Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
teething ring
U
حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
baton rounds
U
گلولههای لاستیکی ضداغتشاش فشنگهای لاستیکی
drill loop
U
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
kopfring
U
حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
snapping
U
گازگرفتن
snapped
U
گازگرفتن
nips
U
گازگرفتن
snap
U
گازگرفتن
nipped
U
گازگرفتن
snaps
U
گازگرفتن
nip
U
گازگرفتن
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
tusks
U
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusk
U
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tooth bleaching
U
سفید کردن دندان
[دندان پزشکی]
pulpa
U
پالپ دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
tooth whitening
U
سفید کردن دندان
[دندان پزشکی]
dentine
U
عاج دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dental pulp
U
پالپ دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
pulpa
U
مغز دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dental enamel
U
مینای دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
enamel
U
مینای دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
tooth enamel
U
مینای دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dental pulp
U
مغز دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dentin
U
عاج دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dental filling
U
ترمیم دندان
[دندان پزشکی]
odontalgia
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
toothache
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
odontodynia
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental decay
[Caries dentium]
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
tooth pain
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
caries
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
toothaches
U
دندان درد ها
[دندان پزشکی]
cavities
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
tooth decay
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
dental caries
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
pain in tooth
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
toothache
{sg}
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental pain
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental filling
U
پرکردن دندان
[دندان پزشکی]
dental restoration
U
ترمیم دندان
[دندان پزشکی]
odontogenic pain
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental restoration
U
پرکردن دندان
[دندان پزشکی]
dentalgia
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
tooth pick
U
خلال دندان دندان کاو
gam
U
دندان گراز یا دندان کج دهان
odontology
U
دندان شناسی دندان پزشکی
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
rubber-stamping
U
مهر لاستیکی
bladder type fuel call
U
باک لاستیکی
rubber-stamp
U
مهر لاستیکی
hoseline
U
لوله لاستیکی
air bed
U
بالشتک لاستیکی
rubber
U
کائوچو لاستیکی
rubber-stamps
U
مهر لاستیکی
rubbers
U
کائوچو لاستیکی
rubber-stamped
U
مهر لاستیکی
rubber stamps
U
مهر لاستیکی
bladder type fuel cell
U
باک لاستیکی
rubber snaffle bit
U
لجام لاستیکی
grommet
U
پولک لاستیکی
rubber tile
U
فرش لاستیکی
gumboots
U
پوتین لاستیکی
rubber stopper
U
درپوش لاستیکی
rubber bands
U
نوار لاستیکی
foam rubber
U
اسفنج لاستیکی
rubber band
U
نوار لاستیکی
rubber tube
U
لوله لاستیکی
rubber stamp
U
مهر لاستیکی
bramble leaf fender
U
دفرای لاستیکی
gumboot
U
پوتین لاستیکی
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
competitor
U
هم اورد
competitors
U
هم اورد
corrival
U
هم اورد
supplementing
U
پس اورد هم اورد
souvenirs
U
ره اورد
supplemented
U
پس اورد هم اورد
gifts
U
ره اورد
gift
U
ره اورد
antagonists
U
هم اورد
antagonist
U
هم اورد
supplement
U
پس اورد هم اورد
souvenir
U
ره اورد
rivalled
U
هم اورد
rivalling
U
هم اورد
flotsam
U
اب اورد
rivaling
U
هم اورد
rival
U
هم اورد
supplements
U
پس اورد هم اورد
moraine
U
یخ اورد
rivaled
U
هم اورد
rivals
U
هم اورد
rubbery transition temperature
U
دمای تبدیل لاستیکی
hoseline
U
خطوط لوله لاستیکی
galosh
U
روکفشی کفش لاستیکی
rubber covered wire
U
سیم با روکش لاستیکی
liferaft
U
قایق نجات لاستیکی
rubber separator
U
میان گیر لاستیکی
hose clamp
U
بست لوله لاستیکی
jackets
U
غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
radiator coil
U
لوله لاستیکی رادیاتور
non metallic waterproof wiring
U
کابل با پوشش لاستیکی
jacket
U
غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
presenting
U
ره اورد اهداء
resulting
U
دست اورد
adversaries
U
مبارز هم اورد
consequences
U
دست اورد
present
U
ره اورد اهداء
presents
U
ره اورد اهداء
size
U
بر اورد کردن
jetsam
U
کالای اب اورد
consequence
U
دست اورد
grievous
U
اندوه اورد
result
U
دست اورد
resulted
U
دست اورد
presented
U
ره اورد اهداء
sizes
U
بر اورد کردن
sheathed hose
U
لوله لاستیکی روکش دار
armored hose
U
لوله لاستیکی زره دار
dog
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogs
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogging
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
pneumatic dunnage
U
جعبه ها و محفظههای لاستیکی بار
he called his kindred together
U
خوبشاوندان خودرافراهم اورد
funnily
U
چنانکه خنده اورد
perniciously
U
چنانکه زیان اورد
opprobriously
U
چنانکه رسوایی اورد
he brought more money
U
باز پول اورد
snowdrifts
U
برف باد اورد
snowdrift
U
برف باد اورد
annual accumulation of sediment
U
سال اورد ته نشست
gruesomely
U
چنانکه وحشت اورد
bantling
U
کودک
toddler
U
کودک نو پا
chit
U
کودک
it
U
ان کودک
tike
U
کودک
kinchin
U
کودک
tyke
U
کودک
toddlers
U
کودک نو پا
chits
U
کودک
infant
U
کودک
infants
U
کودک
child
U
کودک
baby
U
کودک
babies
U
کودک
surfmat
U
تشک لاستیکی برای شناورشدن روی اب
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
he brought more money
U
قدری دیگر پول اورد
nauseant
U
دارو و یا چیزدیگری که تهوع اورد
epispastic
U
مشمع یاچیزدیگری که تاول اورد
water bed
U
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
day care center
U
مهد کودک
kindergartens
U
باغ کودک
kidded
U
کودک بچه
kid
U
کودک بچه
kindergarten
U
باغ کودک
pediatrics
U
پزشکی کودک
child psychiatry
U
روانپزشکی کودک
child psychology
U
روانشناسی کودک
child development
U
رشد کودک
child study
U
کودک پژوهی
child centered
U
کودک محور
infantilism
U
کودک ماندگی
rejected child
U
کودک مطرود
pedology
U
کودک شناسی
child law
U
حقوق کودک
carrycot
U
صندلی کودک
carrycots
U
صندلی کودک
nursery
U
مهد کودک
nurseries
U
مهد کودک
feral child
U
کودک وحشی
childproof
U
کودک ایمن
schoolchild
U
کودک دبستانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com