Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
off
U
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
square out
U
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
infield
U
محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
dexiotropic
U
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropous
U
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
leg
U
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs
U
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
attention to port
U
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
The main road bears to the right.
U
این جاده اصلی به کمی راست
[مورب در سمت راست]
ادامه دارد.
out of bounds
U
خارج شدن توپ از محدوده زمین
bi directional
U
چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
to jink right
[left]
U
ناگهان مسیر را به راست
[چپ]
تغییر دادن
To lead an idle life.
U
راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
orthotropous
U
دارای تخمک راست راست اسه
plain dealing
U
معامله راست حسینی راست باز
one two
U
ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
right court
U
زمین سرویس سمت راست
deuce court
U
زمین سرویس سمت راست تنیس
columnleft
U
فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
half face
U
نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
outfield
U
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
underhook
U
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
side step
U
فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست
right justify
U
هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
wicketkeeper
U
توپگیر مدافع میلههای کریکت
guide left
U
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
shift
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
half left
U
فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست
chinaman
U
زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
cricket field
U
زمین کریکت
crease
U
قسمتی از زمین کریکت
creases
U
قسمتی از زمین کریکت
creased
U
قسمتی از زمین کریکت
creasing
U
قسمتی از زمین کریکت
normal
U
هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
infield
U
نقاط توپگیری در زمین کریکت
uninhibited
U
رک و راست
dextrorotatory
U
راست بر
erecting
U
راست
erects
U
راست
wrapover dress
U
راست
wrapover skirt
U
راست
dextrogyrous
U
راست بر
up front
U
رک و راست
wrapover top
U
راست
turnabouts
U
به راست راست
turnabout
U
به راست راست
right face
U
به راست راست
blankly
U
سر راست
right footed
U
راست پا
vertically
U
راست
straightish
U
سر راست
straightish
U
راست
right turn
U
به راست راست
on end
U
راست
right back
U
بک راست
freehearted
U
رک و راست
beeline
U
خط راست
four-square
U
رک و راست
right
U
راست
righted
U
راست
vertical beam
U
راست رو
rectilineal
U
راست خط
righting
U
راست
candid
U
راست
forthrights
U
سر راست
outspoken
U
رک و راست
erect
U
راست
straightest
U
راست
straight
U
راست
wooden
U
راست
sheer
U
یک راست
apeak
U
راست
straightforward
U
راست
pricks
U
راست
pricking
U
راست
directly
U
سر راست
straightforward
U
رک سر راست
prick
U
راست
bee line
U
خط راست
straighter
U
راست
plain spoken
U
یر راست
truest
U
راست
truer
U
راست
upright
U
راست
plumply
U
سر راست
plain dealing
U
راست
true
U
راست
bolt upright
U
راست
erected
U
راست
pricked
U
راست
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
playing area
U
محدوده زمین
floors
U
محدوده زمین
floored
U
محدوده زمین
floor
U
محدوده زمین
leg side
U
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
put the ball on the floor
U
به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
square
U
راست حسینی
sit up
U
راست نشستن
orthodoxy
U
راست دینی
eton collan
U
یقه راست
sheer
U
راست تند
simon pure
U
راست حسینی
squared
U
راست حسینی
rightmost
U
راست ترین
righty
U
راست دست
round unvarnished tale
U
حرف سر راست
starboard
U
سمت راست
round unvarnished tale
U
راست حسینی
speak the trurh
U
راست گفتن
squares
U
راست حسینی
to sit up
U
راست نشستن
upend
U
راست نشاندن
truthful
<adj.>
U
راست
[با حقیقت]
rectum
U
راست روده
straightening
U
راست کردن
rectums
U
راست روده
straightens
U
راست کردن
straighten
U
راست کردن
erectile
U
راست کردنی
orthodoxies
U
راست دینی
upended
U
راست نشاندن
squaring
U
راست حسینی
straight stairs
U
پلکان راست
straight out
U
راست حسینی
straight bow
U
کمان راست
erective
U
راست کننده
upends
U
راست نشاندن
upending
U
راست نشاندن
straightened
U
راست کردن
erectile
U
راست شدنی
to come to good
U
راست امدن
dextrorotatory
U
راست گردان
it never rains but it pours
<idiom>
U
چپ و راست بد آوردن
come clean
<idiom>
U
راست گفتن
eyes right
U
نظر به راست
right wing
U
جناح راست
right-wing
U
جناح راست
right
U
درسمت راست
Z-twist
[Z-spun]
U
راست تاب
reef knot
U
گره راست
righted
U
درسمت راست
cross-brace
U
بادبند چپ و راست
right atrium
U
آتریوم راست
A straightforward answer.
U
جواب سر راست
deskew
U
راست کردن
Is it true that. . . ?
U
راست است که ...؟
rectangular
U
راست گوشه
dextrogyrous
U
راست گردان
dextrality
U
راست برتری
dextrad
U
راست سویه
right-angled
U
راست گوشه
dexter
U
در طرف راست
To become straight.
U
راست شدن
set right
U
راست کردن
righting
U
درسمت راست
deasil
U
طرف راست
rolls
U
انحراف به چپ یا راست
rolled
U
انحراف به چپ یا راست
roll
U
انحراف به چپ یا راست
dextrosal
U
راست گرد
in round numbers 00
U
سر راست 001تا
ingenuousness
U
راست بازی
verities
U
سخن راست
verity
U
سخن راست
to tell the truth
U
راست گفتن
to spoke the t.
U
راست گفتن
the parting on the right
U
فرق سر به راست
grape sugar
U
گلوکز راست بر
fastigiate
U
راست بالارونده
reef knots
U
گره راست
counterclockwise
U
حرکت از راست به چپ
verisimilitude
U
راست نمایی
sincere
U
راست نما
to make a turn to the left
[right]
U
به چپ
[راست]
پیچیدن
to turn left
[right]
U
به چپ
[راست]
پیچیدن
cross brace
U
بادبند چپ و راست
erect
U
راست کردن
ragged left alignment
U
هم ترازی راست
right handed
U
راست دست
orthogonal
U
راست گوشه
orthognathous
U
راست ارواره
right angled
U
راست گوشه
prick eared
U
راست گوش
right angled parallelogram
U
راست گوشه
right arm
U
دست راست
point device
U
کاملا راست
rectilinear
U
راست خطی
right incline
U
میل به راست
rectus
U
ماهیچه راست
right handedness
U
راست دستی
right handed rotation
U
گردش به راست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com