Perdic | خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bench by a back injury U	خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	platforms U	تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
	platform U	تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
	disqualifies U	خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
	disqualified U	خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
	disqualify U	خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
	disqualifying U	خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
	traumatism U	اسیب دیدگی
	multipoundage syatem U	روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
	squat U	وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
	squatting U	وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
	squatted U	وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
	squats U	وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
	light and heavy system U	روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
	weight lifting U	وزنه برداری
	weight program U	تمرین وزنه برداری
	snatched U	وزنه برداری یکضرب
	snatch U	وزنه برداری یکضرب
	incline bench U	تخته وزنه برداری
	snatching U	وزنه برداری یکضرب
	snatches U	وزنه برداری یکضرب
	clean and jerk U	حرکت دوضرب وزنه برداری
	split U	وزنه برداری یکضرب فرانسوی
	clean and press U	حرکت پرس وزنه برداری
	europian championship U	وزنه برداری قهرمانی اروپا
	benches U	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
	bench U	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
	signal light U	چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
	field event U	مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
	field events U	مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
	light heavyweight U	5/28 کیلوگرم وزنه برداری وکشتی 18 کیلوگرم
	widest U	تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
	wider U	تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
	wide U	تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
	kermesse U	مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
	shot putter U	شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
	shot putters U	شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
	sag wagon U	وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
	pathologists U	پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
	pathologist U	پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
	sinkers U	وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
	sinker U	وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
	pit U	منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
	pits U	منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
	water damage U	خسارت اب دیدگی
	strains U	ضرب دیدگی
	strain U	ضرب دیدگی
	tympanic membrane injury U	آسیب دیدگی پرده گوش
	to die from an injury [a wound] U	به علت آسیب دیدگی [زخمی] مردن
	deathlon U	مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
	xerographic U	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
	xerography U	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
	stencilling U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stenciling U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencilled U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencil U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stenciled U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencils U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	hectograph U	ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
	skull practice U	کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
	hooligan U	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
	hooligans U	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
	sack race U	مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
	tug of war U	مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
	opener U	مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
	selling plater U	اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
	geodesy U	نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
	out of bounds U	خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
	senior U	مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
	seniors U	مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
	common control U	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
	match play U	مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
	geodetic datum U	سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
	hooked medallion U	ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
	dry rot U	پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
	bench mark U	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
	handicap U	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
	handicaps U	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
	short weight U	وزنه کم
	ponderance U	وزنه
	where is the kilogramme weight ? U	وزنه ....
	paper weight U	وزنه
	counterweight U	وزنه مقابل
	ledgers U	وزنه سربی
	ledger U	وزنه سربی
	counterweigh U	وزنه تعادل
	counterpoise U	وزنه متقابل
	counter weight U	وزنه مقابل
	counter weight U	وزنه تعادل
	counterbalances U	وزنه تعادل
	counter balance U	وزنه تعادلی
	weight throw U	پرتاب وزنه
	counterweight U	وزنه تعادل
	counterweights U	وزنه مقابل
	counterweights U	وزنه تعادل
	counterweights U	وزنه برابر
	ballast U	وزنه تعادل
	weight lifter U	وزنه بردار
	halma U	پرش با وزنه
	counterbalance U	وزنه تعادل
	flyweights U	وزنه تعادل
	flyweight U	وزنه تعادل
	shot put U	پرتاب وزنه
	counterbalanced U	وزنه تعادل
	rammer U	وزنه شمعکوب
	plumb bob U	وزنه سربی
	lifter U	وزنه بردار
	counterweight U	وزنه برابر
	putting U	پرتاب وزنه
	put U	پرتاب وزنه
	sinker U	وزنه نگهدار
	weight U	سنگ وزنه
	bobs U	وزنه قپان
	bob U	وزنه قپان
	bobbing U	وزنه قپان
	sinkers U	وزنه نگهدار
	offset U	وزنه متعادل
	offsetting U	وزنه متعادل
	puts U	پرتاب وزنه
	stable U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	stables U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	uplift U	بالا زدن وزنه
	ledgering U	ماهیگیری بااستفاده از وزنه
	poise U	اونگ یا وزنه ساعت
	sinker U	وزنه سربی ماهیگیری
	sinkers U	وزنه سربی ماهیگیری
	governor balance weight U	وزنه تعادل رگولاتور
	castaway U	پرتاب کردن وزنه
	kentledge U	وزنه اهن ته کشتی
	ballast U	وزنه متعادل کننده
	sash balancing weight U	وزنه متعادل کننده
	castaways U	پرتاب کردن وزنه
	uplifts U	بالا زدن وزنه
	teen U	اسیب
	lesion U	اسیب
	lesions U	اسیب
	what impaired his reputation U	وی اسیب زد
	damage U	اسیب
	traumatic U	اسیب زا
	traumas U	اسیب
	injury U	اسیب
	pathology U	اسیب
	to escape with life and limb U	بی اسیب
	tort U	اسیب
	head injury U	اسیب سر
	inconvenience U	اسیب
	inconvenienced U	اسیب
	inconveniences U	اسیب
	inconveniencing U	اسیب
	torts U	اسیب
	trauma U	اسیب
	harming U	اسیب
	harms U	اسیب
	harmed U	اسیب
	harm U	اسیب
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	make-weight U	سر وزن رسیدن وزنه بردار
	make-weights U	سر وزن رسیدن وزنه بردار
	make weight U	سر وزن رسیدن وزنه بردار
	shot U	پرتاب وزنه گلوله سربی
	discobolus U	وزنه پرت کن حلقه انداز
	triathlon U	پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
	shots U	پرتاب وزنه گلوله سربی
	impairing U	اسیب زدن
	harm U	اسیب رساندن
	out of harm's way U	دوراز اسیب
	marring U	اسیب رساندن
	marred U	اسیب زدن
	harmed U	اسیب رساندن
	marred U	اسیب رساندن
	damaging U	اسیب اور
	traumatophobia U	اسیب هراسی
	impair U	اسیب زدن
	nobbeing U	اسیب رسان
	damage control U	اسیب گیری
	harming U	اسیب رساندن
	pathology U	اسیب شناسی
	tennis elbow U	اسیب ارنج
	mar U	اسیب رساندن
	impairs U	اسیب زدن
	injurious U	اسیب رسان
	birth injury U	اسیب تولد
	traumatic experience U	تجربه اسیب زا
	injury U	اسیب خسارت
	brain damage U	اسیب مغزی
	brain injury U	اسیب مغزی
	break down U	اسیب دیدن
	damage U	اسیب دیدن
	impaired U	اسیب زدن
	mar U	اسیب زدن
	marring U	اسیب زدن
	deleterious U	اسیب رسان
	cripples U	اسیب دیدن
	crippled U	اسیب دیدن
	vulnerability U	اسیب پذیری
	cripple U	اسیب دیدن
	harmavoidance U	اسیب گریزی
	invulnerability U	اسیب ناپذیری
	pathologist U	اسیب شناس
	it injured his hands U	بدستهایش اسیب زد
	injure U	اسیب زدن