English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
manor house U خانه ارباب یا صاحب تیول
manor houses U خانه ارباب یا صاحب تیول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seignorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seigniorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
mansion house U خانه صاحب تیول
copyhold U تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
feudary U صاحب تیول
seignior U صاحب تیول
liege U صاحب تیول
feudatory U صاحب تیول
lord paramount U صاحب تیول عمده
master U ارباب صاحب
mastered U ارباب صاحب
masters U ارباب صاحب
quitrent U اجازه مقطوع تیولدارجز به صاحب تیول
jointer U صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
mansion house U خانه ارباب
housemother U زن صاحب خانه
homeowners U صاحب خانه
housemothers U زن صاحب خانه
homeowner U صاحب خانه
i own that house U من صاحب ان خانه هستم
he is the owner of this house U او صاحب این خانه است
to wear out one; U از زیاد ماندن درجایی مزاحم صاحب خانه شدن
vassalage U تیول
fiefs U تیول
fief U تیول
fiet U تیول
feudality U تیول
feu U تیول
feoffment U واگذاری تیول
feudal U تیول گرای
infeudation U واگذاری به تیول
feoffee U تیول دار
feoffee U گیرنده تیول
enfeoff U تیول بخشیدن
feoffor U تیول بخش
feoffment U سندواگذاری تیول
feoffer U تیول بخش
feudalism U تیول گرایی
feudal U وابسته به تیول فئودال
feudatory U تابع شرایط تیول
seigniorial U وابسته بصاحب تیول
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
seignior U ارباب
landlords U ارباب
lords U ارباب
landlord U ارباب
monsieur U ارباب
monseigneur U ارباب من
liege U ارباب
masterless U بی ارباب
suzerain U ارباب
lord U ارباب
buckra U ارباب
overlords U ارباب
overlord U ارباب
feudally U به ترتیب ملوک الطوایف بطور تیول
squire U ارباب سلحشور
lord U ارباب خداوندگار
bossiness U ارباب منش
bossy U ارباب منش
lords U ارباب خداوندگار
squirish U ارباب وار
manorialism U ارباب منشی
self-employed U ارباب خود
self employed U ارباب خود
villeinage U ارباب رعیتی
master slave U ارباب و برده
padrone U مدیر ارباب
artistans U ارباب حرف
seigneurial U ارباب وار
mastered U ارباب استاد
clientage U ارباب رجوع
bossing U ارباب برجسته
clientele U ارباب رجوع
bosses U ارباب برجسته
bossed U ارباب برجسته
boss U ارباب برجسته
masters U ارباب استاد
principal U موکل ارباب
clients U ارباب رجوع
principals U موکل ارباب
client U ارباب رجوع
master U ارباب استاد
squires U ارباب سلحشور
vassal U رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
vassals U رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
feudalization U عمل ملوک الطوایفی کردن تبدیل به تیول
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
esquire U مالک زمین ارباب
master slave system U سیستم ارباب و برده
territoriality U سیستم ارباب ورعیتی
territorialism U سیستم ارباب ورعیتی
patrons U مشتری یا ارباب رجوع
patron U مشتری یا ارباب رجوع
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
subinfeudate U اعطای اراضی تیول از طرف امیری به امیردیگری برای بیعت با او
leet U دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
sergeanty U انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb U خانه خانه کردن
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
master U صاحب
masters U صاحب
ownerless U بی صاحب
owner U صاحب
owners U صاحب
lords U صاحب
mastered U صاحب
lord U صاحب
padrone U صاحب
landlady U زن صاحب ملک
landladies U زن صاحب ملک
signatories U صاحب امضا
landowners U صاحب ملک
nursery man U صاحب قلمستان
innkeepers U صاحب مسافرخانه
officers U صاحب منصب
monopolist U صاحب انحصار
master of the time U صاحب الزمان
inviolable U صاحب حرمت
no man's land U سرزمین بی صاحب
officer U صاحب منصب
notary public U صاحب محضر
landowner U صاحب ملک
innkeeper U صاحب مسافرخانه
signatory U صاحب امضا
laird U صاحب زمین
grantee U صاحب امتیاز
resolute U صاحب عزم
in power U صاحب مقام
in the saddle U صاحب اختیار
land lady U زن صاحب ملک
landholder U صاحب ملک
free ball U توپ بی صاحب
man of place U صاحب مقام
man of place U صاحب منصب
beneficent U صاحب کرم
lairds U صاحب زمین
manufaturer U صاحب کارخانه
official U صاحب منصب
waif U مال بی صاحب
planter U صاحب مزرعه
planters U صاحب مزرعه
manufacturer U صاحب کارخانه
manufacturers U صاحب کارخانه
licence owner U صاحب امتیاز
assayer U صاحب عیار
building owner U صاحب کار
concessionaire U صاحب امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
concessioner U صاحب امتیاز
lessor U صاحب ملک
straying U جانور بی صاحب
shop keeper U صاحب دکان
sharecropper U صاحب نسق
restauranteur U صاحب رستوران
licensees U صاحب جواز
titled U صاحب لقب
industrialist U صاحب صنعت
industrialists U صاحب صنعت
benefactors U صاحب خیر
benefactor U صاحب خیر
slaveholder U صاحب برده
stock holder U صاحب سهم
licensee U صاحب جواز
stray U جانور بی صاحب
office-holder U صاحب مقام
strays U جانور بی صاحب
office-holders U صاحب مقام
titlist U صاحب سندمالکیت
Distinguished . Titled. U صاحب عنوان
unowned U بی صاحب بیمالک
sovereign U صاحب سیادت
sovereigns U صاحب سیادت
shareholders U صاحب سهم
printer U صاحب چاپخانه
stockholder U صاحب سهم
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com