English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crypto service U خدمات رمز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
service U منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
serviced U منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
welfare state U دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
services U خدمات
services U خدمات سرویسها
procurement U تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
giro U خدمات بانکی اداره پست
giros U خدمات بانکی اداره پست
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
civil U خدمات شهری
obliging U حاضر خدمات مهربان
Civil Service U خدمات کشوری
Civil Service U خدمات اجتماعی
social services U خدمات اجتماعی
welfare U رعایت کردن خدمات اجتماعی
social work U خدمات اجتماعی
hospitalization U پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
accessorial services U خدمات بارگیری و تخلیه بار
acquisition authority U اعتبار خرید کالاو خدمات
administrative services U خدمات اداری
advisory services U خدمات مشورتی
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
agricultural extension services U خدمات ترویج کشاورزی
aids to trade U خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
auxiliary service U خدمات جنبی
beach group U گروه خدمات ساحلی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
bunched income U درامد خدمات شخصی
casualty control book U دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
civil defence service U خدمات کشوری
civil services U خدمات دولتی
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
common user U خدمات عمومی
complimentary supply U خدمات یا کلاهای مجانی
computer serrices company U شرکت خدمات کامپیوتری
computer utility U خدمات کامپیوتری
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
cross servicing U خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
environmental services U دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
equation of exchange U متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
exchange services U خدمات فروشگاهی فروشگاهها
field duty U خدمات رزمی
field exercise U خدمات صحرایی
field service U خدمات پایکار
field service U خدمات رزمی
goods and services U کالاها و خدمات
health services U خدمات بهداشتی
health services U خدمات بهداری قسمتهای بهداری
home service U خدمات فروش در داخل کشور
hospital benefit U خدمات بیمارستانی
i am satisfied with his servic U از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
information service U خدمات اطلاعات
joint services U خدمات مشترک
joint servicing U دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
legion ofholour U نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
loyal services U خدمات صادقانه
medical service U خدمات پزشکی
medical services U خدمات پزشکی
muck rack U کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
ordnance service U خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
personnel services U خدمات کارمندی
personnel services U خدمات پرسنلی
polemarch U سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
port auxiliary service U یگان خدمات بندری
public services U خدمات عمومی
public utilities U خدمات عمومی مانند اب
railroad service U خدمات راه اهن
remote computing services U خدمات محاسباتی از راه دور
retaining fee U وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
sergeanty U انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
service chevron U علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
service company U گروهان خدمات
service department U قسمت خدمات
service department U بخش خدمات
service force U یکان خدمات
service industry U صنعت خدمات
service passport U پاسپورت خدمات
service sector U بخش خدمات
service squadron U قسمت خدمات دریای
service squadron U گروه خدمات
service support U پشتیبانی خدمات
service unit U یکان خدمات
signal services U خدمات مخابراتی
sister services U خدمات وابسته
social service U خدمات اجتماعی
special services U خدمات مخصوص
special services U یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
staging unit U یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
technical services U خدمات فنی
terminal service company U گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
the source U خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
unbundled U خدمات
urban servitudes U خدمات شهری
Other Matches
we owe him for his services U خدمات او هستم
welfare services U خدمات رفاهی
mail services U خدمات پستی
postal services U خدمات پستی
war service chevron U علامت خدمات جنگی
veil of money U نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
Tahmasb U شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com