English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
false key U خار لولهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
multiple U مضاعف چند ردیفه چند لولهای
teleprinter U کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
teleprinters U کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubular U لولهای
tubular U لولهای شکل
cylindrical U لولهای
pipeline U لولهای
pipelines U لولهای
spar U الوار لولهای
sparred U الوار لولهای
spars U الوار لولهای
ac fittings U رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
barrel drop U ابشار لولهای
barrel outlet U ابگیر لولهای
bore hole U چاه لولهای
bound barrel U لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
cannulate U لولهای
cannulated U لولهای
cherry rivet U پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
dash pot U کمک فنر لولهای
fistular U لولهای
fistulous U لولهای
four way U چهار لولهای
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
multiple gun U توپ چند لولهای
ontos U تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
parotid duct U لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
pipe aqueduct U اباره لولهای
pipe aqueduct U ناو لولهای
pipe culvert U ابگذر لولهای
pipe organ U ارغنون لولهای
pipe outlet U ابگیر لولهای
pipe sand trap U ماسه گیر لولهای
pipestill U دستگاه تقطیر لولهای
pipy U لولهای
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
poppet valve U سوپاپ لولهای
rivnut U نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده
roll paper U کاغذ لولهای
salver shaped U لولهای شکل
salverform U لولهای شکل
single gun color tube U لامپ تصویر تک لولهای
three gun picture tube U لامپ تصویر سه لولهای
tricolor picture tube U لامپ تصویر سه لولهای
to pull at a pipe U با کوشش اب از لولهای کشیدن
tubal U لوله رحم لولهای
tube insulator U مقره لولهای
tube well U چاه لولهای
tubiform U لولهای
tubular capacitor U خازن لولهای
tubular condenser U خازن لولهای
tubular mast U دکل لولهای
tubular pole U دکل لولهای
tubular radiator U رادیاتور لولهای
tubular rivet U پرچ لولهای
tubular scaffold U داربست لولهای
tubular shaft U محور لولهای
tubular steel scaffold U داربست لولهای فولادی
tubular transmission shaft U محور انتقال لولهای
tubular well U چاه لولهای
tubularity U حالت لولهای
tubulate U لولهای کردن لوله دار کردن
tubulation U شکل لوله ترتیب لولهای
tubuliferous U دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
tubulifloral U دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
tubulose U لولهای
tubulose U دارای گلهای کوچک لولهای
tubulous U لولهای
tubulous U دارای گلهای کوچک لولهای
tubulure U دریچه کوچک لولهای
tulip valve U سوپاپ لولهای
twingun U توپ دو لولهای
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com