Perdic | خارجی جهری بدرون راه نیافته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	exoterical U	خارجی جهری بدرون راه نیافته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	positive externalities U	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
	inwards or inward U	بدرون
	in and in U	رو بدرون
	introversion U	بدرون کشیدگی
	introvertive U	بدرون کشنده
	introversive U	بدرون کشنده
	introversion U	توجه بدرون
	adduct U	بدرون کشیدن
	inpour U	بدرون ریختن
	incurved U	بدرون کج شده
	aduncate U	بدرون کج شدن
	aduncous U	بدرون کج شده
	exterior angle U	زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
	external symbol dictionary U	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
	impurity U	جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
	indrawn U	جذب شده بدرون محتاط
	entropion U	برگشتگی پلک بدرون چشم
	underdeveloped U	توسعه نیافته
	unbred U	پرورش نیافته
	untaught U	تعلیم نیافته
	unmitigated U	تخفیف نیافته
	inrush U	حمله بدرون ازدحام سوی درون
	underdeveloped countries U	کشورهای توسعه نیافته
	underdeveloped area U	منطقه توسعه نیافته
	underdeveloped nations U	ملل توسعه نیافته
	unregenerate U	دوباره حیات نیافته
	unregenerated U	دوباره حیات نیافته
	immature U	رشد نیافته نابهنگام
	to bow in or out U	با تکان سر کسیرا بدرون یابیرون راهنمایی کردن
	unsaved U	محفوظ نشده نجات نیافته
	inturn U	بدرون یکجور رقص گذاردن پادرمیان رانهای حریف
	capital stock U	سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
	underdeveloped U	رشد کافی نیافته عقب افتاده
	unicef (= united nations international U	یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
	foreign exchange U	پول خارجی ارز خارجی
	outwork U	استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
	COMAL U	زبان برنامه نویسی ساخت نیافته مشابه با BASIC
	wilson U	پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
	external diseconomies U	عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
	extending U	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
	extends U	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
	extend U	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
	delay line storage U	یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
	exchanged stabilization fund U	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
	basics U	دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
	basic U	دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
	international finance corporation U	شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
	international development association U	مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
	point four U	چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
	back berm U	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
	international line U	خط خارجی
	extern U	خارجی
	extra- U	خارجی
	extra U	خارجی
	outboard U	خارجی
	extras U	خارجی
	external U	خارجی
	exotic U	خارجی
	extraneous U	خارجی
	externals U	خارجی
	exoteric U	خارجی
	gringos U	خارجی
	gringo U	خارجی
	outward U	خارجی
	abextra U	خارجی
	oversea U	خارجی
	exosphere U	خارجی
	exogenous U	خارجی
	alien U	خارجی
	aliens U	خارجی
	outer U	خارجی
	exterior U	خارجی
	outsides U	خارجی
	foreign U	خارجی
	outsider U	خارجی
	outside U	خارجی
	peripheral U	خارجی
	exteriors U	خارجی
	outsiders U	خارجی
	external sort U	جورکردن خارجی
	external benefits U	فواید خارجی
	angle of emergence U	زاویه خارجی
	external operation U	عملیات خارجی
	external store U	انباره خارجی
	external menory U	حافظه خارجی
	external memory U	حافظه خارجی
	external pressure U	فشار خارجی
	external reference U	مرجع خارجی
	external reference U	ارجاع خارجی
	external reperence U	ارجاع خارجی
	external storage U	حافظه خارجی
	external storage U	انباره خارجی
	external security U	امنیت خارجی
	external load U	بار خارجی
	external label U	برچسب خارجی
	external interrupt U	وقفه خارجی
	exterior varnish U	جلای خارجی
	exterior ballistics U	بالیستیک خارجی
	concrete object U	عین خارجی
	external armature U	ارمیچر خارجی
	exterior varnish U	لاک خارجی
	external combustion U	احتراق خارجی
	ectoparasite U	انگل خارجی
	external circuit U	مدار خارجی
	external command U	فرمان خارجی
	external control U	کنترل خارجی
	external cost U	هزینه خارجی
	external delay U	تاخیر خارجی
	arris U	زاویه خارجی
	external docuhentation U	مستندات خارجی
	external force U	نیروی خارجی
	exosphere U	قسمت خارجی جو
	superior conjunction U	مقارنه خارجی
	spillover effects U	اثرات خارجی
	spillover costs U	هزینههای خارجی
	spillover benefits U	منافع خارجی
	renvoi U	تبعیدشخص خارجی
	overseas trade U	معاملات خارجی
	overseas agent U	نماینده خارجی
	outwork U	سنگر خارجی
	outward opening U	دهانه خارجی
	outside view U	منظره خارجی
	outside view U	نمای خارجی
	outside power U	جریان خارجی
	outside diameter U	قطر خارجی
	outside cause U	علت خارجی
	superior planets U	سیارههای خارجی
	facade	نمای خارجی
	apophyge U	منحنی خارجی
	apothesis U	منحنی خارجی
	apophysis U	منحنی خارجی
	outside caliper U	کولیس خارجی
	outness U	کیفیت خارجی
	foreign deposit U	سپرده خارجی
	foreign currency U	ارز خارجی
	foreign currencies U	پولهای خارجی
	foreign bill U	برات خارجی
	foreign aid U	کمک خارجی
	extrinsic factor U	عامل خارجی
	extrinsic U	بیرونی خارجی
	exteroceptive U	محرک خارجی
	externalization U	خارجی کردن
	externalities U	اثرات خارجی
	externalities U	پی امدهای خارجی
	external variable U	متغیر خارجی
	external transaction U	معاملات خارجی
	external thread U	دنده خارجی
	foreign law U	حقوق خارجی
	foreign loan U	وام خارجی
	foreign particle U	جسم خارجی
	outer wall U	دیوار خارجی
	outer fix U	رمپ خارجی
	outer connection U	اتصال خارجی
	outboard profile U	نیمرخ خارجی
	load curve U	خم بار خارجی
	inflow of foreign funds U	ورودسرمایههای خارجی
	negative externalities U	زیانهای خارجی
	immission U	انتشار خارجی
	imbody U	صورت خارجی
	foreign trade U	تجارت خارجی
	foreign trade U	بازرگانی خارجی
	foreign reserves U	ذخائر خارجی
	foreign policy U	سیاست خارجی
	external symbol U	علامت خارجی
	guest U	انگل خارجی
	acrotic U	بیرونی خارجی
	foreign exchange U	پول خارجی
	foreign exchange U	ارز خارجی
	actine U	قسمت خارجی
	foreign exchange U	مبادله خارجی
	foreign national U	ملیت خارجی
	outer planets U	سیارات خارجی
	faces U	نمای خارجی
	foreign exchange U	تعویض خارجی
	foreign national U	تبعه خارجی
	externalized U	خارجی کردن
	guests U	انگل خارجی
	externalised U	خارجی کردن
	impurity U	اتم خارجی
	externalizing U	خارجی کردن
	landfalls U	بویه خارجی
	landfall U	بویه خارجی
	externalizes U	خارجی کردن
	externalises U	خارجی کردن
	face U	نمای خارجی
	strangest U	خارجی غریبه
	facades U	نمای خارجی
	fanades U	نمای خارجی
	strange U	خارجی غریبه
	externalize U	خارجی کردن
	adventitious U	خارجی الحاقی
	load U	بار خارجی
	facade U	نمای خارجی
	alien enemy U	دشمن خارجی
	loads U	بار خارجی
	slough U	پوسته خارجی
	incarnations U	صورت خارجی
	incarnation U	صورت خارجی
	externalising U	خارجی کردن
	outward application U	استعمال برونی یا خارجی