English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
thermosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photosphere U لایه خارجی اتمسفر خورشیدکه بسیار داغ و درخشنده میباشد
troposphere U پایین ترین بخش اتمسفر
reversing layer U لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
physical U پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost U پایین ترین زیر ترین
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course U لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure U حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course U لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
delamination U لایه لایه شدن
delamination U لایه لایه کردن
delaminate U لایه لایه شدن
argillite U خاک رس لایه لایه
delamination U لایه لایه شدگی
lamination U لایه لایه سازی
interlayer U لایه بین دو لایه
atmospheres U اتمسفر
standard atmosphere U اتمسفر
aerosphere U اتمسفر
atmosphere U اتمسفر
furnace atmosphere U اتمسفر کوره
free atmosphere U اتمسفر ازاد
vent U مجرایی به اتمسفر
vented U مجرایی به اتمسفر
vents U مجرایی به اتمسفر
isothermal atmosphere U اتمسفر همدما
venting U مجرایی به اتمسفر
standard atmosphere U اتمسفر استاندارد
The pressure of the atmosphere U فشار جو ؟( اتمسفر )
atmospheres U اتمسفر استاندارد جو
atmosphere U اتمسفر استاندارد جو
controlled atmosphere U اتمسفر کنترل شده
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
inversion U ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
inversions U ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
virtual gravity U شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
airspace U حجم اتمسفر محدود بین سطح ارتفاع معین و زمین
boost pressure U فشار گاز بالاتراز اتمسفر که از سوپرشارژ کردن موتورناشی میشود
cassion discase U تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
satelloid U ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
backmost U پس ترین
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
best U عظیم ترین
lattermost U عقب ترین
middlemost U میان ترین
lowermost U پایین ترین
meritorious U شایسته ترین
least significant U کم اهمیت ترین
leftmost U سمت چپ ترین
lower most U پایین ترین
undermost U پایین ترین
most significant U پراهمیت ترین
foremost U پیش ترین
more like;most like U شبیه ترین
rightmost U راست ترین
midmost U میان ترین
proto U مهم ترین
nethermost U پست ترین
eldest U مسن ترین
lowest U پایین ترین
lattermost U پست ترین
aftmost U عقب ترین
hindmost U عقب ترین
westernmost U غربی ترین
furthest U پیشرفته ترین
bottommost U پایین ترین
downmost U پایین ترین
drier U : خشک ترین
first and foremost <adv.> U پیش ترین
most important <adj.> U مهم ترین
undermost U زیر ترین
topmost U اعلی ترین
backmost U عقب ترین
driest U خشک ترین
rearmost U عقب ترین
arrant U بدنام ترین
full-back U عقب ترین بازی کن
ticked U سخت ترین مرحله
least significant digit U کم اهمیت ترین رقم
least significant bit U کم اهمیت ترین بیت
royal road U اسان ترین راه
full-backs U عقب ترین بازی کن
lsb U کم اهمیت ترین بیت
innermost U داخلی ترین دراعماق
tick U سخت ترین مرحله
best U شایسته ترین پیشترین
eastermost U شرقی ترین نقطه
most significant bit U با اهمیت ترین بیت
top flight U اعلی ترین مرتبه
most significant bit U با ارزش ترین بیت
aftermost U عقب ترین واپسین
neap tide U پائین ترین جزر و مد
tenth rate U پایین ترین درجه
neap U خفیف ترین جزر و مد
tenth rate U از پایین ترین جنس
bottom price U پائین ترین قیمت
easternmost U شرقی ترین نقطه
heartstring U عمیق ترین احساسات دل
next U نزدیک ترین پس ازان
most significant digit U با اهمیت ترین رقم
most significant digit U با ارزش ترین رقم
ticks U سخت ترین مرحله
culminant U درمرتفع ترین موضع کامل
lasts U پایین ترین درجه یا مقام
primitive data type U ساده ترین شکل داده
admirals U عالی ترین افسرنیروی دریایی
admiral U عالی ترین افسرنیروی دریایی
curtail step U پایین ترین پله پلگان
lower high water U پایین ترین پیشرفت اب دریا
upmost U عالی ترین بالاترین درجه
combat resolution U پایین ترین رده رزمی
fullback U جای عقب ترین بازی کن
last U پایین ترین درجه یا مقام
lasted U پایین ترین درجه یا مقام
Put your warmest clothes on . U گرم ترین لباسهایت را تن کرد
curtal step U پایین ترین پله پلگان
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
sternmost U عقب ترین قسمت کشتی
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
smallest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
heart strings U عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
This is the easisrt way. U این آسان ترین راه است
lowest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
last but not least <idiom> U آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
supremum U کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
lowest common multiple [LCM] U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
lower low water U پایین ترین پست رفت اب دریا
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
master tooth U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
master pick U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
least upper bound [lub, LUB] U کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
subcutis U عمیق ترین قسمت زیر پوست
bottoms U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
bottom U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
next of kin U نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
best seller U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
msb U با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
msd U با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
aftermost U نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
best-seller U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
rock-bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
highest common factor [HCF] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
greatest common factor [GCF] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
greatest common divisor U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
rock bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
water collecting sump U پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
This is the oldest Persian script in existence. U این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
white wool U [مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
best-sellers U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
greatest common divisor [gcd] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
dynamically U ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
The box office star of 1980. U پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
dynamic U ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
Milco U میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
intima U درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
ahmad U اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
mastered U مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com