Perdic | خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	siva U	خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Hindus U	هندو
	Hindu U	هندو
	Hinduism U	ایین هندو
	Hindoo U	سبک هندو [معماری]
	vedic U	وابسته به وداکتاب مقدس هندو
	suttee U	زن هندو که خود راروی جنازه شوهرش میسوزاند
	sari U	ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
	saree U	ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
	saris U	ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
	pomfret U	یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
	Trinity U	سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
	oceanus U	خدای دریا خدای اقیانوس
	doyenne U	زن والامقام
	doyennes U	زن والامقام
	pooh bah U	ادم والامقام
	flamen U	کاهن معبد یکی ازخدایان
	sir U	لرد شخص والامقام
	to be reputed U	بشمار رفتن
	lar n U	در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
	krishna U	کریشنا:نام یکی ازخدایان بزرگ هندوهاکه مظهرهشتم vishnu میباشد
	they rate as tonic drugs U	انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
	gibbous U	تثلیث
	triune U	تثلیث
	triplicity U	تثلیث
	triad U	تثلیث
	trinity U	تثلیث
	triads U	تثلیث
	trinitarian U	معتقد به تثلیث
	triplication U	سه نسخه سای تثلیث
	triunity U	یگانگی سه اقنوم تثلیث
	count off U	شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
	protectionism U	دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
	call off U	فرمان نظامی برای شمارش قدم یا شمارش شمارش بشمار
	asclepius U	خدای طب
	the almighty god U	خدای قادرمطلق
	the infinite god U	خدای سرمد
	the ever lasting U	خدای سرمد
	titan U	خدای خورشید
	the invisible U	خدای نادیده
	aeolian U	خدای بادها
	the supreme U	خدای تعالی
	the a of days U	خدای ازلی
	thank god U	سپاس خدای را
	ares U	خدای جنگ
	the supreme being U	خدای تعالی
	titans U	خدای خورشید
	god the father U	خدای پدر
	odin U	خدای خدایان
	godling U	خدای کوچک
	the supreme U	خدای بزرگ
	parcae U	سه خدای سرنوشت
	my goodness (my God) <idiom> U	اوه خدای من
	neptune U	خدای دریاها
	poseidon U	خدای دریا
	lar n U	خدای خانگی
	monotheism U	اعتقاد به خدای واحد
	latri U	پرستش خدای برحق
	mars U	بهرام خدای جنگ
	He is a pastmaster at it . U	خدای اینکار است
	hymens U	خدای عروسی ونکاح
	jahweh U	یهو خدای یهود
	hymen U	خدای عروسی ونکاح
	the ever lasting fod U	خدای ازلی و ابدی
	idol U	خدای دروغی مجسمه
	pluto U	خدای عالم اسفل
	satrun U	خدای بذر کاری
	jhvh U	یهوه خدای قوم یهود
	minerva U	صنایع یدی خدای پزشکی
	Jehovah U	یهو خدای بنی اسرائیل
	trinity U	معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
	the a of days U	خدای سرمدی قدیم الایام
	sun disk U	صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
	saturnalia U	جشن خدای زحل عیاشی
	hermes U	خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
	hephaestus U	خدای اتش وفلز کاریhipster
	uranus U	خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
	valhalla U	سالن پذیرایی خدای اودین
	ra U	خدای افتاب مصریان قدیم
	woden U	"ادین " خدای روز چهارشنبه
	sextette U	شش گانه
	decuple U	ده گانه
	triplet U	سه گانه
	sextuplet U	شش گانه
	sextuplicate U	شش گانه
	hexaploid U	شش گانه
	ternal U	سه گانه
	three fold U	سه گانه
	hobby-horse U	گانه
	trebly U	سه گانه
	triple U	سه گانه
	tripling U	سه گانه
	trinal U	سه گانه
	hobby-horses U	گانه
	tripled U	سه گانه
	triples U	سه گانه
	trinary U	سه گانه
	Tianjan U	شهر تیانجان [شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
	parthenon U	پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
	dionysus U	>دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
	pans U	خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
	proteus U	خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
	priapus U	خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
	apollo U	خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
	pan- U	خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
	pan U	خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
	incarnationist U	کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
	in severalty U	جدا گانه
	services U	نیروهای سه گانه
	macrogamete U	کلان گانه
	degress of comparison U	درجات سه گانه
	sextet U	شش گانه شش قلو
	triple bond U	پیوند سه گانه
	quadruplet U	چهار گانه
	quadruples U	چهار گانه
	duopoly U	انحصار دو گانه
	trilcgy U	یا قطعات سه گانه
	quadruplets U	چهار گانه
	triple address U	با نشانی سه گانه
	triple point U	نقطه سه گانه
	octoploid U	هشت گانه
	quadruple U	چهار گانه
	toothless U	بچه گانه
	ternate U	سه برگچهای سه گانه
	quadrupled U	چهار گانه
	the big three U	بزرگان سه گانه
	ternary U	سه برگچهای سه گانه
	sextets U	شش گانه شش قلو
	the tribes U	اسباط 21 گانه
	the three kingdoms U	مولودهای سه گانه
	septempartite U	هفت گانه
	twelve U	دوازده گانه
	the three kingdoms U	موالیدسه گانه
	the learned professions U	علوم سه گانه
	the triple entent U	ائتلاف سه گانه
	quadrupling U	چهار گانه
	vesta U	الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
	bacchic ornament U	[وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
	satyric U	وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
	multiprocessing U	پردازش چند گانه
	decathlon U	ورزشهای ده گانه دوومیدانی
	twelve tables U	الواح دوازده گانه
	multicomputer U	کامپیوتر چند گانه
	multiple regression U	رگرسیون چند گانه
	hypocorism U	لقب بچه گانه
	the big four U	بزرگان چهار گانه
	trivium U	علوم ازاد سه گانه
	multiple connector U	بست چند گانه
	heptarchy U	ولایات هفت گانه
	sextuple U	دارای شش ضربه شش گانه
	five unit code U	الفبای پنج گانه
	pedologia U	گفتار بچه گانه
	punic wars U	جنگهای سه گانه رم باقرطاجنی ها
	fourteen points U	اصول چهارده گانه
	decathlons U	ورزشهای ده گانه دوومیدانی
	small clothes U	جامه بچه گانه
	octateuch U	کتابهای هشت گانه
	slingshot U	تیرکمان بچه گانه
	octachord U	نتهای هشت گانه
	slingshots U	تیرکمان بچه گانه
	triumvir U	عضو اتحاد سه گانه
	octarchy U	ولایات هشت گانه
	the three persons U	اقنوم های سه گانه
	Cupid U	خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
	kalki U	نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
	cupids U	خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
	bacchic U	وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
	multiprecision arithmetic U	ریاضیات با دقت چند گانه
	multiaccess computer U	کامپیوتر با دسترسی چند گانه
	multiprocessing system U	سیستم پردازش چند گانه
	parish register U	دفتر ثبت وقایع سه گانه
	hop stop and jump U	قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
	soapbox derby U	مسابقه گاریهای بچه گانه درسرازیری
	girly U	غیر بالغ خام وبچه گانه
	multiple arc lamp U	لامپ قوسی با اتصال چند گانه
	signs of the zodiac U	صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
	to orient oneself U	جهات چهار گانه خود راتعیین کردن
	trigraph U	حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
	triathlon U	مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
	hierarchy U	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
	hierarchies U	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
	apolline U	[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
	he is going U	میرود
	the train runs without a stop U	میرود
	i had no idea he was going U	که او میرود
	agoines U	مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
	phratry U	درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
	jan grid U	سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
	presumedly U	احتمال میرود
	Which line goes to ... ?	کدام خط به ... میرود؟
	it wont wash U	اگرانرابشویندرنگش میرود
	if he goes U	اگر او میرود
	the probability is U	احتمال میرود
	bleeders U	کسی که خونش میرود
	in all probability U	احتمال کلی میرود
	bleeder U	کسی که خونش میرود
	neck or nothing U	یا سر میرود یا کلاه می اید
	it promisews to be easy U	امید میرود اسان باشد
	the scale preponderates U	کفه ترازو پایین میرود
	cat burglar <idiom> U	دزدی که از دیوار بالا میرود
	apostrophes U	که درموارد زیر بکار میرود