English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
monarchies U حکومت سلطنتی
monarchy U حکومت سلطنتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
monarchy absolute U حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
monarchy constitutional U حکومت مشروطه سلطنتی
royalism U شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
Other Matches
hagiarchy U حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
czarism U حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
technocracy U حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracies U حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracy U حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy U حکومت مطلق حکومت استبدادی
theocracies U حکومت خدا حکومت روحانیون
civicism U اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
home rule U حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
royal U سلطنتی
regnal U سلطنتی
rial U سلطنتی
monarchical U سلطنتی
keep of the U مهردار سلطنتی
regalia U امتیازات سلطنتی
scepters U عصای سلطنتی
sceptre U عصای سلطنتی
great seal U مهر سلطنتی
sceptres U عصای سلطنتی
bailiff U نگهبان دژ سلطنتی
bailiffs U نگهبان دژ سلطنتی
gentleman atarms U عضوگاردویژه سلطنتی
scepter U عصای سلطنتی
royal flag U پرچم سلطنتی
royalties U از خانواده سلطنتی
royalty U از خانواده سلطنتی
royal honor U درجه سلطنتی
Privy Council U هیات مشاورین سلطنتی
royalism U طرفداری از رژیم سلطنتی
equerries U اصطبل سلطنتی میراخور
equerry U اصطبل سلطنتی میراخور
sceptered U دارای عصای سلطنتی
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
monarchies U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
privy councillor U عضو هیئت رایزنان سلطنتی
remembrancer U مامور وصول مطالبات سلطنتی
monarchy U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
order in council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
RCs U مخفف کالج سلطنتی جراحان
scepter U دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
verderer U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderor U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
chancery U مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
master of the horse U کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
Fontainebleau U [سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
yeoman of the guard U گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
palating U مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
witan U اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
p sanction U حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
heptarchical U دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic U دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
page of bonour U لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
Royal Bokhara U فرش سلطنتی بخاراتی [این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
raj U حکومت
governments U حکومت
administrations U حکومت
dominion U حکومت
administration U حکومت
gynarchy U حکومت زن
gynocracy U حکومت زن
government U حکومت
martial law U حکومت نظامی
prelacy U حکومت روحانی
presidential government U حکومت جمهوری
quirinal U حکومت ایتالیا
seat of government U مقر حکومت
self goverment U حکومت بر نفس
autarky U حکومت استبدادی
dyarchy U حکومت دوپادشاه
autarchy U حکومت استبدادی
military government U حکومت نظامی
nomocracy U حکومت قانونی
police state U حکومت پلیسی
mixed government U حکومت مختلط
mobocracy U حکومت رجاله ها
police states U حکومت پلیسی
despotism U حکومت مطلقه
martial rule U حکومت نظامی
polity U طرز حکومت
polities U طرز حکومت
caesarism U حکومت امپراطوری
central government U حکومت مرکزی
governance U طرز حکومت
parliamentarism U حکومت پارلمانی
autocracy U حکومت مستقل
governmentalism U حکومت گرایی
kakistocracy U بدترین حکومت
home rule U حکومت داخلی
governmentalist U حکومت گرا
governor's seat U حکومت نشین
governorship U استانداری حکومت
home rule U حکومت ملی
governorship U حکومت حکمرانی
hierocracy U حکومت روحانیون
gynaecocracy U حکومت زنان
gynecocracy U حکومت زنان
gynecocracy U حکومت نسوان
hagiocrasy U حکومت مقدسان
governable U قابل حکومت
gerontocrasy U حکومت پیران
gerontocracy U حکومت سالخوردگان
coalition government U حکومت ائتلافی
constitutional government U حکومت مشروطه
constitutionalism U حکومت مشروطه
plutocratic goverment U حکومت دولتمندان
fair arbitration U حکومت عدل
czarisme U حکومت قیصری
czarisme U حکومت تزاری
democratic government U حکومت ملی
despotic rule U حکومت مطلقه
despotic rule U حکومت استبدادی
plutartchy U حکومت دولتمندان
duumvirate U حکومت دو نفری
dyarchy U حکومت دومجلسی
enemy state U حکومت دشمن
federal government U حکومت متحده
local government U حکومت محلی
gynocracy U حکومت زنان
plutocracies U حکومت توانگران
governed U حکومت کردن
govern U حکومت کردن
under the seway of U تحت حکومت
condominiums U حکومت مشترک
condominium U حکومت مشترک
technocracy U حکومت اربابان فن
technocracies U حکومت اربابان فن
theocracy U حکومت مذهب
theocracies U حکومت مذهب
governs U حکومت کردن
plutocracies U حکومت اغنیاء
thalassocracy U حکومت بر دریاها
the sabre U حکومت نظامی
thearchy U حکومت خدایان
democracy U حکومت ملی
theonomy U حکومت خدایی
democracies U حکومت ملی
rule U حکومت سلطه
rule U حکومت کردن
dictatorships U حکومت استبدادی
caesarism U حکومت مطلقه
regimens U دسته حکومت
regimen U دسته حکومت
rTgimes U طرز حکومت
regimes U طرز حکومت
regime U طرز حکومت
imperialism U حکومت امپراتوری
reign U حکومت حکمفرمایی
reigned U حکومت حکمفرمایی
reigns U حکومت حکمفرمایی
dictatorship U حکومت استبدادی
aristocracy U حکومت اشرافی
aristocracies U حکومت اشرافی
tyranny U حکومت استبدادی
tyranny U حکومت ستمگرانه
fascism U حکومت فاشیستی
plutocracies U حکومت دولتمندان
plutocracy U حکومت اغنیاء
misrules U بد حکومت کردن
sword law U حکومت قلدری
statolatry U حکومت پرستی
misruling U بد حکومت کردن
parliamentary government U حکومت پارلمانی
misrule U بد حکومت کردن
misruled U بد حکومت کردن
self goverment U حکومت مستقل
stratocracy U حکومت نظامیان
plutocracy U حکومت توانگران
plutocracy U حکومت دولتمندان
autocracy U حکومت مطلق
sword law U حکومت سرنیزه
puppet government U حکومت پوشالی
lese majeste U خیانت علیه حکومت
lese majesty U خیانت علیه حکومت
decentralize U حکومت محلی دادن
decentralizes U حکومت محلی دادن
decentralises U حکومت محلی دادن
khanate U قلمرو حکومت خان
decentralising U حکومت محلی دادن
subject to the british rule U تابع حکومت انگلیس
self government U حکومت به دست مردم
interrex U رئیس حکومت موقتی
stratocracy U حکومت یا دولت نظامی
technocracy U حکومت کارشناسان فنی
decentralised U حکومت محلی دادن
interregnums U دوره حکومت موقتی
interregnum U دوره حکومت موقتی
octarchy U حکومت هشت تنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com