English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
local loop U حلقه محلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
bitblt U در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
blit U در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
localism U ایین محلی علاقه محلی
local procurement U تدارک محلی فراورده محلی
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
local posts U پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop U حلقه درون حلقه دیگر
loops U حلقه درون حلقه دیگر
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
convolute U حلقه حلقه کردن
purls U حلقه حلقه شدن
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purling U حلقه حلقه شدن
wreathy U حلقه حلقه شده
purled U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
local line U خط محلی
sympatry U هم محلی
autochthon U محلی
autochthonous U محلی
vernacular U محلی
vernaculars U محلی
locals U محلی
residential U محلی
domestic U محلی
topical U محلی
occupation crossing U پل محلی
local U محلی
regional U محلی
regionally U محلی
natives U محلی
native U محلی
parochial U محلی
local <adj.> U محلی
regional <adj.> U محلی
local government U حاکم محلی
local norm U هنجار محلی
local paper U روزنامه محلی
local procurement U خرید محلی
local road U راه محلی
kangoroo court U دادگاه محلی
local network U شبکه محلی
regional purchase U خرید محلی
local group U گروه محلی
local intelligence U هوش محلی
local investigation U تحقیق محلی
local mode U باب محلی
local national U سکنه محلی
domestic economy U اقتصاد محلی
patter U لهجه محلی
territorial U محلی منطقهای
localism U اصطلاح محلی
local terminal U پایانه محلی
local terminal U ترمینال محلی
provincialism U محلی اندیشی
local vertical U قائم محلی
dialects U زبان محلی
sepoy U پاسبان محلی
local time U زمان محلی
pattered U لهجه محلی
pattering U لهجه محلی
local security U تامین محلی
local storage U انباره محلی
provincial U ولایتی محلی
patters U لهجه محلی
ordinance U مقررات محلی
ordinances U مقررات محلی
costumes U لباس محلی
costume U لباس محلی
local time U وقت محلی
local variable U متغیر محلی
dialect U زبان محلی
local file U فایل محلی
local currency U پول محلی
local area network U شبکه محلی
local circuit U مدار محلی
brogues U لهجه محلی
local store U ذخیره محلی
local center U مرکز محلی
local enquiry U بازجویی محلی
brogue U لهجه محلی
local authority U انجمن محلی
place U در محلی گذاردن
homebrew U بازیگر محلی
placing U در محلی گذاردن
places U در محلی گذاردن
parish council U شورای محلی
homebred U بازیگر محلی
local echo U پژواک محلی
local purchase U خرید محلی
localized U محلی - محصوربهیکمحل
indigenous industries U صنایع محلی
off U از محلی بخارج
civil time U ساعت محلی
legman U خبرنگار محلی
provincial road U جاده محلی
local government U حکومت محلی
somewhere U یک جایی دریک محلی
locals U داخلی اخبار محلی
local authority U مرجع صلاحیتدار محلی
overruns U سرتاسر محلی رافراگرفتن
provincialism U عقایدوافکار محدود محلی
To keep away from a place. U از محلی دور شدن
local warning U اعلام خطر محلی
rural district council U انجمن محلی زراعی
local traffic U رفت و امد محلی
local U داخلی اخبار محلی
overrun U سرتاسر محلی رافراگرفتن
local area network U شبکه ناحیه محلی
local subscriber U مشترک تلفنی محلی
overrunning U سرتاسر محلی رافراگرفتن
take it out on <idiom> U بی محلی به خاطر عصبانیت
locked up U در محلی محصور کردن
getup <idiom> U لباس محلی پوشیدن
recorders U رئیس دادگاه محلی
autonomy U استقلال محلی محدود
decentralising U حکومت محلی دادن
local exchange U ردوبدل کننده محلی
vernacularism U استعمال زبان محلی
traject U از محلی عبور کردن
local group of galaxies U کهکشانهای گروه محلی
decentralizing U حکومت محلی دادن
square dance U رقص محلی امریکا
overwrite U نوشته داده در محلی
local hour angle U زاویه ساعتی محلی
decentralizes U حکومت محلی دادن
district call box U جعبه خبر محلی
step out U از محلی خارج شدن
decentralises U حکومت محلی دادن
overwrite U بالای محلی نوشتن
recorder U رئیس دادگاه محلی
somewheres U یک جایی دریک محلی
decentralize U حکومت محلی دادن
lock up U در محلی محصور کردن
provincialism U گویش یا لهجه محلی
to go on the parish U اعانه محلی گرفتن
reference U دستیابی به محلی در حافظه
references U دستیابی به محلی در حافظه
emplace U در محلی قرار دادن
decentralised U حکومت محلی دادن
grass roots U اجتماع محلی منشاء
local warning U سیستم اعلام خطر محلی
folklike U شبیه افسانه ها وعادات محلی
patavinity U لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
independency U اصول استقلال کلیساهای محلی
localises U محلی کردن موضعی ساختن
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
localising U محلی کردن موضعی ساختن
localize U محلی کردن موضعی ساختن
localizes U محلی کردن موضعی ساختن
folkish U شبیه افسانه هاوعادات محلی
map U در ریزکامپیوتر به جای محلی از حافظه
maps U در ریزکامپیوتر به جای محلی از حافظه
sited U محلی که پایه چیزی باشد
zero slot lan U شبکه محلی بدون شکاف
site U محلی که پایه چیزی باشد
bear garden U محلی که درانجاخرسها رابجنگ می اندازند
localizing U محلی کردن موضعی ساختن
sites U محلی که پایه چیزی باشد
costumer U خیاط لباسهای محلی وویژه
distant U آنچه در محلی قرار دارد
costumier U خیاط لباسهای محلی وویژه
costumiers U خیاط لباسهای محلی وویژه
local U egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
out fall U محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد
to walk U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
stacked U محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
stack U محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
naps U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napped U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napping U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
locals U egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
nap U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
stacks U محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
to haunt U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
To slight ( ignore) someone. To give someone the cold shoulder. To take no notice of someone . U به کسی محل نگذاشتن ( بی محلی کردن )
lan U network Area Local شبکه محلی
localization U تمرکز درنقطه بخصوصی محلی کردن
witness stand U محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
to treat somebody as if they weren't there <idiom> U به کسی عمدا بی محلی کردن [اصطلاح روزمره]
police action U عملیات انتظامی محلی برای حفظ امنیت
sleep out U در محلی غیراز محل کار خود خوابیدن
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
luncheonettes U رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com