Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
adobe
U
خاک مخصوص خشت سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
exception
U
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
exceptions
U
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
plater
U
صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
tusche
U
جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
Other Matches
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
particular
U
مخصوص
special
U
مخصوص
franchise
U
حق مخصوص
particulars
U
مخصوص
especial
U
مخصوص
extra special
U
مخصوص
franc
U
حق مخصوص
specifics
U
مخصوص
vest pocket
U
مخصوص
francs
U
حق مخصوص
specific
U
مخصوص
favourites
U
مخصوص
favorites
U
مخصوص
franchises
U
حق مخصوص
favourite
U
مخصوص
exempted station
U
یکان مخصوص
specific energy
U
انرژی مخصوص
dry gap bridge
U
پل مخصوص اب بریدگی
specifics
U
مخصوص معین
game
U
کامپیوتر مخصوص
maid in waiting
U
پیشخدمت مخصوص
favorite
U
مخصوص سوگلی
specific
U
مخصوص معین
idoneous
U
مختص مخصوص
aide de camp
U
اجودان مخصوص
chorea
U
تشنج مخصوص
aides-de-camp
U
اجودان مخصوص
low resistivity
U
مقاومت مخصوص کم
idiosyncrasies
U
حال مخصوص
terminology
U
اصطلاح مخصوص
terminologies
U
اصطلاح مخصوص
favourite or vor
U
ویژه مخصوص
Afro pick
شانه مخصوص فر
aide-de-camp
U
اجودان مخصوص
specially
U
مخصوص خاص
deffered maintenance
U
نگهداری مخصوص
selective signalling
U
ارتباط مخصوص
bluck density
U
وزن مخصوص
heavy-duty
U
مخصوص کارسنگین
heavy duty
U
مخصوص کارسنگین
bolt
U
پیچ مخصوص قفل کردن در
specific gravity
U
ورن مخصوص
specific gravity
U
وزن مخصوص
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
specific gravities
U
ورن مخصوص
specific gravities
U
وزن مخصوص
built in jack
U
جک مخصوص نصب
proper
U
مخصوص مقتضی
marque
U
مدل مخصوص
marque
U
علامت مخصوص
idiosyncrasy
U
حال مخصوص
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
g man
U
بازرس مخصوص
density
U
جرم مخصوص
specific resistivity
U
مقاومت مخصوص
specific search
U
شناسایی مخصوص
generals
U
معمولی و نه مخصوص
special
U
مخصوص خاص
general
U
معمولی و نه مخصوص
specific weight
U
وزن مخصوص
special damage
U
خسارت مخصوص
specific capacity
U
فرفیت مخصوص
idiocrasy
U
حالت مخصوص
valetdechambre
U
پیشخدمت مخصوص
special services
U
خدمات مخصوص
special session
U
جلسه مخصوص
special sheaf
U
مروحه مخصوص
special troops
U
یکانهای مخصوص
special passport
U
پاسپورت مخصوص
habiliments
U
لباس مخصوص
unit weight
U
وزن مخصوص
densities
U
جرم مخصوص
resistivity
U
مقاومت مخصوص
special corrections
U
تصحیحات مخصوص
attack cargo ship
U
ناوحمل و نقل مخصوص تک
ducks
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
oil color
U
روغن مخصوص نقاشی
alemannic
U
لهجهء مخصوص المانی
opiumden
U
محل مخصوص تریاکها
chancels
U
جای مخصوص کشیش
towline
U
طناب مخصوص صیدبالن
one horse
U
مخصوص یک اسب بی مایه
ducked
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
prerogatives
U
امتیاز مخصوص حق ارثی
ashpit
U
چاله مخصوص خاکستر
jemmy
U
دیلم مخصوص دزدان
jemmies
U
دیلم مخصوص دزدان
dump box
U
فرف مخصوص زباله
dry density
U
وزن مخصوص خشک
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
anvil block
U
سندان مخصوص اهنگری
duckings
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
chancel
U
جای مخصوص کشیش
armlet
U
زرهء مخصوص دست
all weather hood
U
کلاهک مخصوص هوا
freestone
U
سنگ مخصوص تراش
prerogative
U
امتیاز مخصوص حق ارثی
duck
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
effective unit weight
U
وزن مخصوص موثر
special jury
U
هیئت منصفه مخصوص
registering
U
1-محل مخصوص درCPU
nipple
U
پستانک مخصوص شیربچه
nipples
U
پستانک مخصوص شیربچه
register
U
1-محل مخصوص درCPU
cuisse
U
زره مخصوص ران
subcaliber range
U
میدان تیر مخصوص
phonograph connection
U
پریز مخصوص پیکاپ
exception reporting
U
گزارش گیری مخصوص
valets
U
پیشخدمت مخصوص ملازم
catcher's box
U
محوطه مخصوص توپگیر
valeting
U
پیشخدمت مخصوص ملازم
cuish
U
زره مخصوص ران
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
poolroom
U
اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
special libraries association
U
انجمن کتابخانههای مخصوص
special operations
U
عملیات مخصوص یا ویژه
special weapons
U
جنگ افزار مخصوص
specific electrical conductivity
U
هدایت الکتریکی مخصوص
crewel
U
نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
specific permeability
U
قابلیت نفوذ مخصوص
spitton
U
فرف مخصوص تف کردن
special area
U
منطقه پرواز مخصوص
registers
U
1-محل مخصوص درCPU
conductibility
U
ضریب هدایت مخصوص
special ammunition
U
مهمات مخصوص یا ویژه
valeted
U
پیشخدمت مخصوص ملازم
valet
U
پیشخدمت مخصوص ملازم
harpoon
U
زوبین مخصوص صیدنهنگ
teleplay
U
نمایشنامه مخصوص تلویزیون
significance
U
معنای مخصوص دارد
boot band
U
کش مخصوص گتر شلوارنظامی
lectern
U
میز مخصوص قرائت
harpoons
U
زوبین مخصوص صیدنهنگ
fisherman's bend
U
گره مخصوص قایقرانی
bird cage
U
ماسک مخصوص خط نگهدار
hollered
U
صدای مخصوص هر حیوان
pack saddle
U
زین مخصوص بار
lecterns
U
میز مخصوص قرائت
particle density
U
وزن مخصوص حقیقی
finishing limes
U
اهک مخصوص اندود
target arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی
cargo liners
U
خط کشتیرانی مخصوص بار
spuds
U
تیشه مخصوص کندن یخ
sla
U
انجمن کتابخانههای مخصوص
skeeter
U
قایق مخصوص روی یخ
pricket
U
شمع مخصوص شمعدان
spud
U
تیشه مخصوص کندن یخ
canalboat
U
قایق مخصوص کانال
tacamahac
U
بلسان مخصوص بخورمعطر
tacamahaca
U
بلسان مخصوص بخورمعطر
processor
U
پردازنده جانبی مخصوص
built up edge
U
لبه مخصوص نصب
cycle spanner
U
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
jacklight
U
نورافکن مخصوص ماهیگیری
melinite
U
مخصوص تهیه چاشنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com