English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dynasties U خاندان پادشاهان
dynasty U خاندان پادشاهان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
book og kings U کتاب پادشاهان
house U خاندان
clans U خاندان
clan U خاندان
housed U خاندان
family U خاندان
families U خاندان
houses U خاندان
gens U خاندان طایفه
dynastical U وابسته بیک سلسله پادشاهان
dynast U عضو سلسله پادشاهان سرسلسله
diadems U سربندیا پیشانی بند پادشاهان
diadem U سربندیا پیشانی بند پادشاهان
patriarchs U شیخ بزرگ خاندان
patriarch U شیخ بزرگ خاندان
constable of france U فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
Fatimid U [پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
mozarrab U عیسوی اسپانیولی که تابع پادشاهان عرب بود
hyksos U نام سلسلهای از پادشاهان مصر که چوپانی میکردند
curtana U شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas.. <proverb> U کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com