English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
retainer U حکم نگاهداری و ضبط
retainers U حکم نگاهداری و ضبط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
subsistence U نگاهداری
bookend U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookends U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
hold U چسبیدن نگاهداری
holds U چسبیدن نگاهداری
maintenance U نگاهداری
support U نگاهداری
poise U ثبات نگاهداری
internment U نگاهداری
keep U نگاهداری
keeps U نگاهداری
baby sit U از بچه نگاهداری کردن
baby-sat U از بچه نگاهداری کردن
baby-sit U از بچه نگاهداری کردن
baby-sits U از بچه نگاهداری کردن
baby-sitting U از بچه نگاهداری کردن
retention U نگاهداری
gasholder U محفظه نگاهداری گاز
gasholders U محفظه نگاهداری گاز
warren U جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
warrens U جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
nurseries U محل نگاهداری اطفال شیرخوار
nursery U محل نگاهداری اطفال شیرخوار
bandbox U جعبهء مقوایی مخصوص نگاهداری کلاه
flying shore U تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
irretentive U ناتوان در نگاهداری
livery stable U اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
maintainable U قابل نگاهداری
normal maintenance U نگاهداری بهنجار
olericulture U سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
ossuary U فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
poor rate U مالیات برای نگاهداری بی نوایان
refresh buffer U یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
retentiveness U نیروی نگاهداری
sacristy U محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
term of maintenance U دوره نگاهداری
term of maintenance U مهلت نگاهداری
to give support to U نگاهداری کردن
vivarium U جای نگاهداری جانوران زمینی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com