجم گوش مامور سد کردن و دریافت توپ
false starts U حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false start U حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
foot sweep U پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
power block U سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
loose U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
assaults U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assault U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assaulted U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
necessary line U خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
weave U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. U آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
sacks U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sack U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
weaves U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
sacked U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
mouch U راه رفتن دولادولاراه رفتن
quarterback draw U نوعی حمله که مهاجم پشت خط مرکزی با تظاهر به پاس عقب می رود و بعد خودبجلو میشتابد
scrambles U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
safety U اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
trotted U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
post U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posted U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posts U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
hip throw U گرفتن کمر مهاجم و از جلوانداختن او از روی کمر
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
adversaries U حریف
adversary U حریف
adversarial U حریف
match U حریف
matches U حریف
foes U حریف
competitors U حریف
competitor U حریف
d. cut d. U حریف
rivals U حریف
rivalling U حریف
rivalled U حریف
rival U حریف
rivaling U حریف
rivaled U حریف
challengers U حریف
challenger U حریف
opponents U حریف
opponent U حریف
foe U حریف
dropping U جاگذاشتن حریف
sell a dummy U فریفتن حریف
charges U حمله به حریف
away U زمین حریف
targetting U سینه حریف
targetted U سینه حریف
drops U جاگذاشتن حریف
ended U زمین حریف
targets U سینه حریف
drop U جاگذاشتن حریف
adversary U حریف کشتی
end U زمین حریف
victims U حریف ضعیف
victim U حریف ضعیف
dropped U جاگذاشتن حریف
charge U حمله به حریف
targeted U سینه حریف
targeting U سینه حریف
ends U زمین حریف
swingman U همه فن حریف
shadow U چسبیدن به حریف
playing the man U بازی با حریف
he was too much for me U من حریف او نبودم
adversaries U حریف کشتی
head butt U با سر به حریف زدن
i cannot manage him U حریف او نمیشوم
opponents U حریف طرف
opponent U حریف طرف
target U سینه حریف
shadowed U چسبیدن به حریف
shadowing U چسبیدن به حریف
shadows U چسبیدن به حریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com