Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sortie
U
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
sorties
U
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contravallation
U
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
scramble
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
compounded
U
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounds
U
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound
U
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
troop information
U
مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
beleaguered
U
در محاصره یکان محاصره شده
blockages
U
محاصره محاصره کردن
blockage
U
محاصره محاصره کردن
producers burden of tax
U
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
campound
U
پادگان
presidio
U
پادگان
sites
U
پادگان
sited
U
پادگان
site
U
پادگان
soldiers' home
U
پادگان
garrison
U
پادگان
casern
U
پادگان
garrison house
U
پادگان
garrisons
U
پادگان
caserne
U
پادگان
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
post property
U
اموال پادگان
presidial
U
پادگان شهر
provost marshal
U
دژبان پادگان
posts
U
پادگان قرارگاه
post
U
پادگان قرارگاه
post-
U
پادگان قرارگاه
posted
U
پادگان قرارگاه
permanent duty station
U
پادگان دایمی
garrison house
U
پادگان مجزا
pantry
U
بوفه ناو یا پادگان
pantries
U
بوفه ناو یا پادگان
army base
U
پادگان نیروی زمینی
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
ond shot
U
بیک حمله دریک حمله
hysteroid
U
حمله تشنجی شبیه حمله
hysterogenic
U
حمله تشنجی شبیه حمله
exchanging
U
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanged
U
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanges
U
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
post exchange
U
فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
exchange
U
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
out leased
U
انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
commissary store annex
U
شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
ruminantia
U
نشخوار کنندگان
recipient
U
دریافت کنندگان
recipients
U
دریافت کنندگان
producers association
U
انجمن تولید کنندگان
tertiary consumers
U
مصرف کنندگان سومین
the longs
U
پیش خرید کنندگان
visitors from abroad
U
بازدید کنندگان خارجی
we the under signed
U
امضا کنندگان زیر
cheerleaders
U
سر دستهی تشویق کنندگان
cheerleader
U
سر دستهی تشویق کنندگان
weŠthe undersigned
U
ما امضاء کنندگان زیر
information providers
U
تهیه کنندگان اطلاعات
particular baptists
U
گروهی از تعمید کنندگان
revel rout
U
گروه کیف کنندگان
primary consumers
U
مصرف کنندگان نخستین
electorate
U
هیئت انتخاب کنندگان
electorates
U
هیئت انتخاب کنندگان
notonecta
U
بر پشت شنا کنندگان
secondary consumers
U
مصرف کنندگان دومین
commissary
U
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissaries
U
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
consumer research
U
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
syngraph
U
تنظیم کنندگان رسیده باشد
consumer organization
U
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
border crosser
U
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
back
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
backs
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
drug pushers
U
توزیع کنندگان مواد مخدر
encompassment
U
محاصره
blockade
U
محاصره
siege
U
محاصره
sieges
U
محاصره
blockades
U
محاصره
besiegement
U
محاصره
blockading
U
محاصره
block age
U
محاصره
blockaded
U
محاصره
electress
U
خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است
electoral college
U
هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
The demonstrators were waving the flags.
U
تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
encircle
U
محاصره کردن
leaguer
U
محاصره کردن
blockages
U
محاصره دریایی
pocket
U
محاصره شدن
paper blockade
U
محاصره بی حاصل
state of siege
U
حالت محاصره
enclaves
U
تحت محاصره
paper blockade
U
محاصره کاغذی
enclave
U
تحت محاصره
girt
U
محاصره کردن
pockets
U
محاصره شدن
encircled
U
محاصره کردن
blockades
U
محاصره دریائیsortie
beleaguered
U
محاصره شده
siege
U
محاصره کردن
siege
U
محاصره حصار
sieges
U
محاصره کردن
sieges
U
محاصره حصار
blockage
U
محاصره دریایی
battering train
U
توپخانه محاصره
beleaguer
U
محاصره کردن
beseige
U
محاصره کردن
0To break thru a blockade ( siege ) .
U
محاصره را شکستن
ambient
U
محاصره شده
blockading
U
محاصره دریائیsortie
blockades
U
محاصره اقتصادی
blockades
U
محاصره کردن
blockaded
U
محاصره دریائیsortie
blockaded
U
محاصره اقتصادی
blockaded
U
محاصره کردن
blockade
U
محاصره دریائیsortie
blockade
U
محاصره اقتصادی
blockade
U
محاصره کردن
blockading
U
محاصره کردن
envelop
U
محاصره کردن
blockading
U
محاصره اقتصادی
Economic enciclement ( blockade , embargo ) .
U
محاصره اقتصادی
Naval blockade .
U
محاصره دریایی
encompass
U
محاصره کردن
encompassed
U
محاصره کردن
to lay siege to
U
محاصره کردن
encompasses
U
محاصره کردن
encompassing
U
محاصره کردن
besiege
U
محاصره کردن
besieged
U
محاصره کردن
encircles
U
محاصره کردن
envelops
U
محاصره کردن
enveloping
U
محاصره کردن
enveloped
U
محاصره کردن
besieging
U
محاصره کردن
encircling
U
محاصره کردن
besieges
U
محاصره کردن
consumer research
U
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
computerese
U
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
front line
U
خط حمله خط حمله یادفاع
To lay siege to a city .
U
شهری را محاصره کردن
belted
U
بستن محاصره ردن
lift a blockade
U
محاصره را پایان دادن
To rais ( lift, remove ) an embargo.
U
رفع محاصره کردن
belt
U
بستن محاصره ردن
belts
U
بستن محاصره ردن
leaguer
U
محاصره عضو اتحادیه
surrounds
U
محاصره کردن احاطه شدن
surrounded
U
محاصره کردن احاطه شدن
surround
U
محاصره کردن احاطه شدن
home grown software
U
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
attestation clause
U
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
target date
U
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
gird
U
احاطه کرده محاصره کردن نیرومندکردن
guide
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
silicon
U
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
guides
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
decus
U
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
guided
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
silicon
U
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
environ
U
دورزدن دورکسی یا چیزی را گرفتن محاصره کردن
leg theory
U
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
We cloced in on the enemy .
U
حلقه محاصره خودمان را روی دشمن تنگ تر کردیم
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
U
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
prize fighting
U
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
safety valve
U
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
altar-rail
U
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
sig
U
Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
precedent
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
viewport
U
فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه میدهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قراردهند
precedents
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
camped
U
پادگان اردو زدن چادر زدن
camps
U
پادگان اردو زدن چادر زدن
camp
U
پادگان اردو زدن چادر زدن
server
U
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
bunkcombe
U
نطق وکیل در مجلس برای خودنمایی در پیش وکیل کنندگان
gavels
U
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
exequy
U
مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
strike pay
U
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
consumer logistics
U
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
artspeak
U
یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است
winter quarters
U
پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
general act
U
قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
brian kellogg
U
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
contain
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
Viewdata
U
سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
seal off
U
محاصره کردن ممنوع الورود کردن
dynamic condition
U
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
shares
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com