English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
solution of a problem U حل یک مسئله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
crux U مسئله دشوار
stress U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
case U مسئله
cases U مسئله
dilemma U مسئله غامض
dilemmas U مسئله غامض
issue U مسئله
issue U مسئله قضیه تحویل جنس
issued U مسئله
issued U مسئله قضیه تحویل جنس
issues U مسئله
issues U مسئله قضیه تحویل جنس
toss-up U مسئله مشکوک
solve U حل کردن مسئله
solved U حل کردن مسئله
solves U حل کردن مسئله
solving U حل کردن مسئله
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
imbroglio U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglios U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
problem U مسئله
problems U مسئله
question U استفهام مسئله
questioned U استفهام مسئله
questions U استفهام مسئله
example U مسئله
examples U مسئله
theorem U مسئله
theorems U مسئله
side issue U مسئله فرعی
side issues U مسئله فرعی
conundrum U مسئله بغرنج وپیچیده
conundrums U مسئله بغرنج وپیچیده
jeopardy U مسئله بغرنج
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
background noise U در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
benchmark problebm U مسئله محک
benchmark problem U مسئله محک
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
buring question U مسئله هیجان اور
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
catechist U مسئله گو
check problem U مسئله مقابلهای
check problem U مسئله ازمایشی
chess problem U مسئله شطرنج
cogo U یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
combinatorial explosion U موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
demarche U عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
determinate problem U مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
eight queens problem U مسئله هشت وزیر شطرنج
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
identification problem U مسئله تعیین هویت
identification problem U مسئله شناسائی
on line problem solving U حل مسئله بطور درون خطی
porism U قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
problem analysis U تجزیه و تحلیل مسئله
problem child U فرزند مسئله دار
problem definition U تعریف مسئله
problem description U تشریح مسئله
problem description U شرح مسئله
problem identification U شناسایی مسئله
problem oriented U مسئله گرا
problem oriented language U زبان مسئله گرا
problem oriented language U زبان باگرایش مسئله
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
problem solving U حل مسئله
problem state U وضعیت مسئله
question in dispute U مسئله متنازع فیه
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
resolvent U حل حل مسئله
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
solution to a problem U راه حل یک مسئله
test problem U مسئله ازمابنده
that is not the proposition U مسئله چیز دیگر است
the eastern question U مسئله خاور
three mover U مسئله مات با سه حرکت
toss up U مسئله مشکوک
toughie U مسئله بغرنج
toughy U مسئله بغرنج
two mover U مسئله مات در دو حرکت
to revisit an issue U مسئله ای را بازدید کردن
More money is not the answer to this problem. U پول بیشتر حل این مسئله نیست.
to crack a problem U مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
problematic <adj.> U مسئله آفرین
troublemaker U مسئله آفرین
the German question U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
the German issue U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com