English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mooring ring U حلقه مهار
stayband U حلقه مهار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop U حلقه درون حلقه دیگر
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
ties U متصل کردن مهار کردن مهار
tie U متصل کردن مهار کردن مهار
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
wreathy U حلقه حلقه شده
convolute U حلقه حلقه کردن
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purl U حلقه حلقه شدن
purled U حلقه حلقه شدن
purls U حلقه حلقه شدن
purling U حلقه حلقه شدن
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
controls U مهار
anchors U مهار
span U مهار
bearing rein U مهار
belaying pin U مهار
unbridle U بی مهار
restraints U مهار
restraint U مهار
spanned U مهار
spanning U مهار
guy U مهار
halters U مهار
anchor U مهار
control U مهار
anchoring U مهار
spans U مهار
anchorage U مهار
chucking U مهار
guys U مهار
frenum U مهار
controlling U مهار
chainage U مهار
halter U مهار
guide rope U مهار
bond U مهار
make fast U مهار
brace U مهار
braced U مهار
anchorages U مهار
bollards U میله مهار
stay U تکیه مهار
span wire U سیم مهار
bridles U زنجیر مهار
sagrod U مهار عرضی
stayed U تکیه مهار
bollard U میله مهار
controlled U مهار شده
chucking U مهار کردن
sag rod U مهار عرضی
cross brace U مهار عرضی
tawie U سست مهار
bridled U زنجیر مهار
bridles U مهار ناو
bridling U مهار ناو
bridling U زنجیر مهار
bridle U زنجیر مهار
raker U تیر مهار
bridle U مهار ناو
tractable U سست مهار
bridled U مهار ناو
prony brake U مهار پرونی
chucked U مهار کردن
guy wire U سیم مهار
uncontrolled U مهار نشده
chucks U مهار کردن
foot trap U مهار توپ با کف پا
martingale U مهار جلو
wiring harness U مهار سیم
angle-tie U مهار قطری
angle-tie U مهار گوشه
chuck U مهار کردن
knee-brace U مهار زانویی
bollard U تیر مهار
clamped U مهار کردن
holdfast U مهار گیر
knee brace U مهار زانوئی
clamping U مهار کردن
clamps U مهار کردن
electrical shant U مهار برقی
mooring rope U طناب مهار
restrained U مهار شده
anchor pole U دیرک مهار
anchor rod U میل مهار
mooring pendant U سیم مهار
drogue U مهار چتری
gripping jaw U فک مهار کننده
mooring line U سیم مهار
arresting sheave U پل مهار هواپیما
ball control U مهار توپ
mooring swivel U مدور مهار
topping lift U مهار بالایی
mooring buoy U بویه مهار
tie rod U میل مهار
clamp U مهار کردن
daedman U مهار وزنی
leg trap U مهار توپ با ساق پا
mooring swivel U خودگر مهار مین
restraining forces U نیروهای مهار کننده
forward bow spring U طناب مهار کشتی
mooring line U طناب مهار مین
restrain U نگهداشتن مهار کردن
restrains U نگهداشتن مهار کردن
restraining U نگهداشتن مهار کردن
moorage U محل مهار کشتی
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
escalating U از مهار خارج شدن
escalates U از مهار خارج شدن
escalated U از مهار خارج شدن
escalate U از مهار خارج شدن
barricaded U مهار هواپیما سد جاده
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
barricade U مهار هواپیما سد جاده
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
barricades U مهار هواپیما سد جاده
clamped U مهار گیره عقربک
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
barricading U مهار هواپیما سد جاده
clamp U مهار گیره عقربک
clamping fixture U گیره مهار کننده
chucking automatic U مهار کردن خودکار
anchored filament U افروزه مهار شده
clamps U مهار گیره عقربک
clamping U مهار گیره عقربک
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
afterbow U طناب مهار سینه ناو
arresting sheave U ریل و سرسره مهار هواپیما
dragging-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
dragon-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
equitation U هنر سواری و مهار اسب
bolster plate U صفحه برای مهار کردن
arresting system payout U بازده سیستم مهار هواپیما
arresting net stanchion U قلاب تور مهار هواپیما
clamping jaw U فکهای مهار کننده گیره
stanchion U مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
uncleat U بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
shifts U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shifted U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shift U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
headfast U طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
bindings U مهار کردن بار در روی پالت
hook cable U کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
blocking and chocking U مهار بار روی وسیله ترابری
binding U مهار کردن بار در روی پالت
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
strings attached <idiom> U تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
forestay U مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
arresting system purchase element U وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
lies U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
chock U قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
lie U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lied U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
fender U بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
anchor block U بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
cargo tie down point U محل مهار بار روی وسیله محل بستن محمولات
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
coiled U حلقه
vortex U حلقه
convolutions U حلقه
wisps U حلقه
vortexes U حلقه
vortices U حلقه
anadem U حلقه گل
whorls U حلقه
whorl U حلقه
convolution U حلقه
hoops U حلقه
fascias U حلقه
wreath U حلقه گل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com