Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
civil
U
خدمات شهری
urban servitudes
U
خدمات شهری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cross servicing
U
خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services
U
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
unbundled
U
خدمات
services
U
خدمات
civil
U
شهری
civic
U
شهری
urban
<adj.>
<noun>
شهری
city slicker
U
شهری
citizen
U
شهری
citizens
U
شهری
municipal
U
شهری
towny
U
شهری
oppidan
U
شهری
twonsman
U
شهری
townswoman
U
زن شهری
townee
U
شهری
townspeople
U
شهری
burgess
U
شهری
sister services
U
خدمات وابسته
auxiliary service
U
خدمات جنبی
civil defence service
U
خدمات کشوری
joint services
U
خدمات مشترک
social service
U
خدمات اجتماعی
civil services
U
خدمات دولتی
technical services
U
خدمات فنی
service unit
U
یکان خدمات
signal services
U
خدمات مخابراتی
common user
U
خدمات عمومی
field service
U
خدمات رزمی
goods and services
U
کالاها و خدمات
health services
U
خدمات بهداشتی
hospital benefit
U
خدمات بیمارستانی
public services
U
خدمات عمومی
information service
U
خدمات اطلاعات
personnel services
U
خدمات پرسنلی
personnel services
U
خدمات کارمندی
medical services
U
خدمات پزشکی
loyal services
U
خدمات صادقانه
field service
U
خدمات پایکار
field exercise
U
خدمات صحرایی
service support
U
پشتیبانی خدمات
service passport
U
پاسپورت خدمات
service company
U
گروهان خدمات
computer utility
U
خدمات کامپیوتری
service squadron
U
گروه خدمات
service sector
U
بخش خدمات
crypto service
U
خدمات رمز
service industry
U
صنعت خدمات
service force
U
یکان خدمات
service department
U
بخش خدمات
service department
U
قسمت خدمات
field duty
U
خدمات رزمی
medical service
U
خدمات پزشکی
advisory services
U
خدمات مشورتی
administrative services
U
خدمات اداری
we owe him for his services
U
خدمات او هستم
postal services
U
خدمات پستی
mail services
U
خدمات پستی
welfare services
U
خدمات رفاهی
social work
U
خدمات اجتماعی
Civil Service
U
خدمات کشوری
Civil Service
U
خدمات اجتماعی
services
U
خدمات سرویسها
social services
U
خدمات اجتماعی
special services
U
خدمات مخصوص
urbanises
U
شهری کردن
urbanising
U
شهری کردن
urbanize
U
شهری کردن
urbanised
U
شهری کردن
locals
U
مکانی شهری
local
U
مکانی شهری
place
U
میدان شهری
urban rug
U
قالی شهری
places
U
میدان شهری
placing
U
میدان شهری
people
U
تن
[جمعیت شهری]
interurban
U
داخل شهری
phiadelphian
U
شهری ازامریکا
urbanized
U
شهری کردن
urbanizes
U
شهری کردن
suburban
U
برون شهری
streetcar
U
تراموای شهری
streetcars
U
تراموای شهری
citify
U
شهری کردن
urban population
U
جمعیت شهری
town meeting
U
انجمن شهری
urban renewal
U
توسعه شهری
urban renewal
U
احیای شهری
urbanization
U
شهری سازی
tramcar
U
واگن شهری
townsfolk
U
مردم شهری
metropolitan
U
مادر شهری
urbanizing
U
شهری کردن
extra-mural
U
فرا شهری
town house
U
خانه شهری
town houses
U
خانه شهری
port auxiliary service
U
یگان خدمات بندری
war service chevron
U
علامت خدمات جنگی
service squadron
U
قسمت خدمات دریای
public utilities
U
خدمات عمومی مانند اب
railroad service
U
خدمات راه اهن
exchange services
U
خدمات فروشگاهی فروشگاهها
i am satisfied with his servic
U
از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
complimentary supply
U
خدمات یا کلاهای مجانی
combat service support
U
پشتیبانی خدمات رزمی
computer serrices company
U
شرکت خدمات کامپیوتری
bunched income
U
درامد خدمات شخصی
obliging
U
حاضر خدمات مهربان
agricultural extension services
U
خدمات ترویج کشاورزی
beach group
U
گروه خدمات ساحلی
drop letter
U
نامه پست شهری
urbanity
U
اعتیاد بزندگی شهری
ephebe
U
شهری که از 81 تا 02 سال داشت
urbanism
U
اعتیاد بزندگی شهری
trolley car
U
واگن برقی شهری
street car
U
راه اهن شهری
sienna
U
نام شهری در ایتالیا
civil defense
U
پدافند ازمناطق شهری
trolleybus
U
واگن برقی شهری
to patrol a town
U
شهری را گشت زدن
intercity train
U
قطار بین شهری
ley den
U
نام شهری در هلند
townswoman
U
دختر شهری فاحشه
To lay siege to a city .
U
شهری را محاصره کردن
giros
U
خدمات بانکی اداره پست
aids to trade
U
خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
giro
U
خدمات بانکی اداره پست
remote computing services
U
خدمات محاسباتی از راه دور
acquisition authority
U
اعتبار خرید کالاو خدمات
accessorial services
U
خدمات بارگیری و تخلیه بار
hospitalization
U
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
welfare
U
رعایت کردن خدمات اجتماعی
home service
U
خدمات فروش در داخل کشور
culturing
U
عوارض شهری مناطق شهرنشین
toll call
U
مخابره تلفنی خارج شهری
toll calls
U
مخابره تلفنی خارج شهری
A series of city improvement works.
U
یکرشته کارهای عمرانی شهری
Coventry
U
نام شهری است درانگلستان
intercity train
U
قطار بین شهری با توقف
culture
U
عوارض شهری مناطق شهرنشین
cultures
U
عوارض شهری مناطق شهرنشین
urban
U
مربوط به شهر مراکز شهری
town meeting
U
انجمن بلدی شورای شهری
to raze a city to the ground
U
شهری را با خاک یکسان کردن
exurb
U
ناحیه یا منطقهء خارج شهری
to prostrate a city
U
شهری را با خاک یکسان کردن
liverpudlian
U
اهل لیورپول شهری ازانگلیس
mushroom city
U
شهری که زود ترقی میکند
post town
U
شهری که پستخانه مستقل دارد
inverness
U
اینورس نام شهری دراسکاتلند
environmental services
U
دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
beach unit
U
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
terminal service company
U
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
ordnance service
U
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
laodicean
U
شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
urbiculture
U
مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
streetwise
U
ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
Urban tissue sites
U
سایت های بافت فرسوده شهری
county borouh
U
شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
service chevron
U
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
joint servicing
U
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
welfare state
U
دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
wilton
U
نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
derbies
U
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derby
U
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
dry town
U
شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
corporate town
U
شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
procurement
U
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
the source
U
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
casualty control book
U
دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
triage
U
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
domestic intercity freight traffic
U
حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
cams
U
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
sergeanty
U
انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
cam
U
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
municipium
U
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
service
U
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
legion ofholour
U
نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
performance monitor
U
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
serviced
U
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
veil of money
U
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
muck rack
U
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
bogota
U
نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
equation of exchange
U
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
murage
U
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
polemarch
U
سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
retaining fee
U
وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
urban bundle
U
بقچه شهری
[این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
Tahmasb
U
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
health services
U
خدمات بهداری قسمتهای بهداری
Ushak medallion
U
ترنج عشاق
[این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Reihan
U
ریحان
[شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Lenkoran medallion
U
ترنج لن کران
[این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
Tianjan
U
شهر تیانجان
[شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
Lori Pambak motif
U
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com