English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7997 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extrajudicial U خارج از موضوع مطرح شده دردادگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
not to the point U خارج از موضوع
irrelevant U خارج از موضوع
out of question U خارج از موضوع
beside the question U خارج از موضوع
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
stick to the point U از موضوع خارج نشوید
obiter dictum U خارج از موضوع دعوی
wide of the subject U از موضوع پرت خارج ازموضوع
To stick to the main topic ( issue ). U از موضوع اصلی خارج نشدن
To produce a witness. U دردادگاه شاهد آوردن
cop a plea <idiom> U دردادگاه مقصراعلام شدن
right of action U حق طرح دعوی دردادگاه
crier U مامور اخطارهای عمومی دردادگاه
tipstaff U مامور مسئول زندانیان دردادگاه
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
We lost the case . We were convicted. U دردادگاه محکوم شدیم ( دعوی را باختیم )
barrister U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barristers U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
in contemplation U مطرح
propounded U مطرح
under consideration U مطرح
to come upon U مطرح شدن
to touch upon U مطرح کردن
to touch on U مطرح کردن
to come on the tapis U مطرح شدن
considered U مطرح شده
introduced U مطرح کردن
putting U مطرح کردن
puts U مطرح کردن
set forth for discussion U مطرح کردن
to bring forth U مطرح کردن
lays U مطرح کردن
put U مطرح کردن
bring up U مطرح کردن
kaldor criterion U مطرح گردید
to be on the carpet U مطرح بودن
lay U مطرح کردن
come up U مطرح شدن
broacher U مطرح کننده
to raise U مطرح کردن
to bring up U مطرح کردن
to come up U مطرح شدن
table U مطرح کردن
introduces U مطرح کردن
introducing U مطرح کردن
tabled U مطرح کردن
tabling U مطرح کردن
tables U مطرح کردن
propounds U مطرح کردن
put forward U مطرح کردن
propounding U مطرح کردن
introduce U مطرح کردن
propound U مطرح کردن
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
posed U : مطرح کردن گذاردن
under consideration U مطرح شده مطروحه
pose a question U سوال مطرح کردن
The subject under discrssion . U موضوعی که مطرح نیست
overture U کشف مطرح کردن
to bring up U تقدیم یا مطرح کردن
raise a question U مطرح کردن سوال
pose U : مطرح کردن گذاردن
reoccurring U دوباره مطرح شدن
posing U : مطرح کردن گذاردن
overtures U کشف مطرح کردن
reoccurrence U دوباره مطرح شدن
poses U : مطرح کردن گذاردن
talk out U مطرح مذاکره قرار دادن
Money is no object at all . U پول اصلا" مطرح نیست
The badness of the climate is immaterial. U بدی آب وهوا مطرح نیست
To discuss a question with someone . U موضوعی را با کسی مطرح کردن
to put out of court U شایسته مطرح کردن ندانستن
to put to the issue U بطور متنازع فیه مطرح کردن
obtruded U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrude U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrudes U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtruding U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
When wI'll the matter come up for discussion ? U موضوعی را کی برای بحث مطرح خواهند کرد ؟
rehashed U بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashes U بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehash U بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
lay U قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
lays U قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
cross action U در CL حالتی است که یک طرف عین دعوایی را که طرف متقابل درموضوع واحد علیه او مطرح کرده
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
presentation graphics U گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
head U موضوع
matters U موضوع
proposition U موضوع
propositioned U موضوع
plotless U بی موضوع
propositioning U موضوع
propositions U موضوع
point U موضوع
afair U موضوع
subjects U موضوع
subject U موضوع
themes U موضوع ها
subjects U موضوع ها
topics U موضوع ها
subject [topic] U موضوع
topic U موضوع
subjected U موضوع
question U موضوع
questioned U موضوع
subjecting U موضوع
questions U موضوع
motif U موضوع
issued U موضوع
issue U موضوع
matter U موضوع
mattered U موضوع
mattering U موضوع
issues U موضوع
theme U موضوع
motifs U موضوع
texts U موضوع
text U موضوع
themes U موضوع
objected U موضوع
indirect objects U موضوع
topic U موضوع
objects U موضوع
topics U موضوع
direct objects U موضوع
objecting U موضوع
object U موضوع
criteria U موضوع
issue U موضوع شماره
subjected U رعایا موضوع
What's cooking? U موضوع چه است؟
subjecting U شیی موضوع
What's the matter? U موضوع چیه؟
subjected U شیی موضوع
subject U رعایا موضوع
objecting U موضوع منظره
objects U موضوع منظره
side issue U موضوع فرعی
side issues U موضوع فرعی
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
subject U شیی موضوع
issue U موضوع دعوی
not to point U بیرون از موضوع
it is a question of money U موضوع بسته به
side show U موضوع فرعی
lemma U مقدمه موضوع
problems U معما موضوع
problem U معما موضوع
monomaniac U دیوانه یک موضوع
sides of the question U اطراف موضوع
What's on? U موضوع چه است؟
sign position U موضوع علامت
What is happening? U موضوع چه است؟
matter on hand U موضوع بحث
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
What's behind all this? U موضوع چه است؟
subjecting U رعایا موضوع
issued U موضوع شماره
subjects U شیی موضوع
issued U موضوع دعوی
issues U موضوع شماره
issues U موضوع دعوی
What is the matter? U موضوع چه است؟
What's going on? U موضوع چه است؟
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
objective complement U مکمل موضوع
What's wrong? U موضوع چه است؟
What's up? U موضوع چه است؟
subject matter U موضوع اصلی
subject matter U مطلب موضوع
subjects U رعایا موضوع
What gives? U موضوع چه است؟
off the track U از موضوع پرت
business U موضوع تجارت
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
at issue U موضوع بحث
case U موضوع حالت
recitation U تعریف موضوع
postulates U اصل موضوع
postulating U اصل موضوع
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
universe of discourse U موضوع بحث
Recent search history Forum search
2off-season
1ICR
2purchase off the registry
2purchase off the registry
2make the case? به فارسی چی میشه
1coffee table conversation piece
1recreationist
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
2reintroduce?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com