Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
physiocracy
U
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physiocrat
U
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
psilanthropism
U
عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
psilanthropy
U
عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
monopsychism
U
عقیده باینکه هکه جانهایاارواح یکی است
restorationism
U
عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
monogenism
U
عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند
kinetic theory of heat
U
عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
monophysite
U
کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
malism
U
عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
nestorianism
U
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
probabiliorism
U
عقیده باینکه بهر طرف بیشتراحتمال درستی دارد بایدروی اورد
metagnosticism
U
عقیده باینکه اثبات هستی خدااز گنجایش علم بشر بیرون است
atomism
U
عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
presentationism
U
عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند
natural agents
U
عوامل طبیعی
self buried
U
مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
escarpments
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpment
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
catastrophism
U
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
hereditarian
U
کسیکه عقیده بتوارث تمایلات طبیعی وروحی دارد
machiavelian
U
مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
single stepping
U
دقت یگانه پیمودن یگانه
original ground
U
زمین طبیعی
natural ground
U
زمین طبیعی
natural ground level
U
تراز زمین طبیعی
original ground level
U
تراز زمین طبیعی
landform
U
تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
geophysics
U
علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین
seepage of oil
U
تراوش طبیعی نفت در روی زمین
physiocratic system
U
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
neptunist
U
کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
elasticity of factor substitution
U
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
mechanicalism
U
عقیده به دخالت عمل مکانیکی در کیفیات فاهر و طبیعی عمل مکانیکی
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies
U
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
silver spoon
U
ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
the lie of the land
U
وضع یا کیفیت طبیعی زمین وضع
czarism
U
حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
hagiarchy
U
حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
technocracy
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracies
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracies
U
حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracy
U
حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy
U
حکومت مطلق حکومت استبدادی
physiographic
U
وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
civicism
U
اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
since
U
نظر باینکه
as respects
U
نظر باینکه
as regards
U
نظر باینکه
uniquely
U
یگانه
sui generis
U
یگانه
one of a kind
<adj.>
U
یگانه
the only remedy is patience
U
یگانه
unique
U
یگانه
singleton
U
یگانه
only begotten
U
یگانه
soles
U
یگانه
sole
U
یگانه
only
U
یگانه
naturalism
U
فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
as
U
نظر باینکه در نتیجه
ones
U
یک واحد یگانه
single precision
U
دقت یگانه
one
U
یک واحد یگانه
sole argument
U
یگانه دلیل
single bond
U
پیوند یگانه
unique factor
U
عامل یگانه
monadic operation
U
عملکرد یگانه
unique solution
U
راه حل یگانه
the only begotten son
U
پسر یگانه
unique variance
U
پراکنش یگانه
v , series
U
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
home rule
U
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
iam inclined to think
U
متمایلم باینکه خیال کنم
minimalist
U
باینکه تقاضاهایش براورده شود
he is my only child
U
فرزند یگانه من است
utilitarianism
U
کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
pigeon pair
U
پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
geocentric
U
معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
pan cosmism
U
اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
arianism
U
اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
uniue
U
بی مانند بی نظیر یکتا یگانه فرد
flags were their only signals
U
یگانه علامت ایشان پرچم بود
single sign-on
U
ورود یگانه به سیستم
[رایانه شناسی]
unprofitable servants
U
مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
animism
U
همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
modalism
U
اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
fortune
U
ثروت
moneybags
U
ثروت
riches
U
ثروت
wealth
U
ثروت
warison
U
ثروت
fortunes
U
ثروت
hotbeds
U
سرچشمه
principle
U
سرچشمه
hotbed
U
سرچشمه
source
U
سرچشمه
derivations
U
سرچشمه
spring
U
سرچشمه
fountains
U
سرچشمه
origin
U
سرچشمه
head spring
U
سرچشمه
springhead
U
سرچشمه
fountainhead
U
سرچشمه
fountain
U
سرچشمه
origins
U
سرچشمه
head water
U
سرچشمه
headspring
U
سرچشمه
wellhead
U
سرچشمه
derivation
U
سرچشمه
genitor
U
سرچشمه
fountain head
U
سرچشمه
headwater
U
سرچشمه
springs
U
سرچشمه
well spring
U
سرچشمه
anthropocentric
U
معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
restorationist
U
کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
monadism
U
اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
pot-shot
U
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot shot
U
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shots
U
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
fortune
U
دارایی ثروت
worth
U
سزاوار ثروت
fortunes
U
دارایی ثروت
distribution of wealth
U
توزیع ثروت
commonwealths
U
ثروت عمومی
windfalls
U
ثروت باداورده
plutolatry
U
ثروت پرستی
national wealth
U
ثروت ملی
political economy
U
علم ثروت
wealth tax
U
مالیات بر ثروت
wealth of nations
U
ثروت ملل
affluence
U
فراوانی ثروت
treasuring
U
ثروت جواهر
dismal science
U
علم ثروت
wealth distribution
U
توزیع ثروت
treasures
U
ثروت جواهر
treasure
U
ثروت جواهر
social wealth
U
ثروت اجتماعی
wealth effect
U
اثر ثروت
mammon
U
ممونا ثروت
plutology
U
ثروت شناسی
wealth creation
U
ایجاد ثروت
weal
U
ثروت دارایی
net wealth
U
ثروت خالص
mammonism
U
ثروت پرستی
commonwealth
U
ثروت عمومی
economic wealth
U
ثروت اقتصادی
riches
U
ثروت زیاد
possession
U
ثروت ید تسلط
bonanza
U
ثروت باداورده
weals
U
ثروت دارایی
money
U
مسکوک ثروت
plutonomy
U
علم ثروت
windfall
U
ثروت باداورده
purse proud
U
مغرور از ثروت
treasured
U
ثروت جواهر
bonanzas
U
ثروت باداورده
originating
U
سرچشمه گرفتن
root
U
سرچشمه زمینه
mother
U
سرچشمه اصل
data origination
U
سرچشمه داده ها
the origin of evil
U
سرچشمه بدی
upstream
U
نزدیک به سرچشمه
origin
U
اصل سرچشمه
original
U
منبع سرچشمه
originals
U
منبع سرچشمه
origins
U
سرچشمه مایه
originate
U
سرچشمه گرفتن
originated
U
سرچشمه گرفتن
originates
U
سرچشمه گرفتن
head stream
U
سرچشمه رودخانه
origins
U
اصل سرچشمه
origin
U
سرچشمه مایه
mothered
U
سرچشمه اصل
rises
U
شیب سرچشمه
to be derived
U
سرچشمه گرفتن
originationu
U
سرچشمه گیری
radix
U
سرچشمه اولیه
roots
U
سرچشمه زمینه
mothers
U
سرچشمه اصل
mothering
U
سرچشمه اصل
rise
U
شیب سرچشمه
productive
U
فراور مولد ثروت
political economist
U
متخصص علم ثروت
patrimonies
U
ثروت موروثی میراث
to grow rich
U
ثروت بهم زدن
he is possessed of wealth
U
او دارای ثروت است
man made wealth
U
ثروت ساخت بشر
patrimony
U
ثروت موروثی میراث
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
redistribution of wealth
U
توزیع دوباره ثروت
wealth saving relationship
U
رابطه ثروت و پس انداز
mammonite
U
ثروت دوست زرپرست
union shop
U
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
infusionism
U
اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
nescience
U
اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
gold
U
ثروت رنگ زرد طلایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com