Perdic | حمل به دفعات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 13 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	partial shipment U	حمل به دفعات
	shipment by instalments U	حمل به دفعات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	thermoplastics U	پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
	registration number U	تعداد دفعات ثبت تیر
	registration numbers U	تعداد دفعات ثبت تیر
	loop U	ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
	looped U	ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
	loops U	ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
	cycle U	تعداد دفعات تکرار یک حلقه
	cycled U	تعداد دفعات تکرار یک حلقه
	cycles U	تعداد دفعات تکرار یک حلقه
	refresh rate U	تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
	Can count on the fingers of one hand <idiom> U	رخ دادن اتفاقی به تعداد انگشتان دست [اتفاق نادر و به دفعات محدود]
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search