English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
secondary soil U خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
manual U دستور رزمی دستی سیستم دستی
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
furthering U ثانوی
peripheral U ثانوی
second U ثانوی
furthered U ثانوی
secondary U ثانوی
furthers U ثانوی
seconded U ثانوی
seconding U ثانوی
further U ثانوی
afterexpulsion U ثانوی
seconds U ثانوی
secs U ثانوی
sec U ثانوی
secondary inhibitor U بازدارنده ثانوی
secondary reward U پاداش ثانوی
side effect U واکنش ثانوی
side-effect U واکنش ثانوی
post deflection acceleration U شتاب ثانوی
secondary emission U صدور ثانوی
secondary electron U الکترون ثانوی
aftertaste U لذت ثانوی
secondary storage U انباره ثانوی
secondary qualities U صفات ثانوی
secondary processes U فرایندهای ثانوی
secondary plan U طرح ثانوی
secondary motivation U انگیزش ثانوی
revisions U رسیدگی ثانوی
side-effects U واکنش ثانوی
secondary markets U بازارهای ثانوی
secondary function U کارکرد ثانوی
secondary elaboration U بسط ثانوی
secondary effects U اثرات ثانوی
secondary drive U سائق ثانوی
secondary coil U پیچک ثانوی
coconscious U اگاهی ثانوی
twice born U تجسم ثانوی
revision U رسیدگی ثانوی
coconsciousness U اگاهی ثانوی
cotype U نوع ثانوی
after-effects U اثر ثانوی
after-effect U اثر ثانوی
until further notice U تا اخطار ثانوی
dynode U کاتد ثانوی
aftereffect U اثر ثانوی
repossession U تملک ثانوی
second nature U طبیعت ثانوی
second anode U اند ثانوی
ultor U اند ثانوی
aftertastes U لذت ثانوی
subsere U رشد ثانوی
reabsorption U جذب ثانوی
second order conditions U شرایط ثانوی
overglaze U لعاب ثانوی
till further notice U تا اخطار ثانوی
second wind U سازگاری ثانوی
secondary storage device U دستگاه حافظه ثانوی
by-play U کار یا نمایش ثانوی
flip side U بخش ثانوی هرچیز
secondary storage medium U رسانه انباره ثانوی
secondary gain U بهره ثانوی بیماری
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
secondary sex characteristics U ویژگیهای جنسی ثانوی
post deflection U الکترد شتابده ثانوی
retrocessive U مبنی برواگذاری ثانوی
intensifier electrode U الکترد شتابده ثانوی
secondary emission characteristic U مشخصه صدور ثانوی
seconded U دومین بار ثانوی
seconding U دومین بار ثانوی
seconds U دومین بار ثانوی
secondary emission ratio U شدت صدور ثانوی
second U دومین بار ثانوی
secondary projection area U منطقه فرافکنی ثانوی
secondary reinforcer U تقویت کننده ثانوی
epinosic gain U بهره ثانوی بیماری
displaceable U جابجا شونده
lomomote U جابجا شدن
autochthonous U جابجا نشده
dislocates U جابجا شدن
dislocate U جابجا شدن
dislocate U جابجا کردن
suppressing U جابجا کردن
suppresses U جابجا کردن
suppress U جابجا کردن
translocate U جابجا کردن
translocation U جابجا شدگی
dislocates U جابجا کردن
dislocating U جابجا کردن
dislocating U جابجا شدن
heave U جابجا کردن
relocation U جابجا سازی
heaved U جابجا کردن
floating U جابجا شده
out of place U جابجا شده
migratory U جابجا شونده
metastatic U جابجا شده
displacing U جابجا کردن
displaces U جابجا کردن
displaced U جابجا کردن
metastatic U جابجا شونده
displace U جابجا کردن
revulsive U جابجا شونده
transposable U جابجا شدنی
transposing U جابجا کردن
He was kI'lled on the spot. U جابجا کشته شد
migrating U جابجا شدن
migrates U جابجا شدن
migrated U جابجا شدن
migrate U جابجا شدن
displacement U جابجا کردن
displacement U جابجا شدن
turnover U جابجا شدن
disposition U جابجا شدن
transposes U جابجا کردن
unhorse U جابجا کردن
supplanted U جابجا شدن
supplanting U جابجا شدن
supplant U جابجا شدن
removal U جابجا کردن
relocating U جابجا کردن
transpose U جابجا کردن
relocates U جابجا کردن
relocated U جابجا کردن
relocate U جابجا کردن
supplants U جابجا شدن
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
secondary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی ثانوی
shift U انتقال جابجا کردن
soil transport U جابجا کردن خاک
malposition U جابجا شدگی جنین
shifts U انتقال جابجا کردن
moving power U نیروی جابجا کننده
transposable U قابل جابجا شدن
serpiginous U دونده جابجا شونده
erratic block U بلوک جابجا شونده
metastasis U جابجا شدن ناخوشی
shifted U انتقال جابجا کردن
countersigned U امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigns U امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersign U امضای ثانوی بر روی سند جیرو
ball-flower U [ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
countersigning U امضای ثانوی بر روی سند جیرو
removing U جابجا کردن به محل دیگر
to handle something with care U چیزی را با احتیاط جابجا کردن
movement U گردش جابجا کردن تحرک
removes U جابجا کردن به محل دیگر
winkle U جابجا کردن حلزون خوراکی
revulsion U جابجا شدن درد ردع
restaging U جابجا کردن سوارکردن نفرات
remove U جابجا کردن به محل دیگر
winkles U جابجا کردن حلزون خوراکی
minor U در رشته ثانوی یا فرعی تحصیل کردن کماد
postmillenarian U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillennialist U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
interchanges U جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
interchanging U جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
interchanged U جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
Handle the boxes with care. U جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
handles U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
displace U جابجا شدن تغییر موضع دادن
displacing U جابجا شدن تغییر موضع دادن
interchange U جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
displaces U جابجا شدن تغییر موضع دادن
handle U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
displaced U جابجا شدن تغییر موضع دادن
displacement U جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
premillennial U وابسته بظهور ثانوی عیسی قبل از هزار سال
force displaced in parallel U [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
changer U وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
thrashing U مقدار مفرط حرکت صفحات ازحافظه ثانوی به حافظه داخلی
remove U بردن جابجا کردن انتقال دادن بیرون اوردن
removing U بردن جابجا کردن انتقال دادن بیرون اوردن
removes U بردن جابجا کردن انتقال دادن بیرون اوردن
shift U کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shifted U کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shifts U کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shunting station U ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
slaves U صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slave U صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaved U صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaving U صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
SDR U ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش نگه می دارد یا محل حافظه را جابجا میکند
acrostic جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و آخر بندهای آن با هم عبارتی را برساند جابجا شونده
hand made U دستی
hand held U دستی
palmar U کف دستی
manual U دستی
levorotation U چپ دستی
portable U دستی
left handedness U چپ دستی
handmade U دستی
single-handed U یک دستی
handier U دستی
handiest U دستی
three handed U سه دستی
bellows U دم دستی
handy U دستی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com