English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sea urchin U خار پوست دریایی
sea urchins U خار پوست دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
leather back U لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
tortoise shell U پوست ابرهای لاک پشت دریایی
Other Matches
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
peels U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peel U پوست انداختن پوست
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
skinless U بی پوست
cortices U پوست
neurilemma or lema U پوست پی
tunc U پوست
rinds U پوست
goats U پوست بز
goat U پوست بز
shale U پوست
rind U پوست
integument U پوست
cortex U پوست
flayer U پوست کن
skinner U پوست کن
husk U پوست
shell U پوست
shelling U پوست
tegmen U پوست
tegmentum U پوست
shells U پوست
encrustations U پوست
hides U پوست
husks U پوست
strippers U پوست کن
hide U پوست
stripper U پوست کن
glume U پوست
goatskin U پوست بز
goatskins U پوست بز
swanskin U پوست قو
barked U پوست
bark U پوست
skinned U پوست
parer U پوست کن
dermis U پوست
hulls U پوست
dermatalgia U پوست
peeling U پوست
peel پوست
hull U پوست
cuticle U پوست
crustal U پوست
peltry U پوست
peels U پوست
barking U پوست
skinning U پوست
barks U پوست
skin U پوست
skins U پوست
scalp U پوست سر
encrustation U پوست
slough U پوست سبوس
malacodermous U نرم پوست
peltmonger U پوست فروش
malicorium U پوست انار
flay U پوست کندن از
flayed U پوست کندن از
pelted U پوست کندن
percutaneous U از راه پوست
parachroma U بیرنگی پوست
flaying U پوست کندن از
rinds U پوست کندن
pelt U پوست کندن
pelted U پوست خام
rind U پوست کندن
pityriasis U شوره پوست
bran U پوست گندم
skin effect U اثر پوست
phyma U برامدگی پوست
periderm U پوست اطراف
periderm U پوست برونی
flays U پوست کندن از
pare U پوست کندن
melanic U سیاه پوست
slouching U پوست انداختن
slough U پوست مار
moults U پوست انداختن
parer U پوست تراش
pelts U پوست کندن
negress U زن سیاه پوست
papillose U مانندبرامدگی پوست
pachydrmatous U پوست کلفت
pachydermatous U پوست کلفت
pachydermatous U ستبر پوست
oxhide U پوست گاو
onionskin U پوست پیاز
molt U پوست اندازی
moulted U پوست انداختن
moult U پوست انداختن
moleskin U پوست کورموش
melanotic U سیاه پوست
peeling U پوست انداختن
slouch U پوست انداختن
mesoderm U میان پوست
slouched U پوست انداختن
frets U پوست را بردن
slouches U پوست انداختن
fret U پوست را بردن
pelts U پوست خام
molted U پوست انداختن
molting U پوست انداختن
molts U پوست انداختن
pelt U پوست خام
pared U پوست کندن
crusted U پوست دار
desquamate U پوست ریختن
desquamate U پوست انداختن
dermotropic U پوست گرای
dermotropic U متمایل به پوست
dermoidal U پوست مانند
dermoid U پوست مانند
dermoid U شبیه پوست
dermatozoa U انگلهای پوست
dermatosis U اماس پوست
dermatopathy U ناخوشی پوست
chafing U پوست رفتگی
chafes U پوست رفتگی
chafe U پوست رفتگی
ecdysis U پوست اندازی
dry bones U پوست واستخوان
drumhead U پوست طبل
drum head U پوست طبل
beaver U پوست سگ ابی
beavers U پوست سگ ابی
skin U پوست پوستی
skinned U پوست پوستی
skinning U پوست پوستی
skins U پوست پوستی
dermatology U پوست شناسی
parchmenty U پوست مانند
bast U پوست درخت
corticated U پوست دار
corticate U پوست دار
barky U پوست دار
apple peel U پوست سیب
alphosis U بیرنگی پوست
albinism U سفیدی پوست
aboveboard U پوست کنده
dermoidal U شبیه پوست
picked U پوست کنده
blach hulled U سیاه پوست
broadtail U پوست بره
calf skin U پوست گوساله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com