English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
charlock U خردل وحشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brutify U وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
wild fowl U مرغان وحشی پرندگان وحشی
mustard U خردل
ferae naturae U وحشی ذاتا وحشی
mustard pot U خردل دان
mustard poultice U ضماد خردل
mustard seed U دانه خردل
mustard seed U تخم خردل
mustard U درخت خردل
dichlorodiethyl sulfide U گاز خردل
mustard gas U گاز خردل
penny cress U خردل پارسی
sinapism U مشمع خردل
mustard plster U مشمع خردل
allyl isosulfocyanate U روغن خردل
allyl isothiocyanate U روغن خردل
mustard oil U روغن خردل
charlock U خردل بیابانی
distilled mustard U گاز خردل
french mustard U خردل با سرکه
horse radish U ریشه خردل
mustard plaster U مشمع خردل
mustard gasses U گاز خردل
nitrogen mustard U گاز خردل
wild mustard U خردل بری ایهقان
nitrogen mustard U گاز کشنده خردل
wild rape U اهوری تخم خردل
stroganoff U گوشت پخته نازک با خردل
simulated mustard U گاز خردل مصنوعی یا گازخردل اموزشی
wild U وحشی
savaging U وحشی
anthropophagus U وحشی
feral U وحشی
savage U وحشی
undaunted U وحشی
barbarous U وحشی
hare brained U وحشی
boarish U وحشی
barbaric U وحشی
gris U وحشی
ruffian U وحشی
ruffians U وحشی
wilds U وحشی
ferine U وحشی
wildest U وحشی
unshapen U وحشی
unshaped U وحشی
ferocious U وحشی
ungovernable U وحشی
sylvatic U وحشی
unmannerly U وحشی
savaged U وحشی
ruttish U وحشی
rambunctious U وحشی
truculent U وحشی
Gothic U وحشی
savages U وحشی
uncivilized U وحشی
semi barbarian U نیم وحشی
barbarize U وحشی کردن
savaging U وحشی شدن
savaging U وحشی کردن
barbarise U وحشی کردن
farouche U وحشی صفت
wildling U حیوان وحشی
wild rice U برنج وحشی
on the same p as the savages U درترازو وحشی ها
onion couch U یکجور جو وحشی
onion grass U یکجور جو وحشی
saracen U کافر وحشی
tiger cat U گربه وحشی
wildness U وحشی گری
Wild West U غرب وحشی
fellness U وحشی گری
feral child U کودک وحشی
gothicism U وحشی گری
horsemint U نعناع وحشی
imbrute U وحشی شدن
manlike U جنس نر وحشی
mustang U اسب وحشی
toadflax U کتان وحشی
buffalo U گاو وحشی
wildfowl U اردک وحشی
bestiality U وحشی گری
parsnip U هویج وحشی
parsnip U زردک وحشی
parsnips U هویج وحشی
parsnips U زردک وحشی
cheetah U یوزپلنگ وحشی
cheetahs U یوزپلنگ وحشی
wildlife U حیوانات وحشی
wildcats U گربه وحشی
brutalised U وحشی شدن
buffaloes U گاو وحشی
brutalizes U وحشی شدن
bullocks U گوساله وحشی
brutalized U وحشی شدن
brutalize U وحشی شدن
brutalising U وحشی شدن
brutalises U وحشی شدن
brutalizing U وحشی شدن
wildcat U گربه وحشی
headaches U خشخاش وحشی
headache U خشخاش وحشی
savage U وحشی شدن
uncivilly U وحشی بی ادب
savage U وحشی کردن
uncivil U وحشی بی ادب
savaged U وحشی شدن
mallards U اردک وحشی
savaged U وحشی کردن
gross U وحشی توده
mallard U اردک وحشی
grossed U وحشی توده
grossing U وحشی توده
grossest U وحشی توده
grosses U وحشی توده
savages U وحشی کردن
bullock U گوساله وحشی
savages U وحشی شدن
grosser U وحشی توده
perfection of savagery U نهایت وحشی گری
perfection of savagery U کمال وحشی گری
feral U حیوان شکاری وحشی
marihuana U تنباکوی وحشی بیابانی
sheldrake U اردک وحشی دریایی
marijuana U تنباکوی وحشی بیابانی
wild parsley U انواع هویج وحشی
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
ruffianly U گردن کلفت وحشی
buff U گاو وحشی زردنخودی
troglodyte U انسانهای غارنشین وحشی
buffs U گاو وحشی زردنخودی
the african savages وحشی های آفریقا
wildfowler U شکارچی غاز وحشی
styrax U بوته وحشی جاوی
leopards U پلنگ گربه وحشی
barbarise U وحشی گری کردن
mallard U نوعی مرغابی وحشی
mallards U نوعی مرغابی وحشی
barbarian U ادم وحشی یابربری
barbarians U ادم وحشی یابربری
gooseberry bush U درخت انگور وحشی
ferocity U وحشی گری سبعیت
greylag U غاز وحشی اروپایی
madcap U ادم بی پروا و وحشی
brutal U حیوان صفت وحشی
brent U یکجورغاز وحشی کوچک
leopard U پلنگ گربه وحشی
barbarize U بیگانه یا وحشی شدن
caprifig U درخت انجیر وحشی
catamountain U ادم پس کوهی و وحشی صفت
warren U محل نگهداری حیوانات وحشی
warrens U محل نگهداری حیوانات وحشی
polecats U موش خرمای وحشی اروپایی
wilding U گیاه یا میوه خودرو وحشی
wild eyed U دارای چشمان وحشی وخیره
catamount U ادم پس کوهی و وحشی صفت
charreada U سواری مکزیکی اسب وحشی
brutalised U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizing U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalized U وحشی یا حیوان صفت کردن
passenger pigeon U کبوتر وحشی امریکای شمالی
reclaim animal U حیوانات وحشی تربیت شده
polecat U موش خرمای وحشی اروپایی
masterwort U سنبل ختایی جاوه وحشی
brutalize U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalising U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizes U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalises U وحشی یا حیوان صفت کردن
zootechny U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnics U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
cougar U گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
saddle bronc riding U سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
cougars U گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
to have the wild stag's foot <idiom> U در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
diana U الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
passanger U شاهین وحشی جوان را هنگام مهاجرت گرفتن
roughrider U سوار کار ماهر اسبهای چموش و وحشی
kheda U کدا:خانهای که فیلهای وحشی رادران گرفتارمیسازند
agriology U مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
bareback riding U سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
spoon U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
pandours or doors U امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
fetish U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetishes U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
pigsticking U شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
safflower U گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
succory U کاسنی تلخ کاسنی وحشی
wildling U گیاه وحشی گیاه خودرو
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com